1. rustic chairs
صندلی های ترکه ای
2. rustic houses dotted the landscape
خانه های روستایی چشم انداز را نقطه نقطه کرده بودند.
3. rustic houses nestling in the green valley
خانه های روستایی که در دره ی سرسبز قرار دارند
4. rustic scenery
مناظر روستایی
5. a rustic scene
یک منظره ی روستایی
6. his rustic tendency to talk loud
تمایل دهاتی وار او به بلند حرف زدن
7. the rustic old man's gnarled fingers
انگشتان زبر و پینه بسته پیرمرد روستایی
8. a simple rustic
یک دهاتی ساده لوح
9. the simplicity of rustic life
بی پیرایگی زندگی روستایی
10. the bronze skin of the rustic girl
پوست برنزه ی دختر روستایی
11. they laughed at the innocence of their rustic housekeeper
آنان به ساده دلی کلفت روستایی خود خندیدند.
12. the last number in the program was a rustic dance
بخش آخر برنامه عبارت بود از یک رقص روستایی.
13. he wanted to be metropolitan and shed his last rustic vestiges
او می خواست شهرنشین شود و آخرین آثار روستانشینی خود را محو کند.
14. We stayed in a rustic old lodge.
[ترجمه ترگمان] ما توی یه کلبه قدیمی روستایی موندیم
[ترجمه گوگل]ما در یک سرسره قدیمی روستایی ماندیم
15. The rustic music they created has a timeless appeal, both in its deceptive simplicity and total lack of pretension.
[ترجمه ترگمان]موسیقی روستایی که آن ها خلق کردند، دارای جذبه بی انتها و هم در سادگی فریبنده و عدم وجود of
[ترجمه گوگل]موسیقی روستایی که آنها ایجاد کرده اند، تجلی بی انتها است، هر دو در سادگی فریبنده و کمبود مطلوب است
16. In the kitchen was a rustic oak table and six matching chairs.
[ترجمه ترگمان]در آشپزخانه می زی از چوب بلوط روستایی و شش صندلی مشابه دیده می شد
[ترجمه گوگل]در آشپزخانه یک میز گردو روستایی و شش صندلی مطابق بود
17. The whole is surrounded by a rustic fence.
[ترجمه ترگمان]کل شهر توسط یه حصار روستایی احاطه شده
[ترجمه گوگل]کل حصار روستایی احاطه شده است
18. The rustic Alpine Cemetery also is growing.
[ترجمه ترگمان]گورستان روستایی آلپاین هم در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]گورستان آلپاین روستایی نیز رو به رشد است
19. Bedrooms are modern but full of rustic style and charm with their pine panelling and wonderful mountain views.
[ترجمه ترگمان]bedrooms مدرن اما پر از سبک روستایی و جذابیت مزین به panelling چوب کاج و دیدگاه های کوهستانی بسیار عالی هستند
[ترجمه گوگل]اتاق خواب مدرن است، اما سبک و سبک روستایی و جذابیت با کاشی های کاج و دیدگاه های کوهستانی فوق العاده ای دارد
20. The driver and guard wore rustic smocks in keeping.
[ترجمه ترگمان]راننده و نگهبان لباس های روستایی به تن داشتند
[ترجمه گوگل]راننده و نگهبان لباس های زرشکی را در دست داشتند
21. Besides, two weeks is about as much rustic charm as most people can stand.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، دو هفته به همان اندازه جذابیت روستایی است که اکثر مردم می توانند تحمل کنند
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، دو هفته در مورد جذابیت عجیب و غریب است که اکثر مردم می توانند آن را حفظ کنند