تاثیری، تاثیر کننده، تاثیر پذیر، زیر نفوذواقع شونده
impressional
تاثیری، تاثیر کننده، تاثیر پذیر، زیر نفوذواقع شونده
جملات نمونه
1. Hamilton depression rating scale(HAMD), clinical general impressional scale(CGI)and treatment emergent symptom scale(TESS) were assessed.
[ترجمه ترگمان]مقیاس درجه بندی افسردگی همیلتون (hamd)، مقیاس impressional عمومی بالینی (تصویرسازی)و معیار emergent درمان (tess)مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]مقیاس درجهبندی افسردگی همیلتون (HAMD)، مقیاس عمومی بالینی عمومی (CGI) و میزان علائم اضطراب درمان (TESS) مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]مقیاس درجهبندی افسردگی همیلتون (HAMD)، مقیاس عمومی بالینی عمومی (CGI) و میزان علائم اضطراب درمان (TESS) مورد بررسی قرار گرفتند
2. But the progress as craft, a few make excellent transparent and plastic furniture, have greatly overturn people is traditional to plastic products impressional imposing manner.
[ترجمه ترگمان]اما پیشرفت به عنوان هنر، تعداد کمی از مبلمان شفاف و پلاستیکی عالی، به شدت مردم را از بین می برد، سنتی است تا محصولات پلاستیکی را با روش تحمیل کند
[ترجمه گوگل]اما پیشرفت به عنوان صنایع دستی، چند ساخته شده از مبلمان شفاف و پلاستیکی بسیار عالی است، مردم تا حد زیادی سر و صدا سنتی به محصولات پلاستیکی ظاهر اعمال
[ترجمه گوگل]اما پیشرفت به عنوان صنایع دستی، چند ساخته شده از مبلمان شفاف و پلاستیکی بسیار عالی است، مردم تا حد زیادی سر و صدا سنتی به محصولات پلاستیکی ظاهر اعمال
3. The application of the web interface color psychology factors including the impressional color, the symbolic color, the subjective color and the imago color are analyzed.
[ترجمه ترگمان]کاربرد روان شناسی رنگ وب از جمله رنگ impressional، رنگ نمادین، رنگ ذهنی و رنگ imago مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]استفاده از عوامل روانشناسی رنگ رابط وب، از جمله رنگ آمیخته، رنگ نمادین، رنگ ذهنی و رنگ IMAGO، تحلیل می شود
[ترجمه گوگل]استفاده از عوامل روانشناسی رنگ رابط وب، از جمله رنگ آمیخته، رنگ نمادین، رنگ ذهنی و رنگ IMAGO، تحلیل می شود
4. When interview end leaves examination room, want to bow to be fastened to teacher path, express the strong desire that reads into school of enter a school again, can increase impressional cent.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که مصاحبه به پایان می رسد، می خواهید تعظیم کنید تا به مسیر معلم بسته شود، اشتیاق زیادی را بیان کنید که به مدرسه وارد شده و دوباره به مدرسه وارد می شود، می تواند impressional درصد را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]هنگامی که مصاحبه به پایان می رسد اتاق آزمون، می خواهید تعظیم به مسیر معلم متصل، ابراز تمایل قوی که به مدرسه دوباره وارد مدرسه دوباره، می تواند درصد جذاب را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]هنگامی که مصاحبه به پایان می رسد اتاق آزمون، می خواهید تعظیم به مسیر معلم متصل، ابراز تمایل قوی که به مدرسه دوباره وارد مدرسه دوباره، می تواند درصد جذاب را افزایش دهد
5. Large website of this United States enters Chinese market twice, be in however did not leave any impressional cases to the person next evacuation, is this a game?
[ترجمه ترگمان]وب سایت بزرگ این کشور، دو بار وارد بازار چین می شود، با این حال، هیچ کدام از پرونده های impressional را برای تخلیه بعدی خود ترک نکرده است، این یک بازی است؟
[ترجمه گوگل]وبسایت بزرگ این ایالات متحده دو بار به بازار چین وارد می شود، اما در مواردی که مورد تخلیه قرار نگرفت، فرد دیگری را ترک نمی کند، آیا این یک بازی است؟
[ترجمه گوگل]وبسایت بزرگ این ایالات متحده دو بار به بازار چین وارد می شود، اما در مواردی که مورد تخلیه قرار نگرفت، فرد دیگری را ترک نمی کند، آیا این یک بازی است؟
6. Want to rely on melting style to gain good person edge, increase mix taking an element is the good a magic weapon that earns impressional mark.
[ترجمه ترگمان]می خواهید به سبک ذوب تکیه کنید تا لبه یک فرد خوب را به دست آورید، ترکیب با استفاده از یک آلمان نشانه خوبی است که نشانه خوبی از آن کسب می کند
[ترجمه گوگل]میخواهید سبک ذوب شدن را بدست آورید تا لبه شخص خوبی به دست بیاورید، ترکیب ترکیب یک عنصر را افزایش دهید، یک سلاح سحرآمیز است که علامت تعجبی را به وجود می آورد
[ترجمه گوگل]میخواهید سبک ذوب شدن را بدست آورید تا لبه شخص خوبی به دست بیاورید، ترکیب ترکیب یک عنصر را افزایش دهید، یک سلاح سحرآمیز است که علامت تعجبی را به وجود می آورد
7. But in the integral design that is in a room, porch regards people as place of the first impressional, its importance cans be imagined.
[ترجمه ترگمان]اما در طراحی انتگرال که در یک اتاق وجود دارد، تراس را به عنوان مکان اول impressional مورد نظر قرار می دهد، که توان آن را می توان تصور کرد
[ترجمه گوگل]اما در طراحی یکپارچه که در یک اتاق است، حامی مردم را به جای اولین تصور می بیند، آن ها می توانند تصور کنند که اهداف مهم آن است
[ترجمه گوگل]اما در طراحی یکپارچه که در یک اتاق است، حامی مردم را به جای اولین تصور می بیند، آن ها می توانند تصور کنند که اهداف مهم آن است
8. How jackaroo how to write, include time, place, working content, impressional result and experience are waited a moment!
[ترجمه ترگمان]این که چگونه می توان این را نوشت، زمان، مکان، محتوای کاری، نتیجه و تجربه کافی برای یک لحظه صبر کرد!
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟
9. Above all, to subjective problem, font and format are very crucial, a neat face, elegant character can give read a teacher a high impressional component.
[ترجمه ترگمان]مهم تر از همه، برای مشکل ذهنی، فونت و فرمت بسیار مهم هستند، یک چهره تمیز، شخصیت برازنده و ظریف می تواند یک معلم با مولفه های impressional را بخواند
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، به مسئله ذهنی، فونت و قالب بسیار حیاتی است، چهره شسته و رفته، شخصیت ظریف می تواند یک معلم را به عنوان یک مولفه برجستۀ درونی بخواند
[ترجمه گوگل]مهمتر از همه، به مسئله ذهنی، فونت و قالب بسیار حیاتی است، چهره شسته و رفته، شخصیت ظریف می تواند یک معلم را به عنوان یک مولفه برجستۀ درونی بخواند
10. The mental function of porch is temperament of reflective host culture " face ", it is to give a guest seat of key of the first impressional .
[ترجمه ترگمان]عملکرد ذهنی ایوان، خلق و خوی فرهنگ میزبان بازتابی است \"، و این است که یک کرسی از کلید اولین impressional را به شما بدهد
[ترجمه گوگل]عملکرد ذهنی ایوان، خلق و خوی فرهنگ چهره بازتابنده فرهنگ است، این است که به صندلی مهمان کلید از اولین impressional است
[ترجمه گوگل]عملکرد ذهنی ایوان، خلق و خوی فرهنگ چهره بازتابنده فرهنگ است، این است که به صندلی مهمان کلید از اولین impressional است
11. How jackaroo how to write, include time, place, working content, impressional result and experience are waited a moment! Zhu Shunli!
[ترجمه ترگمان]این که چگونه می توان این را نوشت، زمان، مکان، محتوای کاری، نتیجه و تجربه کافی برای یک لحظه صبر کرد! ژو Shunli!
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟ زو شونلی!
[ترجمه گوگل]چگونگی چگونگی نوشتن، چه مدت، مکان، محتوای کار، نتیجه جذاب و تجربه، لحظه ای منتظر است؟ زو شونلی!
12. "Impressional Criticism" is a pan-critical shape to strengthen commenters' individuality and sensibility, who can use subjective and impressional aesthetic insight to evaluate literature.
[ترجمه ترگمان]نقد Impressional یک شکل pan برای تقویت فردیت و حساسیت commenters است که می تواند از بینش زیبایی شناختی و impressional برای ارزیابی ادبیات استفاده کند
[ترجمه گوگل]'انتقاد عجیب و غریب' شکل شگرفی برای تقویت فردیت و حساسیت نظریه پردازان است که می توانند از دیدگاه زیبایی شناسی ذهنی و فکری برای ارزیابی ادبیات استفاده کنند
[ترجمه گوگل]'انتقاد عجیب و غریب' شکل شگرفی برای تقویت فردیت و حساسیت نظریه پردازان است که می توانند از دیدگاه زیبایی شناسی ذهنی و فکری برای ارزیابی ادبیات استفاده کنند
پیشنهاد کاربران
موثر، حساس
کلمات دیگر: