1. to bring an action against somebody for slander
به خاطر افترا کسی را مورد تعقیب قرار دادن
2. he was robbed of his good name by slander
با تهمت نام نیک او را از بین بردند.
3. Truth fears not the flames of slander and injustice.
[ترجمه ترگمان]حقیقت ترس از شعله های slander و بی عدالتی نیست
[ترجمه گوگل]حقیقت از شعله های سرزنش و بی عدالتی نمی ترسد
4. Dr. Bach is now suing the company for slander.
[ترجمه ترگمان]دکتر باخ حالا از شرکت بخاطر تهمت شکایت کرده
[ترجمه گوگل]دکتر باخ در حال حاضر از شرکت برای تقلب شکایت می کند
5. a reputation that was besmirched by slander.
[ترجمه ترگمان]شهرتی که از تهمت و تهمت لکه دار شده بود
[ترجمه گوگل]یک شهرت است که توسط دروغگویی محو شده است
6. He was found guilty of slander against his employers.
[ترجمه ترگمان]او در تهمت زدن به کارفرمایان خود گناهکار شناخته شد
[ترجمه گوگل]او گناهکار را علیه کارفرمایان خود محکوم کرد
7. The doctor is suing his partner for slander.
[ترجمه ترگمان]دکتر از همکارش بخاطر تهمت شکایت کرده
[ترجمه گوگل]دکتر شریک زندگی خود را برای قصاص شکایت می کند
8. The article is a slander on ordinary working people.
[ترجمه ترگمان]این مقاله تهمت به مردم عادی است
[ترجمه گوگل]این مقاله یک نفر از کارکنان معمولی است
9. You ought to kick back at such malicious slander.
[ترجمه ترگمان]تو باید به چنین slander موذیانه برگردی
[ترجمه گوگل]شما باید چنین خشونتی بدخواهی را پشت سر بگذارید
10. He threatened to go public with the slander.
[ترجمه ترگمان]اون تهدید کرد که با این تهمت به مردم خیانت می کنه
[ترجمه گوگل]او با تهمت و تهمت و تهدید به توافق رسید
11. Alexander got a malignant slander.
[ترجمه ترگمان]الکساندر تهمت شیطنت آمیزی زد
[ترجمه گوگل]الکساندر خدشه ای بدخیم گرفت
12. A slander is not actionable unless it is published to a third person.
[ترجمه ترگمان]تهمت عملی نیست مگر آنکه برای شخص ثالث منتشر شود
[ترجمه گوگل]یک تبعیض قابل اعمال نیست، مگر آنکه به شخص ثالث انتشار یابد
13. Many teachers saw the statement as a gross slander on their profession.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از معلمان این بیانیه را تهمت بزرگی بر حرفه خود می دانستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از آموزگاران این بیانیه را به عنوان یک دروغ بزرگ در حرفه خود دیدند
14. She regarded his comment as a slander on her good reputation.
[ترجمه ترگمان]او نظر او را به عنوان تهمت به شهرت خوب او می دانست
[ترجمه گوگل]او نظر خود را به عنوان یک تبعیض در شهرت خوب خود در نظر گرفت
15. He is being sued for slander .
[ترجمه ترگمان]اون بخاطر تهمت ازش شکایت شده
[ترجمه گوگل]او برای تقلب شکایت کرده است