1. congregate prison
زندان عمومی
2. a host of congregate angles
دسته ای از فرشتگان که دور هم جمع شده بودند.
3. Crowds began to congregate to hear the President's speech.
[ترجمه ترگمان]مردم جمع شدند تا سخنرانی رئیس جمهور را بشنوند
[ترجمه گوگل]مردم شروع به جمع شدن کردند تا سخنان رئیس جمهور را بشنوند
4. Young people often congregate in the main square in the evenings.
[ترجمه ترگمان]جوانان اغلب عصرها در میدان اصلی جمع می شوند
[ترجمه گوگل]جوانان اغلب در حیاط اصلی در حوالی جمع می شوند
5. Marchers were due to congregate at Market Square for an open-air meeting.
[ترجمه ترگمان]Marchers به خاطر جمع شدن در میدان بازار برای یک نشست باز در هوای آزاد بودند
[ترجمه گوگل]مسابقه دهندگان به دلیل محاصره در میدان بازار برای جلسه هوای آزاد بودند
6. A few hundred metres off-shore we congregate so that Tor can explain the best way of going ashore.
[ترجمه ترگمان]چند صد متر دورتر - ساحل جمع می شویم تا تور بهترین راه رفتن به ساحل را توجیه کند
[ترجمه گوگل]چند صد متر خارج از ساحل ما جمع می کنیم تا تور بتواند بهترین راه برای خروج از ساحل را توضیح دهد
7. Other animals pair for life, but never congregate into larger groupings.
[ترجمه ترگمان]حیوانات دیگر برای زندگی جفت گیری می کنند، اما هیچ وقت به گروه بندی های بزرگ جمع نمی شوند
[ترجمه گوگل]دیگر حیوانات جفت برای زندگی، اما هرگز به گروههای بزرگتر تقسیم می شوند
8. The slugs obligingly congregate beneath the citrus dome and can be gathered for disposal.
[ترجمه ترگمان]حلزون ها در زیر گنبد مرکبات جمع می شوند و می توانند برای دفع گرد هم آیند
[ترجمه گوگل]اسلحه به طور ذاتی در زیر گنبد مرکبات جمع می شود و می تواند برای دفع جمع شود
9. On Friday evening, teenagers congregate outside the bars on Greene Street.
[ترجمه ترگمان]عصر جمعه، نوجوانان در بیرون میله ها در خیابان گرین جمع می شوند
[ترجمه گوگل]شب جمعه، نوجوانان خارج از مغازه ها در خیابان گرین جمع می شوند
10. Those that drive down usually congregate around two pubs near the ground.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که پایین می روند معمولا در اطراف دو میخانه نزدیک زمین جمع می شوند
[ترجمه گوگل]کسانی که رانندگی می کنند معمولا حدود دو بار در نزدیکی زمین جمع می شوند
11. They congregate off campus before and after school and during lunch, hoping not to get busted by passing teachers and administrators.
[ترجمه ترگمان]آن ها قبل و بعد از مدرسه و در طی ناهار دور هم جمع می شوند و امیدوارند که با رد معلمان و مدیران از بین بروند
[ترجمه گوگل]آنها قبل و بعد از مدرسه و در طول ناهار از محوطه دانشگاه محروم می شوند، امیدوار نیست که با گذراندن معلمان و مدرسان از بین بروند
12. The underground Catholics tend to congregate in smaller groups, meeting in private homes to take communion.
[ترجمه ترگمان]کاتولیک های زیرزمینی تمایل دارند که در گروه های کوچک تر گرد آیند، و در خانه های خصوصی جلسه تشکیل دهند تا مراسم عشا ربانی برگزار شود
[ترجمه گوگل]کاتولیک های زیرزمینی در گروه های کوچکتر تماشا می کنند، در خانه های خود برای اجتماع ملاقات می کنند
13. Insects tend to congregate on the underside of leaves.
[ترجمه ترگمان]حشرات تمایل دارند در زیر برگ ها جمع شوند
[ترجمه گوگل]حشرات تمایل به جمع آوری در زیر برگ برگ دارند
14. These days motorists congregate at petrol stations in a seemingly perpetual hunt for fuel.
[ترجمه ترگمان]این روزها رانندگان در یک شکار به ظاهر دائمی برای سوخت، در ایستگاه های بنزین جمع می شوند
[ترجمه گوگل]این روزها رانندگان در ایستگاه های بنزین در یک شکار به ظاهر دائمی برای سوخت جمع می شوند
15. All the big game congregate here, and birdlife is particularly prolific.
[ترجمه ترگمان]تمام بازی بزرگ در اینجا جمع می شوند و birdlife به طور خاص prolific است
[ترجمه گوگل]تمام بازی های بزرگ در اینجا جمع شده اند و پرنده های پرنده بسیار پرکار هستند