کلمه جو
صفحه اصلی

flyby


پرواز در ارتفاع کم

انگلیسی به فارسی

پرواز با، پرواز در ارتفاع کم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: flybys
• : تعریف: a flight over or close to a designated point, area, or target by an aircraft or spacecraft for the purpose of making aerial observations.

• flight of a spacecraft or aircraft past a chosen place
a flyby is the same as a flypast; used in american english.

جملات نمونه

1. The pictures were taken during the spacecraft's 25-minute flyby of the asteroid.
[ترجمه ترگمان]این تصاویر در طول پرواز ۲۵ دقیقه ای فضا پیما به پرواز درآمد
[ترجمه گوگل]تصاویر در طول 25 دقیقه پرواز سیارک فضاپیما گرفته شد

2. C., will perform a flyby over Sun Devil Stadium.
[ترجمه ترگمان]C در استادیوم شیطان سان پرواز خواهند کرد
[ترجمه گوگل]سی, پروازی بیش از ورزشگاه خورشید شیطان را انجام خواهد داد

3. This flyby mission could be flown on the reliable Proton booster and could be done quickly.
[ترجمه ترگمان]این ماموریت کنارگذر را می توان به تقویت کننده پروتون قابل اطمینان انتقال داد و می تواند به سرعت انجام شود
[ترجمه گوگل]این ماموریت پرواز می تواند بر روی تقویت کننده پروتون قابل اعتماد و می تواند به سرعت انجام شود

4. During the flyby, the spacecraft will measure gases in the atmosphere.
[ترجمه ترگمان]در طول پرواز، سفینه فضایی گازها را در اتمسفر اندازه گیری خواهد کرد
[ترجمه گوگل]در طی پرواز، فضاپیمای گازها را در اتمسفر اندازه گیری می کند

5. A third flyby was carried out two Mercury years later, on March 197
[ترجمه ترگمان]یک پرواز سوم در دو سال بعد، در روز ۱۹۷ مارس، انجام شد
[ترجمه گوگل]سومین پرواز دو سال بعد در مارچ 1973 انجام شد

6. But to astronomers, the close flyby of Icarus was nothing new.
[ترجمه ترگمان]اما برای ستاره شناسان، flyby نزدیک ایکاروس هیچ چیز جدیدی نبود
[ترجمه گوگل]اما به ستاره شناسان، پرواز نزدیک ایاکار چیزی جدیدی نبود

7. To create a visual flyby of a land development site.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد دیداری دیداری از یک سایت توسعه زمین
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک پرواز بصری از یک سایت توسعه زمین

8. Negative, you don't have permission for a flyby Ghostrider.
[ترجمه ترگمان]نه، شما اجازه ورود به ghostrider را ندارید
[ترجمه گوگل]منفی است، مجوز Ghostrider را ندارید

9. A recent flyby of Saturn's icy moon has bolstered this fascinating idea.
[ترجمه ترگمان]گذر اخیر از ماه یخی زحل این ایده شگفت انگیز را تقویت کرده است
[ترجمه گوگل]پرواز تازه ای از ماه یخ زحل زحل این ایده جذاب را تقویت کرده است

10. During Galileo's first Earth flyby in late 1990, it made a majestically silent home movie of our big blue marble rotating by taking images almost every minute during a 25-hour period.
[ترجمه ترگمان]در طی اولین سفر در سال ۱۹۹۰ گالیله در اواخر دهه ۱۹۹۰، این فیلم یک فیلم خانگی باشکوه با شکوه ساخت که با استفاده از تصاویر تقریبا هر دقیقه در طول یک دوره ۲۵ ساعته به چرخش در آمد
[ترجمه گوگل]در ابتدای سال 1990 اولین پرواز زمینی گالیله، یک فیلم مرموز آبی بزرگ از ماربل بزرگ آبی خود را با چرخاندن تصاویر با تقریبا هر دقیقه در یک دوره 25 ساعته ساخته بود

11. The previous Venus flyby happened when Venus was in superior conjunction with the sun.
[ترجمه ترگمان]زمانی که ونوس در کنار خورشید در کنار خورشید قرار داشت، این اتفاق رخ داد
[ترجمه گوگل]پرواز زودگذر قبلی اتفاق افتاد زمانی که زهره در ارتباط با خورشید برتر بود

12. Although the main purpose of this flyby was particle analysis, several interesting images are emerging.
[ترجمه ترگمان]اگرچه هدف اصلی این پرواز آنالیز ذرات بود، چندین تصویر جالب در حال ظهور هستند
[ترجمه گوگل]گرچه هدف اصلی این پرواز، تجزیه ذرات بود، چندین تصویر جالب در حال ظهور است

13. After the Jupiter flyby, a silicon chip failed, wiping out three percent of the computer's memory.
[ترجمه ترگمان]بعد از پرواز مشتری، یک چیپ سیلیکون شکست خورد و سه درصد حافظه کامپیوتر را پاک کرد
[ترجمه گوگل]پس از پرواز مشتری، یک تراشه سیلیکون شکست خورد و سه درصد از حافظه کامپیوتر را پاک کرد

14. Fortuitously, the flyby also happens at the same time that Venus is at its maximum elongation from the Sun as seen from Earth.
[ترجمه ترگمان]در عین حال، پرواز مجدد در همان زمانی اتفاق می افتد که ونوس در ماکزیمم طویل شدن خود از خورشید که از زمین دیده می شود قرار دارد
[ترجمه گوگل]به طور تصادفی، پرواز نیز در همان زمان رخ می دهد که زهره در حداکثر طول عمر خود از خورشید است که از زمین دیده می شود

پیشنهاد کاربران

پرواز در ارتفاع کم

پرواز - از - نزدیک

با سرعت گذشتن

در همین نزدیکی پرواز کردن

When time appers to move quickly

پرواز از کنار

پرواز به نزدیک سیاره ای برای به دست آوردن اطلاعات

Don't take everything so seriously. If you're stressed and are worrying, time just flies by and you've not actually enjoyed any of it. So just try and enjoy all the little things that you're doing every small conversation, every conference, every meeting.

به سرعت گذشتن ( منظور زمان است )

پرواز عبوری ( به منظور بررسی و مشاهده چیزی )


کلمات دیگر: