کلمه جو
صفحه اصلی

specific performance


(حقوق) اجرای دقیق قرارداد، حکم اجرای قرارداد

انگلیسی به فارسی

(حقوق) اجرای دقیق قرارداد، حکم اجرای قرارداد


انگلیسی به انگلیسی

• compliance with contractual obligations, fulfilling one's obligations in a contract

دیکشنری تخصصی

[حقوق] اجرای عین تعهد، اجرای مستقیم تعهد

جملات نمونه

1. Managers should set specific performance objectives for their teams.
[ترجمه ترگمان]مدیران باید اهداف عملکردی خاص برای تیم خود تعیین کنند
[ترجمه گوگل]مدیران باید اهداف عملکرد خاص خود را برای تیم خود تعیین کنند

2. No one demanded that people commit to specific performance challenges requiring them to use what they had supposedly learned.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس خواستار آن نبود که مردم متعهد به چالش های عملکردی خاص شوند که آن ها را ملزم به استفاده از آنچه که ظاهرا آموخته اند داشته باشند
[ترجمه گوگل]هیچکس خواست که مردم به چالش های عملکرد خاصی متعهد باشند که از آنها استفاده کنند

3. How many specific performance and change efforts involving how many people do you have the capacity to support?
[ترجمه ترگمان]چند عملکرد خاص و تلاش های تغییر که شامل چند نفر هستند، توانایی حمایت از آن ها را دارید؟
[ترجمه گوگل]چگونه بسیاری از عملکرد خاص و تلاش تغییر در مورد چگونگی تعداد افراد شما توانایی حمایت از آن را دارید؟

4. Indeed, without specific performance consequences, most of us quickly grow cynical.
[ترجمه ترگمان]در واقع، بدون عواقب عملکرد خاص، اغلب ما به سرعت بدبین می شویم
[ترجمه گوگل]در واقع، بدون پیامد عملکرد خاص، بسیاری از ما به سرعت رشد می کند به نامحرم

5. An order for specific performance was granted since damages would not have been an adequate remedy.
[ترجمه ترگمان]یک سفارش برای عملکرد خاص داده شد چون خسارت برای درمان کافی نبود
[ترجمه گوگل]یک سفارش برای عملکرد خاص اعطا شد، زیرا خسارات وارده به یک معافیت مناسب نیست

6. They were gratified to find specific performance and change impacts in their own client work as well as that of early adopters.
[ترجمه ترگمان]آن ها از یافتن عملکرد خاص و تاثیرات تغییر در کار مشتری خود و نیز کسانی که پذیرندگان اولیه هستند، خشنود بودند
[ترجمه گوگل]آنها برای پیدا کردن کارایی خاص و تأثیرات تغییر در کار مشتری خود و همچنین افرادی که قبلا برنامه ریزی شده بودند، بسیار سپاسگزار بودند

7. Sound organizational training is designed to remedy a specific performance problem or knowledge discrepancy.
[ترجمه ترگمان]آموزش سازمانی صدا برای درمان یک مشکل عملکرد خاص یا تفاوت دانش طراحی شده است
[ترجمه گوگل]آموزش سازمانی صحیح برای رفع یک مشکل خاص عملکرد یا اختلاف در دانش طراحی شده است

8. The range offers cabinets tailored to specific performance requirements but without excessive performance reserves and complex control systems.
[ترجمه ترگمان]این محدوده، کابینت ها را متناسب با الزامات عملکردی خاص، اما بدون ذخایر عملکرد بیش از حد و سیستم های کنترل پیچیده، ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]محدوده ارائه می دهد کابینت های متناسب با نیازهای خاص عملکرد، بدون ذخیره سازی بیش از حد عملکرد و سیستم های پیچیده کنترل

9. We have to consider specific performance and other equitable remedies.
[ترجمه ترگمان]ما باید عملکرد خاص و روش های عادلانه دیگر را در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]ما باید عملکرد خاص و سایر روش های عادلانه را در نظر بگیریم

10. Management by objectives(MBO)is a system in which specific performance objectives are jointly determined by subordinates and their superiors.
[ترجمه ترگمان]مدیریت از طریق اهداف (MBO)سیستمی است که در آن اهداف خاص عملکرد به طور مشترک توسط زیردستان و superiors تعیین می شوند
[ترجمه گوگل]مدیریت توسط اهداف (MBO) یک سیستم است که در آن اهداف عملکرد خاص به طور مشترک توسط زیردستان و مدیران آنها تعیین می شود

11. There shall be no specific performance remedy available for a breach by the gestational surrogate of a gestational surrogacy contract term that requires her to be impregnated.
[ترجمه ترگمان]هیچ روش درمانی ویژه ای برای نقض ماده قرارداد رحم جایگزین وجود ندارد که نیاز به اشباع شده داشته باشد
[ترجمه گوگل]هیچ اصلاحیه عملکرد خاصی برای نقض توسط جانشین باردار یک قرارداد حاملگی جایگزین وجود ندارد که نیاز به تزریق دارد

12. Each staff executive had specific performance objectives and his bonus was pinned to achieving them.
[ترجمه ترگمان]هر مدیر اجرایی اهداف عملکردی خاص داشت و پاداش او برای دستیابی به آن ها ثابت شده بود
[ترجمه گوگل]هر مدیر اجرایی دارای اهداف عملکرد خاصی بود و جایزه او برای دستیابی به آنها بود

13. The court has made an order for specific performance.
[ترجمه ترگمان]دادگاه برای عملکرد خاص دستوری صادر کرده است
[ترجمه گوگل]دادگاه دستور کار خاصی را صادر کرده است

14. Specific performance can design according to customer's requirement.
[ترجمه ترگمان]عملکرد خاص می تواند مطابق با نیازهای مشتری طراحی شود
[ترجمه گوگل]عملکرد خاص می تواند با توجه به نیاز مشتری طراحی کند


کلمات دیگر: