کلمه جو
صفحه اصلی

presumptive


معنی : جسور، گستاخ، فرضی، احتمالی
معانی دیگر : انگاری، انگاشتی، گمانی، (حقوق) اماره، اماره ای، گستا

انگلیسی به فارسی

گستاخ، جسور، فرضی، احتمالی


فرضیه ای، احتمالی، فرضی، گستاخ، جسور


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: presumptively (adv.)
(1) تعریف: affording a reasonable basis for belief or presumption.

- The police have presumptive evidence that the suspect was in her apartment that night.
[ترجمه ترگمان] پلیس اعلام کرد که اون شب مظنون تو آپارتمانش بوده
[ترجمه گوگل] پلیس شواهد حاکی از آن است که مظنون در همان شب در آپارتمانش بود

(2) تعریف: based on presumption.

• supposed, conjectured, assumed; conceivable, imaginable; reasonable, plausible
presumptive is used to describe things that are based on presumptions about what is probably true, rather than on certainty.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] فرضی، استنباطی، احتمالی

مترادف و متضاد

جسور (صفت)
wanton, presumptuous, rude, bold, defiant, forward, fresh, insolent, daring, bumptious, cocky, presuming, presumptive, assured, hardy, immodest, malapert, pert, bold-faced, flip, high-spirited, lippy, peart, venturous, pushing

گستاخ (صفت)
indecent, wanton, presumptuous, rude, perky, bold, forward, insolent, impudent, unshaped, unshapen, arrogant, presumptive, brash, unabashed, immodest, barefaced, flippant, malapert, cheeky, pert, impertinent, bold-faced, jaunty, flip, tumorous, lippy, peart, venturous

فرضی (صفت)
assumptive, hypothetical, presumptive, reckoning

احتمالی (صفت)
presumptive, probable, likely, eventual, probabilistic

جملات نمونه

1. presumptive evidence
قراین احتمالی،اماره

2. an heir presumptive
وارث احتمالی

3. But their presumptive reasoning has not led to encouraging conclusions.
[ترجمه ترگمان]اما استدلال presumptive آن ها منجر به تشویق نتایج نشد
[ترجمه گوگل]اما استدلال پیش فرض آنها منجر به تشویق نتیجه گیری نشده است

4. Bob Dole, the Republican presidential nominee presumptive, quickly signed on as a sponsor.
[ترجمه ترگمان]باب دول، نامزد احتمالی ریاست جمهوری جمهوری خواه، به سرعت به عنوان اسپانسر به امضا رسید
[ترجمه گوگل]باب دول، نامزد ریاست جمهوری جمهوری خواه، به سرعت به عنوان یک حامی مالی امضا کرد

5. But this presumptive privilege must be considered in light of our historic commitment to the rule of law.
[ترجمه ترگمان]اما این امتیاز مخالف باید در پرتو تعهد تاریخی ما به قانون و قانون در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]اما این امتیازات احتمالی باید با توجه به تعهد تاریخی ما به حاکمیت قانون مورد توجه قرار گیرد

6. These are the considerations justifying a presumptive privilege for Presidential communications.
[ترجمه ترگمان]اینها ملاحظات توجیهی برای ارتباطات ریاست جمهوری هستند
[ترجمه گوگل]این ها ملاحظاتی است که امتیازات احتمالی برای ارتباطات ریاست جمهوری را توجیه می کنند

7. Bob Dole, the presumptive Republican presidential nominee, last month voiced support for the same amendment, sponsored by Sen.
[ترجمه ترگمان]باب دول، نامزد احتمالی ریاست جمهوری جمهوری خواه، ماه گذشته از همان متمم حمایت کرد که توسط سناتور حمایت مالی شده بود
[ترجمه گوگل]باب دول، نامزد ریاست جمهوری جمهوریخواه پیشین، ماه گذشته حمایت از همان اصلاحیه را حمایت کرد که توسط سناتور حمایت شد

8. Normally, they punish the presumptive nominee in the late primaries.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، آن ها کاندید موقت را در اولین نشسته ای مقدماتی مجازات می کنند
[ترجمه گوگل]به طور معمول، آنها نامزد احتمالی را در اواخر دسامبر مجازات می کنند

9. But it also showed the presumptive Republican presidential nominee trailing Clinton among women voters 34 percent to 41 percent.
[ترجمه ترگمان]اما همچنین نشان داد که نامزد احتمالی ریاست جمهوری جمهوری خواه، کلینتون را بین رای دهندگان زن ۳۴ درصد به ۴۱ درصد می رساند
[ترجمه گوگل]اما همچنین نشان داد که نامزد انتخابات ریاست جمهوری جمهوریخواه پیشین کلینتون در میان رای دهندگان زن 34 درصد تا 41 درصد است

10. Recently, concerns have been raised about the presumptive increased risk of serious undesirable side effects in children born after IVF and intracytoplasmic sperm injection (ICSI).
[ترجمه ترگمان]اخیرا نگرانی ها در مورد ریسک فزاینده عوارض جانبی نامطلوب در کودکانی که بعد از لقاح مصنوعی و intracytoplasmic اسپرم متولد شده اند مطرح شده است (ICSI)
[ترجمه گوگل]به تازگی، نگرانی ها در مورد افزایش احتمال خطر جدی عوارض جانبی نامطلوب در کودکان متولد IVF و تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی (ICSI) مطرح شده است

11. Presumptive Enterobacteriaceae colonies are further subcultured on non - selective medium, and confirmed using appropriate biochemical tests.
[ترجمه ترگمان] presumptive Enterobacteriaceae colonies subcultured further on non selective، and and using using biochemical appropriate appropriate confirmed confirmed confirmed confirmed are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are are
[ترجمه گوگل]کلنی های Enterobacteriaceae فیش برداری بیشتر در محیط غیر انتخابی، کشت داده می شوند و با استفاده از آزمون های بیوشیمی مناسب مورد تایید قرار می گیرند

12. The Law Of The Republic Of Armenia On Presumptive Payments For Tobacco Products . . .
[ترجمه ترگمان]قانون جمهوری ارمنستان در مورد حقوق presumptive برای محصولات تنباکو
[ترجمه گوگل]قانون جمهوری ارمنستان برای پرداخت های احتمالی برای محصولات تنباکو

13. Japan commenced in the presumptive rightfulness of administrative act theory is not the traditional administrative law fictitious myth, but a basic concept with rich meaning.
[ترجمه ترگمان]ژاپن شروع کرد به دلیل اینکه نظریه قانون اجرایی به عنوان قانون اجرایی سنتی در نظر گرفته نشده است، بلکه یک مفهوم اساسی با مفهوم غنی است
[ترجمه گوگل]ژاپن در قضاوت قانع کننده ای از نظریه عمل اداری آغاز شده است قانون اساسی اداری عاقلانه ساختگی نیست، اما یک مفهوم اساسی با معنای غنی است

14. Barack Obama has long been his party's presumptive nominee. Now he's becoming its presumptuous nominee.
[ترجمه ترگمان]باراک اوباما مدت هاست که نامزد رسمی حزب او بوده است حالا او در حال تبدیل شدن به یک نامزد گستاخانه اش است
[ترجمه گوگل]باراک اوباما مدتهاست نامزد احتمالی حزب خود شده است حالا او تبدیل به نامزد قانع کننده ای شده است

15. Obama's speech a quick response from the presumptive Republican candidate, Senator John McCain.
[ترجمه ترگمان]سخنرانی اوباما یک واکنش سریع از کاندیدای جمهوری خواه، سناتور جان مک کین است
[ترجمه گوگل]سخنرانی اوباما پاسخ سریع از نامزد جمهوری خواه جمهوری خواه، سناتور جان مک کین

an heir presumptive

وارث احتمالی


presumptive evidence

قراین احتمالی، اماره



کلمات دیگر: