کلمه جو
صفحه اصلی

as soon as possible


هر چه زودتر، بزودی هر جه بیشتر

انگلیسی به انگلیسی

• at the earliest possible opportunity, as early as possible

دیکشنری تخصصی

[صنعت] هرچه سریعتر، زودترین زمان ممکن

جملات نمونه

1. Places are strictly limited, so you should apply as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]مکان ها به شدت محدود هستند، بنابراین باید هر چه زودتر درخواست بدهید
[ترجمه گوگل]اماکن به شدت محدود هستند، بنابراین شما باید در اسرع وقت درخواست کنید

2. The commissioners agreed to restart talks as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]اعضای کمیسیون توافق کردند که مذاکرات را هر چه زودتر ازسر بگیرند
[ترجمه گوگل]کمیسیون ها موافقت کردند تا مذاکرات را در اسرع وقت راه اندازی مجدد کنند

3. We're hoping for a return to normality as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم هر چه زودتر به زندگی عادی برگردیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که در اسرع وقت به عادی بازگردیم

4. Our economy must be restructured as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد ما باید هرچه زودتر بازسازی شود
[ترجمه گوگل]اقتصاد ما باید در اسرع وقت تغییر یابد

5. I was eager to get back to work as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]مشتاق بودم هرچه زودتر برگردم سر کارم
[ترجمه گوگل]من مشتاق بودم که در اسرع وقت به کار بازگردم

6. The minister advised him to leave as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]وزیر به او توصیه کرد هر چه زودتر خانه را ترک کند
[ترجمه گوگل]وزیر به او توصیه کرد تا در اسرع وقت برسد

7. Please inform us of any change of address as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]لطفا هر چه زودتر هر گونه تغییر آدرس را به ما اطلاع دهید
[ترجمه گوگل]لطفا هر گونه تغییر آدرس را در اسرع وقت به ما اطلاع دهید

8. I hotfooted it out of there as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه امکانش باشه از اونجا خارجش می کنم
[ترجمه گوگل]من آن را در اسرع وقت از آن خارج کردم

9. They were very keen to start work as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]آن ها بسیار مشتاق بودند که هر چه زودتر کار را شروع کنند
[ترجمه گوگل]آنها بسیار مشتاق بودند تا در اسرع وقت کار خود را آغاز کنند

10. You should trash those silly ideas as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]باید هر چه زودتر این افکار احمقانه را خراب کنید
[ترجمه گوگل]شما باید این ایده های احمقانه را در اسرع وقت از بین ببرید

11. I'll replace the vase I broke as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]ظرف را که تا آنجا که ممکن بود خراب کردم عوض می کنم
[ترجمه گوگل]من گلدان را که در اسرع وقت شکست خوردم جایگزین می کنم

12. It's important to get these people out as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]مهم است که هر چه زودتر این افراد را بیرون بیاورید
[ترجمه گوگل]مهم است که این افراد را در اسرع وقت دریافت کنید

13. Please oblige me with a reply as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]خواهش می کنم هر چه زودتر به من جواب بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا در اسرع وقت به من پاسخ دهید

14. They have to replant the seedbeds as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید هرچه زودتر از seedbeds استفاده کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید هر چه زودتر بوته های گیاه را دوباره پر کنند

15. Report the theft to the police as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که ممکن است گزارش سرقت را به پلیس گزارش کنید
[ترجمه گوگل]در اسرع وقت گزارش سرقت را به پلیس گزارش کنید

پیشنهاد کاربران

هر چه زودتر امکان داره

در اسرع وقت
به محض امکان

زودترین زمان ممکن

هر چه زودتر ، در اسرع وقت.

به زودی ، زود

هر چه زودتر

به زودی، سریع ترین وقتی که امکان اتفاق افتادند وجود داره

در اولین فرصت

در حد امکان هرچه زودتر

( در ) اسرع وقت


کلمات دیگر: