پاداش خاتمه خدمت یا انفصال (در صورت حسن سابقه)، حق سنوات خدمت
severance pay
پاداش خاتمه خدمت یا انفصال (در صورت حسن سابقه)، حق سنوات خدمت
انگلیسی به فارسی
پاداش خاتمه خدمت یا انفصال (در صورت حسن سابقه)، حق سنوات خدمت
انگلیسی به انگلیسی
• money paid for compensation, money paid for damage that was caused
دیکشنری تخصصی
[حقوق] وجوه پرداختی بابت انفصال از خدمت، وجه باز خرید خدمت
مترادف و متضاد
payout to fired or laid-off worker
Synonyms: discontinuance wage, dismissal wage, golden parachute
جملات نمونه
1. Employees will get two weeks of severance pay for every year of service.
[ترجمه ترگمان]کارمندان دو هفته مرخصی برای هر سال خدمت دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارمندان هر دو سال از پرداخت خاتمه برای هر سال خدمات دریافت خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارمندان هر دو سال از پرداخت خاتمه برای هر سال خدمات دریافت خواهند کرد
2. We were offered 13 weeks' severance pay.
[ترجمه ترگمان] ما برای پرداخت حقوق ۱۳ هفته حقوق گرفتیم
[ترجمه گوگل]ما 13 ماه حقوق بازنشستگی ارائه شدیم
[ترجمه گوگل]ما 13 ماه حقوق بازنشستگی ارائه شدیم
3. She received three months of severance pay.
[ترجمه ترگمان]اون سه ماه از حقوقش رو دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او سه ماه حقوق بازپرداخت دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او سه ماه حقوق بازپرداخت دریافت کرد
4. The exact amount of the severance pay is set by a collective agreement.
[ترجمه ترگمان]میزان دقیق حقوق پرداختی توسط یک قرارداد جمعی تعیین شده است
[ترجمه گوگل]مبلغ دقیق پرداخت حقوق بازنشستگی توسط یک توافقنامه جمعی تعیین می شود
[ترجمه گوگل]مبلغ دقیق پرداخت حقوق بازنشستگی توسط یک توافقنامه جمعی تعیین می شود
5. The maximum total severance pay required in China is three times the local average monthly wage times 12 years worked.
[ترجمه ترگمان]حداکثر حقوق پرداختی مورد نیاز در چین سه برابر متوسط ماهیانه دست مزد ماهانه ۱۲ سال است
[ترجمه گوگل]حداکثر مبلغ کل بازپرداخت مورد نیاز در چین سه برابر میانگین حقوق ماهانه محلی 12 ساله است
[ترجمه گوگل]حداکثر مبلغ کل بازپرداخت مورد نیاز در چین سه برابر میانگین حقوق ماهانه محلی 12 ساله است
6. What's new is 2 million in severance pay.
[ترجمه ترگمان]۲ میلیون در پرداخت هزینه ها ۲ میلیون دلار است
[ترجمه گوگل]چه جدید است 2 میلیون در حقوق بازپرداخت
[ترجمه گوگل]چه جدید است 2 میلیون در حقوق بازپرداخت
7. Of the $ 27 million charge, about $ 15 million relates to severance pay and plant closures.
[ترجمه ترگمان]از ۲۷ میلیون دلار هزینه، حدود ۱۵ میلیون دلار مربوط به قطع حقوق و تعطیلی کارخانه می باشد
[ترجمه گوگل]از مبلغ 27 ملیون دالر، حدود 15 ملیون دالر مربوط به پرداخت معافیت و تعطیلات کارخانه است
[ترجمه گوگل]از مبلغ 27 ملیون دالر، حدود 15 ملیون دالر مربوط به پرداخت معافیت و تعطیلات کارخانه است
8. The council also agreed to pay moving expenses and provide six months severance pay should they later fire him.
[ترجمه ترگمان]این شورا همچنین موافقت کرد که هزینه های حرکت را پرداخت کرده و شش ماه مرخصی برای آن ها فراهم کند تا بعدا او را اخراج کنند
[ترجمه گوگل]این شورا همچنین موافقت کرد که هزینه های حرکتی را پرداخت کند و بعد از آن شش ماه بازپرداخت خواهد شد
[ترجمه گوگل]این شورا همچنین موافقت کرد که هزینه های حرکتی را پرداخت کند و بعد از آن شش ماه بازپرداخت خواهد شد
9. Sources said that they have been given six weeks to finish their assignments and another four weeks' severance pay.
[ترجمه ترگمان]منابع گفتند که به آن ها شش هفته فرصت داده شده است تا تکالیف خود را به اتمام برسانند و چهار هفته دیگر به مرخصی بپردازند
[ترجمه گوگل]منابع گفتند که برای تکمیل وظایف خود و پرداخت چهارماهه دیگر به آنها شش هفته داده شده است
[ترجمه گوگل]منابع گفتند که برای تکمیل وظایف خود و پرداخت چهارماهه دیگر به آنها شش هفته داده شده است
10. He would not answer questions about the lack of severance pay.
[ترجمه ترگمان]او به سوالاتی در مورد فقدان پول پرداختی پاسخ نداد
[ترجمه گوگل]او به سوالاتی درباره عدم پرداخت حقوق بازنشستگی پاسخ نمی دهد
[ترجمه گوگل]او به سوالاتی درباره عدم پرداخت حقوق بازنشستگی پاسخ نمی دهد
11. We were relatively lucky; major plant closures require 60 days' notice, and we received severance pay.
[ترجمه ترگمان]ما نسبتا خوش شانس بودیم؛ تعطیلی عمده کارخانه به ۶۰ روز اخطار نیاز داشت، و ما پول پرداختی دریافت کردیم
[ترجمه گوگل]ما نسبتا خوش شانس بودیم؛ تعطیلی عمده گیاهان نیاز به اطلاع رسانی 60 روزه دارد و ما حقوق بازنشستگی دریافت می کنیم
[ترجمه گوگل]ما نسبتا خوش شانس بودیم؛ تعطیلی عمده گیاهان نیاز به اطلاع رسانی 60 روزه دارد و ما حقوق بازنشستگی دریافت می کنیم
12. For seafarers paid on monthly basis : a three - month severance pay based on the average wage.
[ترجمه ترگمان]دریانوردان برای دریانوردان به صورت ماهیانه پرداخت می کنند: حقوق ماهانه سه ماه براساس درآمد متوسط
[ترجمه گوگل]برای مهاجران پرداخت می شود ماهانه پرداخت سه ماهه بر اساس میانگین دستمزد
[ترجمه گوگل]برای مهاجران پرداخت می شود ماهانه پرداخت سه ماهه بر اساس میانگین دستمزد
13. Those laid off received their regular checks, plus vacation and severance pay.
[ترجمه ترگمان]آن ها چک های منظم خود را دریافت کردند، به اضافه تعطیلات و حقوق مدنی
[ترجمه گوگل]کسانی که اخراج شده اند، چک های منظم خود را به همراه تعطیلات و پرداخت حقوق بازپرداخت دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]کسانی که اخراج شده اند، چک های منظم خود را به همراه تعطیلات و پرداخت حقوق بازپرداخت دریافت می کنند
14. If you still want money, then it isn't an alimony, it's severance pay.
[ترجمه ترگمان]اگر هنوز پول می خواهید، پس خرجی هم ندارد
[ترجمه گوگل]اگر شما هنوز هم پول می خواهید، پس از آن یک بی خانمانی نیست، پرداخت حقوق بازپرداخت است
[ترجمه گوگل]اگر شما هنوز هم پول می خواهید، پس از آن یک بی خانمانی نیست، پرداخت حقوق بازپرداخت است
کلمات دیگر: