1. the publication of school books
نشر کتاب های درسی
2. an intermittent publication
نشریه ی گاهوار (گاه به گاه)
3. the date of publication
تاریخ چاپ
4. the sole right of publication
حق انحصاری چاپ
5. the submission of articles for publication in a magazine
دادن مقاله برای چاپ در مجله
6. to submit a manuscript for publication
دست نوشته را به نشر (به ناشر) عرضه کردن
7. the official date of this dictionary's publication
تاریخ اعلام شده ی نشر این فرهنگ
8. The book is scheduled for publication in the autumn.
[ترجمه ترگمان]این کتاب قرار است در پاییز منتشر شود
[ترجمه گوگل]این کتاب برای انتشار در پاییز برنامه ریزی شده است
9. The government has decided that the publication of the report would be 'contrary to the public interest'.
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفته است که انتشار این گزارش مغایر منافع عمومی باشد
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفته است که انتشار این گزارش �بر خلاف منافع عمومی� باشد
10. Publication dates are given in brackets after each title.
[ترجمه ترگمان]تاریخ های انتشار در پرانتز بعد از هر عنوان داده می شوند
[ترجمه گوگل]تاریخ انتشار در قالب پس از هر عنوان نشان داده می شود
11. The publication of his book will be next month.
[ترجمه ترگمان]انتشار کتاب او ماه آینده خواهد بود
[ترجمه گوگل]انتشار کتاب او ماه آینده خواهد بود
12. He saw the publication of this book as an embarrassing invasion of his privacy.
[ترجمه ترگمان]او انتشار این کتاب را به عنوان هجوم شرم آور به حریم خصوصی اش دید
[ترجمه گوگل]او نشر این کتاب را به عنوان یک تهاجم شرم آور به حریم خصوصی اش دید
13. She was in England for the publication of her new book.
[ترجمه ترگمان]او برای انتشار کتاب جدیدش در انگلستان بود
[ترجمه گوگل]او برای انتشار کتاب جدیدش در انگلستان بود
14. The date of publication should be included in the reference.
[ترجمه ترگمان]تاریخ انتشار باید در مرجع گنجانده شود
[ترجمه گوگل]تاریخ انتشار باید در مرجع ذکر شده باشد
15. His manuscript has already been accepted for publication.
[ترجمه ترگمان]دست نوشته او قبلا برای انتشار پذیرفته شده است
[ترجمه گوگل]نسخه خطی او برای انتشار پذیرفته شده است
16. The editor pared down an essay for publication.
[ترجمه ترگمان]سردبیر یک مقاله برای انتشار را چاپ کرد
[ترجمه گوگل]سردبیر یک مقاله برای انتشار منتشر کرد
17. Some magazines pay on acceptance, others on publication.
[ترجمه ترگمان]برخی از مجلات به پذیرش، دیگران در مورد انتشار می پردازند
[ترجمه گوگل]برخی از مجلات به پذیرش پرداخت می شوند، دیگران در انتشار
18. This book is ready for publication.
[ترجمه ترگمان]این کتاب برای انتشار آماده است
[ترجمه گوگل]این کتاب برای انتشار آماده است