(بانکداری و بازرگانی) نرخ بهره ی ممتاز، بهره ی کمینه (که بانک به مشتریان عمده و خوب خود می دهد)، بهره ی حداقل، بهره ی پایه (prime interest rate و prime lending rate هم می گویند)
prime rate
(بانکداری و بازرگانی) نرخ بهره ی ممتاز، بهره ی کمینه (که بانک به مشتریان عمده و خوب خود می دهد)، بهره ی حداقل، بهره ی پایه (prime interest rate و prime lending rate هم می گویند)
انگلیسی به فارسی
(بانکداری و بازرگانی) نرخ بهرهی ممتاز، بهرهی کمینه (که بانک به مشتریان عمده و خوب خودمیدهد)، بهرهی حداقل، بهرهی پایه (prime interest rate و prime lending rate هم میگویند)
انگلیسی به انگلیسی
• low rate of interest charged by banks to large or preferred accounts
دیکشنری تخصصی
[حقوق] نرخ ممتاز، نرخ حداقل
مترادف و متضاد
interest rate
Synonyms: bank rate, borrowing rate, lending rate, lowest rate of interest, prime, prime interest rate, rate of interest, the price of money
جملات نمونه
1. At least one bank cut its prime rate today.
[ترجمه ترگمان] حداقل یه بانک امروز درجه اول رو قطع کرده
[ترجمه گوگل]حداقل یک بانک امروز نرخ اولیه خود را کاهش داد
[ترجمه گوگل]حداقل یک بانک امروز نرخ اولیه خود را کاهش داد
2. At the time of writing, the prime rate is 8 percent and the rate of inflation is under 4 percent.
[ترجمه ترگمان]در زمان نگارش، نرخ اصلی ۸ درصد و نرخ تورم زیر ۴ درصد است
[ترجمه گوگل]در زمان نوشتن، نرخ اولیه 8 درصد است و نرخ تورم کمتر از 4 درصد است
[ترجمه گوگل]در زمان نوشتن، نرخ اولیه 8 درصد است و نرخ تورم کمتر از 4 درصد است
3. Today, the prime rate is 8percentage points higher than the yield on a 10-year government note.
[ترجمه ترگمان]امروز، نرخ اصلی ۸ درصد بالاتر از بازده در یک یادداشت ۱۰ ساله دولتی است
[ترجمه گوگل]امروز نرخ اولیه 8 درصد بیشتر از عملکرد در یک یادداشت دولتی 10 ساله است
[ترجمه گوگل]امروز نرخ اولیه 8 درصد بیشتر از عملکرد در یک یادداشت دولتی 10 ساله است
4. The long-term prime rate had been at a record low 6 percent since early December.
[ترجمه ترگمان]نرخ اولیه بلند مدت از اوایل ماه دسامبر در حدود ۶ درصد بوده است
[ترجمه گوگل]نرخ اولویت درازمدت از ابتدای ماه دسامبر در رکورد کم 6 درصد بوده است
[ترجمه گوگل]نرخ اولویت درازمدت از ابتدای ماه دسامبر در رکورد کم 6 درصد بوده است
5. If we can successfully applied to the prime rate, the rate cut will be more profitable.
[ترجمه ترگمان]اگر بتوانیم با موفقیت به نرخ اولیه برسیم، کاهش نرخ سود آور خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر ما بتوانیم با موفقیت به نرخ اولیه دست یابیم، کاهش نرخ سودآور خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر ما بتوانیم با موفقیت به نرخ اولیه دست یابیم، کاهش نرخ سودآور خواهد بود
6. There is some expectation that the prime rate will soon be lowered.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که نرخ اصلی به زودی پایین بیاید
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که نرخ اول به زودی کاهش یابد
[ترجمه گوگل]انتظار می رود که نرخ اول به زودی کاهش یابد
7. Interest rate concessions: the implementation of the prime rate, the CDPF and county discount.
[ترجمه ترگمان]امتیازات نرخ بهره: اجرای نرخ اصلی، تخفیف و تخفیف استان
[ترجمه گوگل]نرخ بهره از اجرای نرخ اول، تخفیف CDPF و تخفیف در شهرستان برخوردار است
[ترجمه گوگل]نرخ بهره از اجرای نرخ اول، تخفیف CDPF و تخفیف در شهرستان برخوردار است
8. That includes containing increases in corporate lending rates like the long-term prime rate.
[ترجمه ترگمان]این شامل افزایش نرخ وام شرکت های بزرگ مانند نرخ ارز بلند مدت می شود
[ترجمه گوگل]این شامل افزایش در نرخ وام های شرکتی مانند نرخ های بلندمدت است
[ترجمه گوگل]این شامل افزایش در نرخ وام های شرکتی مانند نرخ های بلندمدت است
9. The interest rate may be fixed, or it may float with the prime rate.
[ترجمه ترگمان]نرخ بهره ممکن است ثابت باشد، یا با نرخ اولیه شناور باشد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره ممکن است ثابت شود یا ممکن است با نرخ اول شناور باشد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره ممکن است ثابت شود یا ممکن است با نرخ اول شناور باشد
10. Many consumer loan rates, however, are pegged to banks' prime rate. That rate, in turn, is tied to the Federal Reserve's benchmark short-term rate, which remains near zero.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بسیاری از نرخ های وام مصرف کنندگان با نرخ اولیه بانک ها ثابت هستند این نرخ به نوبه خود به نرخ کوتاه مدت معیار ذخیره فدرال بسته می شود که نزدیک به صفر است
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از نرخ وام های مصرفی، به نرخ اصلی بانک ها بستگی دارد این نرخ، به نوبه خود، به نرخ کوتاه مدت نرخ بهره فدرال وابسته است که نزدیک به صفر است
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از نرخ وام های مصرفی، به نرخ اصلی بانک ها بستگی دارد این نرخ، به نوبه خود، به نرخ کوتاه مدت نرخ بهره فدرال وابسته است که نزدیک به صفر است
11. Banking giant Wells Fargo said it was cutting its prime rate to 25 percent.
[ترجمه ترگمان]مدیر بانکی، ولز فارگو گفت که این شرکت نرخ اصلی خود را به ۲۵ درصد کاهش داده است
[ترجمه گوگل]ولز فارگو، بزرگترین بانکدار، گفت که نرخ اولیه آن به 25 درصد کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]ولز فارگو، بزرگترین بانکدار، گفت که نرخ اولیه آن به 25 درصد کاهش یافته است
12. The interest charged on any debit balance in the overdraft account will be calculated at Hong Kong Dollar Prime Rate or HIBOR, whichever is higher.
[ترجمه ترگمان]بهره مربوط به هر گونه تراز نقدی در حساب موجودی، در نرخ دلار هنگ کنگ یا HIBOR، هر کدام بالاتر است، محاسبه خواهد شد
[ترجمه گوگل]سود مورد نیاز برای هر تعادل بدهی در حساب overdraft خواهد شد در هنگ کنگ دلار اول یا HIBOR، هر کدام که بالاتر است، محاسبه می شود
[ترجمه گوگل]سود مورد نیاز برای هر تعادل بدهی در حساب overdraft خواهد شد در هنگ کنگ دلار اول یا HIBOR، هر کدام که بالاتر است، محاسبه می شود
13. In other words, the first suite loan has been basically achieved the prime rate.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، اولین وام در مجموعه اساسا به نرخ اولیه دست یافته است
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، اولین وام سوئیتی اساسا به نرخ نخست دست یافت
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، اولین وام سوئیتی اساسا به نرخ نخست دست یافت
14. Overdue accounts receivable bear interest with reference to the Hong Kong dollar prime rate.
[ترجمه ترگمان]Overdue حساب های دریافتنی مربوط به نرخ اولیه دلار هنگ کنگ را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره سپرده گذشده با توجه به نرخ اولیه ی هنگ کنگ، نرخ بهره را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]نرخ بهره سپرده گذشده با توجه به نرخ اولیه ی هنگ کنگ، نرخ بهره را کاهش می دهد
کلمات دیگر: