کلمه جو
صفحه اصلی

prejudicial


معنی : تبعیض امیز، زیان رسان
معانی دیگر : آسیب آور، زیانبخش، صدمه زننده، مضر، prejudicious زیان رسان، تبعی­ امیز

انگلیسی به فارسی

( prejudicious )زیان رسان، تبعیض آمیز


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: prejudicially (adv.)
• : تعریف: causing prejudice; putting at a disadvantage; injurious; detrimental.

• biased, having a previous opinion; pertaining to an advance judgement; damaging, harmful; wounding, offensive
prejudicial actions or situations are harmful, especially to people's health, their safety, or their way of life; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] مؤثر (بر)، تبعیض آمیز، موجب تضییع حق، منافی، زیان آور

مترادف و متضاد

تبعیض امیز (صفت)
discriminatory, prejudicial, prejudicious

زیان رسان (صفت)
prejudicial, prejudicious, nocent

harmful, undermining


Synonyms: bad, biased, bigoted, counterproductive, damaging, deleterious, detrimental, differential, disadvantageous, discriminatory, evil, hurtful, inimical, injurious, mischievous, nocuous, unfavorable, unjust


Antonyms: approving, fair, just, unbiased


جملات نمونه

1. Too much smoking is prejudicial to health.
[ترجمه ترگمان]سیگار کشیدن زیاد برای سلامتی مضر است
[ترجمه گوگل]سیگار کشیدن بیش از حد به سلامت ربط دارد

2. The news - report was prejudicial to the defendant's case.
[ترجمه ترگمان]گزارش اخبار مربوط به پرونده متهم بود
[ترجمه گوگل]این خبر - گزارش به پرونده متهم بود

3. These prejudicial policies often incite dissension within the Union.
[ترجمه ترگمان]این سیاست های تبعیض آمیز اغلب موجب اختلاف در داخل اتحادیه می شوند
[ترجمه گوگل]این سیاست های متداول اغلب موجب اختلاف در اتحادیه می شود

4. With others we have prejudicial associations at the level of racial stereotypes.
[ترجمه ترگمان]ما با دیگران، در سطح باورهای نژادی، انجمن های تعصبی داریم
[ترجمه گوگل]با دیگران، در سطح کلیشه های نژادی، انجمن های پیشگیرانه ای دارند

5. The reporter's coverage resulted in prejudicial publicity for the defendant.
[ترجمه ترگمان]پوشش گزارشگر منجر به تبلیغات مضر برای متهم شد
[ترجمه گوگل]پوشش خبرنگار منجر به تبلیغ تبلیغاتی برای متهم شد

6. Reverent but prejudicial Ancestor Worship - one of China's immense Cemeteries, which seriously lessen her productive land area.
[ترجمه ترگمان]reverent، اما prejudicial Ancestor، یکی از cemeteries بزرگ چین است که به طور جدی منطقه productive را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]عبادت اجداد احمقانه اما مضطرب - یکی از گورستان های عظیم چین است که به طور جدی زمین منطقه تولیدی خود را کاهش می دهد

7. Fraternization within the chain of command, prejudicial to good order and discipline.
[ترجمه ترگمان]fraternization در زنجیره فرماندهی، که نظم و انضباط خوبی را به مخاطره می افکند
[ترجمه گوگل]دوستی درون زنجیره ای از فرماندهی، که منجر به نظم و نظم خوب می شود

8. Prejudicial looked attentively at the amblyopia cure henceforth to bring very great difficulty.
[ترجمه ترگمان]prejudicial با دقت به آن داروی علاج ناپذیری که از آن پس سخت دچار اشکال شده بود نگاه کرد
[ترجمه گوگل]Prejudicial از این به بعد با توجه به درمان های آمبلیوپی با دشواری بسیار مواجه شد

9. A trial invalid because of basic prejudicial error in procedure.
[ترجمه ترگمان]یک دادگاه به دلیل خطای اساسی در فرآیند نامعتبر است
[ترجمه گوگل]محاکمه نامعتبر است به دلیل خطای prejudicial error در روش

10. You could face up to eight years in jail for spreading rumours considered prejudicial to security.
[ترجمه ترگمان]شما ممکن است با هشت سال زندان مواجه شوید که شایعاتی انتشار یافته اند که برای امنیت مضر هستند
[ترجمه گوگل]شما می توانید به هشت سال زندان برای گسترش شایعات فکر کنید که به امنیت آسیب می رسانند

11. The judge decided that allowing the videotape as evidence would be prejudicial to the outcome of the trial.
[ترجمه ترگمان]قاضی تصمیم گرفت که اجازه دهد نوار ویدئو به عنوان مدرک برای نتیجه محاکمه مضر باشد
[ترجمه گوگل]قاضی تصمیم گرفت که اجازه دادن به فیلم برداری به عنوان مدرک به نتیجه دادرسی منجر شود

12. If the Proof was heard in Kirkwall she said it would be prejudicial to certain adult witnesses that would be called.
[ترجمه ترگمان]اگر این مدرک در Kirkwall شنیده می شد، او می گفت که این برای برخی از شاهدان بالغ خطرناک خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر شواهدی در Kirkwall شنیده شود، او گفت که این امر ممکن است برای برخی از شاهدان بالغ که نامیده می شوند، زیان آور باشد

13. The directors consider that such disclosures would be seriously prejudicial to the interests of the group.
[ترجمه ترگمان]مدیران می دانند که چنین disclosures به طور جدی برای منافع گروه مضر است
[ترجمه گوگل]مدیران معتقدند چنین افشای اطلاعاتی به نفع گروه جدی خواهد بود

14. A resident of Kimbolton Road expressed the fear that the new infirmary might be prejudicial to his property.
[ترجمه ترگمان]یکی از ساکنان خیابان Kimbolton ابراز نگرانی کرد که این درمانگاه جدید ممکن است برای اموال او مضر باشد
[ترجمه گوگل]ساکن کیمبولتون جاده، ابراز ترس می کند که بیمارستان جدید ممکن است به اموالش آسیب برساند

15. Such a doctor would have an informed knowledge of the subject before coming into contact with any prejudicial remarks.
[ترجمه ترگمان]چنین دکتری قبل از اینکه با هر گونه اظهارات تبعیض آمیز در ارتباط باشد، از این موضوع آگاهی کاملی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]چنین یک پزشک قبل از تماس با هر گونه اظهارنظر متذکره آگاهی کامل از موضوع داشته باشد

پیشنهاد کاربران

مغایر با


پیش داورانه

صدمه زدم_لطمه زدن

جانبدارانه

زیان آور

مخرب


کلمات دیگر: