1. preliminary hearing
دادرسی مقدماتی
2. a preliminary examination for doctoral candidates
امتحان مقدماتی برای داوطلبان درجه ی دکتری
3. the preliminary stages of the project
مراحل اولیه ی طرح
4. he roughed out his preliminary ideas about the project
عقاید اولیه ی خود درباره ی طرح را پیش نویسی کرد.
5. The discussions were preliminary to preparing a policy paper.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات اولیه برای تهیه یک مقاله سیاست بود
[ترجمه گوگل]این بحث ها ابتدا برای تهیه یک مقاله سیاستی بود
6. Preliminary results show that the vaccine is effective, but this has to be confirmed by further medical trials.
[ترجمه ترگمان]نتایج اولیه نشان می دهد که این واکسن موثر است، اما این امر باید با آزمایش های پزشکی بیشتر تایید شود
[ترجمه گوگل]نتایج اولیه نشان می دهد که واکسن موثر است، اما این باید با آزمایشات پزشکی بیشتر تایید شود
7. After a few preliminary remarks he announced the winners.
[ترجمه ترگمان]پس از چند سخنرانی مقدماتی، او برندگان را اعلام کرد
[ترجمه گوگل]پس از چند سخنرانی اولیه، برندگان را اعلام کرد
8. Spotter planes made a preliminary aerial reconnaissance of the island.
[ترجمه ترگمان]هواپیماهای Spotter شناسایی هوایی اولیه جزیره را انجام دادند
[ترجمه گوگل]هواپیما های هواپیما یک شناسایی هوایی مقدماتی این جزیره را انجام دادند
9. Preliminary results show the Republican party with 11 percent of the vote.
[ترجمه ترگمان]نتایج اولیه نشان می دهند که حزب جمهوری خواه ۱۱ درصد آرا را به خود اختصاص داده است
[ترجمه گوگل]نتایج اولیه نشان می دهد حزب جمهوری خواه با 11 درصد از رای گیری
10. The doctors have successfully concluded preliminary tests.
[ترجمه ترگمان]پزشکان با موفقیت تست های اولیه را به پایان رسانده اند
[ترجمه گوگل]پزشکان با موفقیت آزمایشات اولیه را امتحان کردند
11. A preliminary study suggested that the product would be popular.
[ترجمه ترگمان]یک مطالعه اولیه نشان داد که این محصول محبوب خواهد بود
[ترجمه گوگل]یک مطالعه اولیه نشان داد که این محصول محبوب خواهد بود
12. Some preliminary polls show him out in front.
[ترجمه ترگمان]برخی از نظرسنجی های اولیه وی را در جبهه نشان می دهند
[ترجمه گوگل]برخی از نظرسنجی های اولیه او را به جلو نشان می دهد
13. Research will be needed as a preliminary to taking a decision.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک تصمیم اولیه برای اتخاذ تصمیم مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]تحقیق برای پیشبرد تصمیم لازم است
14. A preliminary hearing was due to start today before Mr Justice Hutchison, but was adjourned.
[ترجمه ترگمان]جلسه دادرسی اولیه امروز به تعویق افتاد تا آقای قاضی Hutchison، اما به تعویق افتاد
[ترجمه گوگل]یک جلسه مقدماتی قبل از آقای Justice Hutchison امروز آغاز شد اما متوقف شد
15. At a preliminary hearing the judge announced that the trial would begin on March 2
[ترجمه ترگمان]قاضی در جلسه دادرسی مقدماتی اعلام کرد که محاکمه در ۲ مارس آغاز خواهد شد
[ترجمه گوگل]در یک دادرسی اولیه قاضی اعلام کرد که محاکمه در روز 2 مارس آغاز خواهد شد