(حقوق) شواهد و ادله ی کافی (برای وارد آوردن اتهام)
probable cause
(حقوق) شواهد و ادله ی کافی (برای وارد آوردن اتهام)
انگلیسی به فارسی
(حقوق) شواهد و ادلهی کافی (برای وارد آوردن اتهام)
علت احتمالی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a reasonable basis for believing that a person is guilty of a crime.
• reasonable grounds for presuming someone to be guilty (law)
دیکشنری تخصصی
[حقوق] علت متعارف، دلیل محتمل و عقلایی (بالاخص در مورد احتمال گناهکار بودن متهم)
جملات نمونه
1. The probable cause of the fire was faulty wiring.
[ترجمه ترگمان]دلیل احتمالی آتش سوزی، سیم کشی غلط بوده
[ترجمه گوگل]علت احتمالی آتش سوزی معیوب بود
[ترجمه گوگل]علت احتمالی آتش سوزی معیوب بود
2. The probable cause of death was heart failure.
[ترجمه ترگمان]دلیل احتمالی مرگ، شکست قلبی بوده
[ترجمه گوگل]دلیل احتمالی مرگ نارسایی قلبی بود
[ترجمه گوگل]دلیل احتمالی مرگ نارسایی قلبی بود
3. The probable cause of his death is traceable to an incident in 172
[ترجمه ترگمان]علت احتمالی مرگ او در سال ۱۷۲ به وقوع پیوست
[ترجمه گوگل]علت احتمالی مرگ او به یک حادثه در 172 رسیده است
[ترجمه گوگل]علت احتمالی مرگ او به یک حادثه در 172 رسیده است
4. The report states that the probable cause of death was a heart attack.
[ترجمه ترگمان]این گزارش بیان می کند که علت احتمالی مرگ یک حمله قلبی بوده است
[ترجمه گوگل]گزارش می گوید که علت احتمالی مرگ یک حمله قلبی است
[ترجمه گوگل]گزارش می گوید که علت احتمالی مرگ یک حمله قلبی است
5. Makers Adam Leisure, of Harrogate, said the probable cause of the fire was a faulty plug socket or wiring.
[ترجمه ترگمان]Makers Adam، از Harrogate، گفت که علت احتمالی آتش سوزی، سوکت و یا سیم کشی معیوب است
[ترجمه گوگل]سازندگان Adam Leisure، از Harrogate، گفتند که علت احتمالی آتش سوزی یا سیم کشی اشتباه است
[ترجمه گوگل]سازندگان Adam Leisure، از Harrogate، گفتند که علت احتمالی آتش سوزی یا سیم کشی اشتباه است
6. But a federal judge ruled last May that probable cause existed to grant the extradition.
[ترجمه ترگمان]اما یک قاضی فدرال در ماه مه گذشته حکمی صادر کرد که ممکن است منجر به استرداد وی شود
[ترجمه گوگل]اما یک قاضی فدرال در ماه مه گذشته تصمیم گرفت که علت احتمالی اعطای این استرداد باشد
[ترجمه گوگل]اما یک قاضی فدرال در ماه مه گذشته تصمیم گرفت که علت احتمالی اعطای این استرداد باشد
7. According to a probable cause affidavit, Tarver and his girlfriend began to fight over money.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دلایل احتمالی، Tarver و دوست دخترش شروع به مبارزه با پول کردند
[ترجمه گوگل]با توجه به علت احتمالی ادعا، تاربر و دوست دخترش شروع به مبارزه با پول کردند
[ترجمه گوگل]با توجه به علت احتمالی ادعا، تاربر و دوست دخترش شروع به مبارزه با پول کردند
8. The probable cause in this child's case was a viral infection.
[ترجمه ترگمان]علت احتمالی این بچه یک عفونت ویروسی بود
[ترجمه گوگل]علت احتمالی در مورد این کودک یک عفونت ویروسی بود
[ترجمه گوگل]علت احتمالی در مورد این کودک یک عفونت ویروسی بود
9. The issue then was whether the Commonwealth had probable cause sufficient to justify those seizures.
[ترجمه ترگمان]پس از آن مشخص شد که آیا کشورهای مشترک المنافع دلایل احتمالی برای توجیه این حملات داشته اند یا خیر
[ترجمه گوگل]سپس مسئله این بود که آیا کشورهای مشترک المنافع احتمالا به اندازه کافی برای توجیه این تشنجها کافی هستند
[ترجمه گوگل]سپس مسئله این بود که آیا کشورهای مشترک المنافع احتمالا به اندازه کافی برای توجیه این تشنجها کافی هستند
10. Measles is the probable cause of illness in the three athletes.
[ترجمه ترگمان]سرخک می تواند علت اصلی بیماری در این سه ورزش کار باشد
[ترجمه گوگل]سرخک علت احتمالی بیماری در سه ورزشکار است
[ترجمه گوگل]سرخک علت احتمالی بیماری در سه ورزشکار است
11. The most probable cause of the problem was the males being infertile.
[ترجمه ترگمان]احتمال زیاد مشکل از بین رفتن مردان infertile بود
[ترجمه گوگل]علت احتمالی این مشکل، مردان نابارور بودند
[ترجمه گوگل]علت احتمالی این مشکل، مردان نابارور بودند
12. Never hesitate to hearsay information to help establish probable cause.
[ترجمه ترگمان]هرگز در مورد اطلاعات hearsay برای کمک به ایجاد انگیزه احتمالی تردید نکنید
[ترجمه گوگل]هرگز به شنیدن اطلاعات برای ایجاد علت احتمالی کمک نکنید
[ترجمه گوگل]هرگز به شنیدن اطلاعات برای ایجاد علت احتمالی کمک نکنید
13. A magistrate determined that there was probable cause to search the house.
[ترجمه ترگمان]رئیس دادگاه به این نتیجه رسید که دلیلی برای پیدا کردن خانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک دادگستری تعیین کرد که علت احتمالی جستجو در خانه وجود دارد
[ترجمه گوگل]یک دادگستری تعیین کرد که علت احتمالی جستجو در خانه وجود دارد
14. The doctor said that most probable cause of death was heart failure.
[ترجمه ترگمان]دکتر گفت که احتمال مرگ موجب شکست قلبی می شود
[ترجمه گوگل]دکتر گفت که علت احتمالی مرگ ناشی از نارسایی قلبی است
[ترجمه گوگل]دکتر گفت که علت احتمالی مرگ ناشی از نارسایی قلبی است
15. The probable cause of the death in this child's case was a viral infection.
[ترجمه ترگمان]دلیل احتمالی مرگ این بچه یک عفونت ویروسی بود
[ترجمه گوگل]علت احتمالی مرگ در مورد این کودک یک عفونت ویروسی بود
[ترجمه گوگل]علت احتمالی مرگ در مورد این کودک یک عفونت ویروسی بود
کلمات دیگر: