کلمه جو
صفحه اصلی

historically


بشکل تاریخ دراوردن، ریخ ثبت کردن

انگلیسی به فارسی

تاریخی


انگلیسی به انگلیسی

قید ( adverb )
• : تعریف: concerning what actually existed and occurred in past times.

- The movie director wanted the costumes to be historically accurate.
[ترجمه اعظم چاوشی] کارگردان میخواست لباس ها مطابق با پیشینه تاریخی شان تهیه شوند
[ترجمه ترگمان] کارگردان فیلم می خواست که لباس ها بطور تاریخی دقیق باشند
[ترجمه گوگل] کارگردان فیلم می خواست لباس های تاریخی دقیق باشد

• in a historical manner; with regard to history

جملات نمونه

1. It was good drama, but historically inaccurate.
[ترجمه ترگمان]درام خوبی بود، اما از لحاظ تاریخی نادرست بود
[ترجمه گوگل]این درام خوب بود اما از نظر تاریخی نادرست بود

2. Historically, royal marriages have been cold, calculating affairs.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، ازدواج های سلطنتی سرد و حسابگر بوده اند
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، ازدواج های سلطنتی، محاسبه شده اند

3. Historically there was no letter " l " in the word " could " ; it was inserted by analogy with " would ".
[ترجمه ترگمان]به لحاظ تاریخی، هیچ حرف \"l\" در کلمه \"نتوانست\" وجود داشته باشد؛ با \"would\" وارد شده بود
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی هیچ حرف الف در کلمه «می تواند» وجود نداشت؛ آن را با قیاس با 'آیا' وارد شده است

4. In Britain, the defence of the country has historically been left to the navy.
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، دفاع کشور از نظر تاریخی به نیروی دریایی واگذار شده است
[ترجمه گوگل]در بریتانیا، دفاع از کشور به لحاظ تاریخی به نیروی دریایی رفته است

5. Historically, issues of this kind have not occupied the foreground of political debate.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، موضوعات این گونه پیش زمینه بحث های سیاسی را اشغال نکرده اند
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی مسائلی از این نوع پیش زمینه بحث سیاسی را اشغال نکرده اند

6. How historically significant is this discovery?
[ترجمه ترگمان]از نظر تاریخی، این کشف چقدر مهم است؟
[ترجمه گوگل]چطور این کشف تاریخی قابل توجه است؟

7. Historically and culturally, Britain has always been linked to the continent.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی و فرهنگی، بریتانیا همواره با قاره در ارتباط بوده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی و فرهنگی، بریتانیا همیشه با قاره ارتباط دارد

8. Historically, sport has been a cohesive force in international relations.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، ورزش یک نیروی منسجم در روابط بین الملل بوده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، ورزش، نیروی انسجام در روابط بین الملل بوده است

9. Historically, there has always been a great deal of rivalry between the two families.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، همیشه رقابت زیادی بین این دو خانواده رخ داده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی همیشه بین دو خانواده همواره رقابت زیادی صورت گرفته است

10. The film makes no attempt to be historically accurate.
[ترجمه ترگمان]این فیلم هیچ تلاشی برای دقیق بودن از نظر تاریخی نمی کند
[ترجمه گوگل]فیلم هیچ تلاشی برای تاریخنگاری دقیق نیست

11. Historically, the single parent has been the norm in no society, but patriarchal linear life is now economically over.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، یک والد در هیچ جامعه ای معمول نبوده است، اما اکنون زندگی یک مرد سالار در حال حاضر از نظر اقتصادی به پایان رسیده است
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، پدر و مادر تنها در جامعه هیچ عرفی نداشته اند، اما زندگی خطی پدرسالارانه از لحاظ اقتصادی به پایان رسیده است

12. Historically, clinical evidence has been the greatest source of research into differences between the hemispheres.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ تاریخی، شواهد بالینی بزرگ ترین منبع تحقیق در میان دو نیم کره بوده اند
[ترجمه گوگل]از لحاظ تاریخی، شواهد بالینی، بزرگترین منبع تحقیق در مورد تفاوت بین نیمکره است

13. Even electricity demand, which has historically grown faster than total energy demand, decreases in two of the five scenarios.
[ترجمه ترگمان]حتی تقاضای برق، که به طور تاریخی نسبت به تقاضای کل انرژی افزایش یافته است، در دو سناریوی مورد نظر کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]حتی تقاضای برق که از لحاظ تاریخی سریعتر از تقاضای انرژی تقریبا رشد کرده است، در دو مورد از پنج سناریو کاهش می یابد

14. Also, historically, attendance demonstrates its most significant improvement in the year after a successful season.
[ترجمه ترگمان]همچنین، از لحاظ تاریخی، حضور در این دوره بیش ترین پیشرفت را در سال بعد از یک فصل موفق نشان می دهد
[ترجمه گوگل]همچنین، از لحاظ تاریخی، حضور در نمایشگاه، نشان دهنده بهبود قابل توجهی در سال پس از یک فصل موفق است

پیشنهاد کاربران

سابقاً

طبق روال گذشته

در گذشته

از لحاظ تاریخی

از ابتدا، از آغاز، از دیرباز

به مرور

ازنظر تاریخی

در تاریخ
there are two familiar regional divisions of Europe: an East–West contrast that historically culminated in the Cold War division :
اروپا دو تقسیم بندی منطقه ای آشنا دارد: تضاد شرق وغربی که به تقسیم بندی جنگ سرد در تاریخ انجامید.
Whether such a system is historically viable remains a question
این که آیا چنین نظامی در تاریخ پایاست همچنان جای سوال دارد

درطول تاریخ

از منظر تاریخی


کلمات دیگر: