1. the ruling class
هیئت حاکمه،طبقه ی حاکم
2. the ruling class
هیات حاکمه
3. the ruling party
حزب مصدر کار
4. he lampooned the ruling class
او طبقه ی حاکمه را مورد انتقاد و تمسخر قرار داد.
5. according to the latest ruling of the court
طبق آخرین رای دادگاه
6. i respectfully take objection to your honor's ruling
با کمال احترام نسبت به آنچه که فرمودید مراتب اعتراض خود را تقدیم می دارم.
7. This ruling represents a victory for all women.
[ترجمه ترگمان]این حکم نشان دهنده یک پیروزی برای همه زنان است
[ترجمه گوگل]این حاکمیت یک پیروزی برای همه زنان است
8. The Court of Appeal overturned the original ruling.
[ترجمه ترگمان]دادگاه استیناف حکم اصلی را لغو کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه تجدید نظر حکم اصلی را لغو کرد
9. The two judges concurred on the ruling.
[ترجمه ترگمان]این دو قاضی با این حکم موافق بودند
[ترجمه گوگل]دو قاضی در مورد حکم موافق بودند
10. The company intends to appeal against the ruling that it was negligent.
[ترجمه ترگمان]این شرکت قصد دارد علیه این حکم درخواست استیناف کند
[ترجمه گوگل]این شرکت قصد دارد در برابر این حکم تجدید نظر کند که آن را بی احتیاط کرده است
11. The radical group in the ruling party is becoming increasingly isolated.
[ترجمه ترگمان]گروه تندرو در حزب حاکم به طور فزاینده ای منزوی شده است
[ترجمه گوگل]گروه رادیکال در حزب حاکم، به طور فزاینده ای جدا شده است
12. The judge cited a 1956 Supreme Court ruling in her decision.
[ترجمه ترگمان]قاضی به حکم دادگاه عالی در سال ۱۹۵۶ در تصمیمش اشاره کرد
[ترجمه گوگل]قاضی به حکم دادگاه عالی 1956 در تصمیم خود اشاره کرد
13. The ruling overturned the court's earlier decision.
[ترجمه ترگمان]این حکم تصمیم قبلی دادگاه را منحل کرد
[ترجمه گوگل]حکم حکم قبلی دادگاه را لغو کرد
14. Goodwin tried to have the court ruling over-turned.
[ترجمه ترگمان]فرد گودوین تلاش کرد تا حکم دادگاه را به طور کامل رد کند
[ترجمه گوگل]گودوین سعی کرد که حکم دادگاه را لغو کند
15. The Communists are the ruling party at the moment.
[ترجمه ترگمان]کمونیست ها در حال حاضر حزب حاکم هستند
[ترجمه گوگل]کمونیست ها در حال حاضر حزب حاکم هستند
16. The eclipse of the ruling political party was inevitable.
[ترجمه ترگمان]The حزب سیاسی حاکم اجتناب ناپذیر بود
[ترجمه گوگل]گرفتگی حزب حاکم، اجتناب ناپذیر بود
17. The ruling was not fair to everyone.
[ترجمه ترگمان]این حکم برای همه عادلانه نبود
[ترجمه گوگل]حکم برای همه عادلانه نبود
18. The ruling should be applied retroactively.
[ترجمه ترگمان]این حکم باید عطف به ماسبق شود
[ترجمه گوگل]حکم باید با استفاده از معکوس اجرا شود