کلمه جو
صفحه اصلی

trespasser


معنی : متجاوز، خاطی، عهد شکن، تجاوزکار
معانی دیگر : متخلف، خلافکار

انگلیسی به فارسی

تجاوزکار، عهد شکن، متخلف، خلافکار، خاطی، متجاوز


تروریست، متجاوز، خاطی، تجاوزکار، عهد شکن


انگلیسی به انگلیسی

• one who crosses a border, one who enters into forbidden territory
one who damages a person or his property or rights; one who errs or sins; one who unlawfully enters another's territory
a trespasser is a person who goes on someone's land without the owner's permission.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] متجاوز، متعدی، متخلف

مترادف و متضاد

متجاوز (اسم)
aggressor, offender, violator, transgressor, trespasser, wrongdoer

خاطی (اسم)
trespasser, criminal, delinquent

عهد شکن (اسم)
trespasser, oath-breaker

تجاوزکار (اسم)
transgressor, trespasser

جملات نمونه

1. Once the relationship of occupier and trespasser is established, there is not automatically a duty.
[ترجمه ترگمان]زمانی که رابطه اشغالگر و trespasser برقرار شود، به طور خودکار یک وظیفه نیست
[ترجمه گوگل]هنگامی که رابطه اشغالگر و مظنون ایجاد می شود، به طور خودکار یک وظیفه نیست

2. The trespasser comes on to the premises at his own risk.
[ترجمه ترگمان]trespasser با خطر خودش به محل زندگی خود می رسد
[ترجمه گوگل]مجروح به محل مورد نظر خود رسیده است

3. The landowner ordered the trespasser off his premises.
[ترجمه ترگمان]مالک این دستور را صادر کرد
[ترجمه گوگل]صاحب زمین دستور داد که مجرم را از محل خود بیرون کند

4. This trespasser was the source ; no doubt of that.
[ترجمه ترگمان]این متجاوز منبع آن بود؛ شکی در آن نبود
[ترجمه گوگل]این مظنون منبع بود؛ بدون شک این

5. He set the dogs on the trespasser.
[ترجمه ترگمان]سگ ها را راه انداخت
[ترجمه گوگل]او سگ ها را بر روی دروازه بان قرار داد

6. Would a reasonable occupier have drawn the inference that there was a danger and that the presence of the trespasser was likely.
[ترجمه ترگمان]آیا یک اشغالگر منطقی این استنباط را برانگیخته است که خطر وجود دارد و حضور of محتمل است
[ترجمه گوگل]آیا یک اشغالگر معقول استنتاج کرده است که یک خطر وجود دارد و احتمال وجود مجروح وجود دارد

7. At civil law reasonable force may be used to evict a trespasser.
[ترجمه ترگمان]در قانون مدنی، ممکن است برای بیرون راندن a مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در قانون مدنی، ممکن است از نیروهای معقول برای اخراج یک مهاجم استفاده شود

8. I am too aware that that is what I am now, a trespasser out of place and time.
[ترجمه ترگمان]من بیش از حد آگاه هستم که این چیزی است که اکنون هستم، یک trespasser خارج از مکان و زمان
[ترجمه گوگل]من هم خیلی آگاه هستم که این همان چیزی است که من در حال حاضر هستم، یک مظنون از زمان و مکان

9. Different measures of mental injury solatium is substantially connected not only the compensation ability of the trespasser, but also the protection and realization of the victim's interests.
[ترجمه ترگمان]معیارهای مختلف آسیب های روانی نه تنها به توانایی کمپنزاسیون of مربوط می شود، بلکه حفاظت و درک منافع قربانی نیز به طور قابل توجهی ارتباط دارد
[ترجمه گوگل]معیارهای مختلف آسیب دیدگی ذهنی بطور قابل ملاحظهای نه تنها توان جبران خسارت، بلکه همچنین حفاظت و تحقق منافع قربانی است

10. A new scene begins, and Vieira continues her voice-over: "Our cameras begin rolling again after a shot is fired at the returning trespasser.
[ترجمه ترگمان]یک صحنه جدید شروع می شود و ویرا به صدای خود ادامه می دهد: \" دوربین های ما پس از شلیک گلوله به the باز می گردند
[ترجمه گوگل]یک صحنه جدید شروع می شود و Vieira همچنان صدای خود را ادامه می دهد: 'دوربین های ما شروع به نوشتن دوباره پس از یک شات به اخراج بازپرداخت بازگشت

11. In such event the offending member or guest shall then trespasser.
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی، عضو خاطی یا میهمان باید then شود
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی اعضای متخلف یا مهمان پس از آن مجازات می شوند

12. The worst they'd ever dealt with was an occasionally trespasser or small - time thief.
[ترجمه ترگمان]بدترین چیزی که آن ها تا به حال به آن رسیدگی کرده بودند، گاهی اوقات trespasser یا دزد خرده پا بود
[ترجمه گوگل]بدترین کاری که آنها تا به حال انجام داده اند، گاه گمراه کننده یا دزد کوچک بود

13. In such event the offending member or guest shall be trespasser.
[ترجمه ترگمان]در چنین مواردی یکی از اعضای خاطی باید trespasser باشد
[ترجمه گوگل]در چنین مواردی اعضای متخلف یا مهمان باید از بین بروند

پیشنهاد کاربران

کسی که بدون اجازه و مخفیانه وارد ملک شخصی یا ساختمان شخص دیگری شود


کلمات دیگر: