1. a bumper crop
محصول فراوان
2. a bumper year . . .
سال فراوانی . . .
3. a trailer hitch on the car's bumper
قلاب روی سپر ماشین برای یدک کشی ترایلر
4. this year we are having a bumper crop of cucumbers
امسال محصول خیار خیلی عالی بوده است.
5. usually a car has a front bumper and a back bumper
معمولا هر اتومبیل یک سپر جلو و یک سپر عقب دارد.
6. he clipped the tree with his car bumper
با سپر ماشین زد به درخت.
7. We've had a bumper harvest of apples this year.
[ترجمه ترگمان]امسال چند سیب بزرگ سیب داشتیم
[ترجمه گوگل]ما در سال جاری یک سیب برداشتیم
8. The cars were bumper to bumper on the road to the coast .
[ترجمه محمد بشکنی] اتومبیل ها در مسیر ساحل سپر به سپر بودند. ( ترافیک شدید )
[ترجمه ترگمان]ماشین ها به سپر در جاده به سمت ساحل حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]اتومبیل ها به سپر در جاده ها به ساحل نگاه می کردند
9. The painting represents the scene of a bumper harvest.
[ترجمه ترگمان]نقاشی صحنه برداشت بسیار زیادی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]نقاشی نشان دهنده صحنه ی برداشت سپر است
10. We hope readers will enjoy this bumper issue of 'Homes and Gardens'.
[ترجمه ترگمان]امیدواریم که خوانندگان از این موضوع بسیار لذت ببرند
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم خوانندگان از این موضوع سپر 'خانه ها و باغ' لذت ببرند
11. We are looking forward to a bumper crop .
[ترجمه ترگمان]ما منتظر crop سپر هستیم
[ترجمه گوگل]ما منتظر یک محصول سپر هستیم
12. In the state of Iowa, it's been a bumper year for corn.
[ترجمه ترگمان]در ایالت آیووا، امسال برای ذرت یک سال گذشته بوده است
[ترجمه گوگل]در ایالت آیوا، سالیان سال برای ذرت بوده است
13. Plum growers say they are expecting a bumper harvest this year.
[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان آلو می گویند در سال جاری انتظار برداشت بسیار زیادی را دارند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان آلو می گویند که انتظار می رود که این محصول سالیانه باقی بماند
14. Farmers have reported a bumper crop this year.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان امسال محصول زیادی را گزارش کرده اند
[ترجمه گوگل]کشاورزان این محصول را در سال جاری گزارش داده اند
15. Hey, I know what, I'll get a bumper sticker printed up.
[ترجمه ترگمان]هی، من می دونم چیه، من یه برچسب bumper پرینت گرفتم
[ترجمه گوگل]هی، من می دانم چه چیزی، من یک برچسب سپر را چاپ می کنم
16. By eight o'clock the traffic was bumper to bumper.
[ترجمه ترگمان]تا ساعت هشت، ترافیک خیلی زیاد بود
[ترجمه گوگل]تا هشت ساعت، ترافیک سپر به سپر بود
17. Fruit growers are gathering in a bumper crop .
[ترجمه ترگمان]پرورش دهندگان میوه در یک محصول فراوان گرد هم می آیند
[ترجمه گوگل]تولید کنندگان میوه در یک محصول سپر جمع می شوند