دانسته، عمدا، تعمدا، قصدا
wittingly
دانسته، عمدا، تعمدا، قصدا
انگلیسی به فارسی
دانسته،عمدا،تعمدا،قصدا
آگاهانه
انگلیسی به انگلیسی
• in an informed manner; in a deliberate manner
if you do something wittingly, you are fully aware of what you are doing and what its consequences will be; a formal word.
if you do something wittingly, you are fully aware of what you are doing and what its consequences will be; a formal word.
دیکشنری تخصصی
[حقوق] عالمأ و عامدأ
جملات نمونه
1. It was clear that, wittingly or unwittingly, he had offended her.
[ترجمه ترگمان]واضح بود که کلاید، ناخواسته، یا ناخواسته، او را رنجانده بود
[ترجمه گوگل]واضح بود که او آگاهانه یا ناخواسته او را مجرم کرده بود
[ترجمه گوگل]واضح بود که او آگاهانه یا ناخواسته او را مجرم کرده بود
2. I would never wittingly offend him.
[ترجمه ترگمان]من هرگز قصد آزار دهنده او را نداشتم
[ترجمه گوگل]من هرگز او را آزار و اذیت نخواهم کرد
[ترجمه گوگل]من هرگز او را آزار و اذیت نخواهم کرد
3. Wittingly or unwittingly, some records have explored segments of Byrd's career, but there are many possibilities for going further.
[ترجمه ترگمان]برخی از سوابق و یا ناخودآگاه، بخش هایی از حرفه برد را بررسی کرده اند، اما احتمالات زیادی برای فراتر رفتن وجود دارد
[ترجمه گوگل]گمانه زنی یا ناخواسته، برخی سوابق بخش هایی از زندگی بایر را مورد بررسی قرار داده اند، اما امکانات زیادی برای رفتن بیشتر وجود دارد
[ترجمه گوگل]گمانه زنی یا ناخواسته، برخی سوابق بخش هایی از زندگی بایر را مورد بررسی قرار داده اند، اما امکانات زیادی برای رفتن بیشتر وجود دارد
4. Every haulier, wittingly or otherwise, will become involved to some extent in Customs 88 procedures.
[ترجمه ترگمان]هر haulier، خواسته یا غیر از این، در برخی از رویه های گمرکی شرکت خواهد کرد
[ترجمه گوگل]هر راننده، آگاهانه یا غیرقانونی، تا حدودی در مراحل گمرکی گمرک قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]هر راننده، آگاهانه یا غیرقانونی، تا حدودی در مراحل گمرکی گمرک قرار خواهد گرفت
5. Wittingly is the dream of all mothers, but often desires, the higher the expectation, the greater the disappointment.
[ترجمه ترگمان]Wittingly رویای تمام مادران است، اما اغلب آرزو، امید، و امید بیشتر است
[ترجمه گوگل]عاقلانه رویای مادران است، اما اغلب خواسته ها، انتظارات بالاتر، بیشتر نا امیدی است
[ترجمه گوگل]عاقلانه رویای مادران است، اما اغلب خواسته ها، انتظارات بالاتر، بیشتر نا امیدی است
6. Wittingly or otherwise, western business has become the most powerful advocate for engagement with China.
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت، تجارت غربی به قدرتمندترین مدافع برای مشارکت با چین تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]با درود و یا در غیر این صورت، کسب و کار غربی تبدیل به قوی ترین طرفدار تعامل با چین شده است
[ترجمه گوگل]با درود و یا در غیر این صورت، کسب و کار غربی تبدیل به قوی ترین طرفدار تعامل با چین شده است
7. Take time to rebuild your boundaries so that it's harder for people to pull your triggers (wittingly or unwittingly).
[ترجمه ترگمان]زمان ببرید تا boundaries را بازسازی کنید به طوری که برای مردم سخت تر است که محرک خود را به عنوان خواسته یا ناخودآگاه بکشید
[ترجمه گوگل]وقت خود را برای بازسازی مرزهای خود بگذارید تا مردم برای جلوگیری از تحریکات خود (به صورت آگاهانه یا ناخواسته) سخت تر شوند
[ترجمه گوگل]وقت خود را برای بازسازی مرزهای خود بگذارید تا مردم برای جلوگیری از تحریکات خود (به صورت آگاهانه یا ناخواسته) سخت تر شوند
8. Everybody, some more wittingly than others, is playing the game of competitive devaluation. Picking the winner could be a route to profits.
[ترجمه ترگمان]همه مهم تر از دیگران بازی کاهش ارزش رقابتی را بازی می کنند انتخاب برنده می تواند مسیری برای سود باشد
[ترجمه گوگل]همه، برخی از آگاهی بیشتر از دیگران، در بازی کاهش ارزش رقابتی بازی می کنند انتخاب برنده می تواند راهی برای سود باشد
[ترجمه گوگل]همه، برخی از آگاهی بیشتر از دیگران، در بازی کاهش ارزش رقابتی بازی می کنند انتخاب برنده می تواند راهی برای سود باشد
9. The writers of stories and novelettes in 199wittingly or unwittingly make an artistic presentation of this theme.
[ترجمه ترگمان]نویسندگان داستان ها و داستان هایی که در ۱۹۹ خواسته یا ناخودآگاه نوشته شده، یک ارائه هنرمندانه از این موضوع ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]نویسندگان داستان ها و داستان ها به طور ذهنی یا ناخودآگاه ارائه ی هنری از این موضوع را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]نویسندگان داستان ها و داستان ها به طور ذهنی یا ناخودآگاه ارائه ی هنری از این موضوع را ارائه می دهند
10. He will declare wittingly how the Spirits fell, if desired, and the reason of his own fall.
[ترجمه ترگمان]از روی عمد به این نتیجه رسیده بود که چگونه ارواح از زمین سقوط می کنند و علت سقوط خود او چیست
[ترجمه گوگل]او به طور آشکار اعلام خواهد کرد که چگونه ارواح سقوط کرد، در صورت تمایل، و دلیل سقوط خود
[ترجمه گوگل]او به طور آشکار اعلام خواهد کرد که چگونه ارواح سقوط کرد، در صورت تمایل، و دلیل سقوط خود
11. They can be either wittingly installed by a person, which has an access to your computer, or be a component part of a virus or any other program.
[ترجمه ترگمان]آن ها می توانند یا به طور خواسته توسط فرد نصب شوند، که به کامپیوتر شما دسترسی دارد و یا بخشی از یک ویروس یا هر برنامه دیگری باشد
[ترجمه گوگل]آنها می توانند توسط فردی که دارای دسترسی به کامپیوتر شماست یا بخشی از یک ویروس یا هر برنامه دیگری است، نصب شود
[ترجمه گوگل]آنها می توانند توسط فردی که دارای دسترسی به کامپیوتر شماست یا بخشی از یک ویروس یا هر برنامه دیگری است، نصب شود
12. Wittingly or unwittingly, that is what political leaders do all the time.
[ترجمه ترگمان]Wittingly یا ناخودآگاه، این همان چیزی است که رهبران سیاسی در تمام طول زمان انجام می دهند
[ترجمه گوگل]به طور آشکار یا ناخواسته، این همان چیزی است که رهبران سیاسی در تمام طول زمان انجام می دهند
[ترجمه گوگل]به طور آشکار یا ناخواسته، این همان چیزی است که رهبران سیاسی در تمام طول زمان انجام می دهند
13. These triggers can come wittingly or unwittingly from our adversaries or from our friends and colleagues.
[ترجمه ترگمان]این محرک ها ممکن است ناخواسته یا ناخواسته از طرف دشمنان یا دوستان و همکاران ما وارد شوند
[ترجمه گوگل]این عوامل ممکن است به طور آشکار یا ناخواسته از دشمنان ما و یا از دوستان و همکاران ما آمده است
[ترجمه گوگل]این عوامل ممکن است به طور آشکار یا ناخواسته از دشمنان ما و یا از دوستان و همکاران ما آمده است
14. Every day, wittingly or unwittingly, we make a myriad of connections with people around the world.
[ترجمه ترگمان]هر روز خواسته یا ناخودآگاه، هزاران ارتباط با مردم سراسر جهان ایجاد می کنیم
[ترجمه گوگل]هر روز، آگاهانه یا ناخواسته، ما ارتباطات زیادی با مردم سراسر جهان ایجاد می کنیم
[ترجمه گوگل]هر روز، آگاهانه یا ناخواسته، ما ارتباطات زیادی با مردم سراسر جهان ایجاد می کنیم
کلمات دیگر: