کلمه جو
صفحه اصلی

unwritten law


قانون غیر مدون، قانون غیر مندرج، قانون سنتی، قانون عرفی، قانون ننوشته، عرف، رسم متداول

انگلیسی به فارسی

قانون ننوشته، عرف، رسم متداول


قانون ناپدید شده، قانون ننوشته، رسم متداول


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a law originating from other sources than the action of legislative bodies, such as custom or usage.

(2) تعریف: the custom of allowing a certain measure of immunity to one who avenges a wrong, esp. rape or adultery, against his or her family or personal honor.

• law that is not written, custom, norm

دیکشنری تخصصی

[حقوق] قوانین غیر موضوعه، قانون غیر مدون (از قبیل عرف و رویه قضایی)

جملات نمونه

1. What is this unwritten law Alice is accused of sinning against?
[ترجمه ترگمان]این قانون unwritten که آلیس به گناه متهم می کند چیست؟
[ترجمه گوگل]این قانون نادری چیست؟ آلیس متهم به گناه است؟

2. Alice is accused of ning against this unwritten law.
[ترجمه ترگمان]الیس نسبت به این قانون غیر مدون متهم است
[ترجمه گوگل]آلیس علیه این قانون نادری متهم شده است

3. Or is there some unwritten law that the harder the reed, the better the player?
[ترجمه ترگمان]یا شاید قانون unwritten وجود داشته باشد که نی نی، the بهتر است؟
[ترجمه گوگل]و یا آیا وجود دارد برخی از قوانین ناخواسته که سخت تر نره، بهتر است بازیکن؟

4. Obviously, as the legal precedent law of the unwritten law, it has one's own unique characteristics.
[ترجمه ترگمان]بدیهی است که به عنوان قانون سابقه قانونی قانون unwritten، آن ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد
[ترجمه گوگل]بدیهی است، به عنوان قانون پیشین قانونی قانون نجس، آن ویژگی های منحصر به فرد خود را دارد

5. The custom society grows the custom, tradition and unwritten law.
[ترجمه ترگمان]جامعه عرف، سنت، سنت و قانون نانوشته را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]جامعه سفارشی قانون سفارشی، سنت و نجابت است

6. There's a kind of unwritten law about what to wear.
[ترجمه ترگمان]یه جور قانون نانوشته در مورد چیزی که باید بپوشی وجود داره
[ترجمه گوگل]نوعی قانون نویسی در مورد چی پوشیدن وجود دارد

7. Alice is accused of sinning against this unwritten law.
[ترجمه ترگمان]آلیس متهم به گناه در برابر این قانون unwritten است
[ترجمه گوگل]آلیس متهم به گناه در برابر این قانون نویسی شده است

8. Bail originated from England unwritten law, and formed after a long developing period.
[ترجمه ترگمان]Bail از قانون unwritten انگلستان نشات می گیرد و پس از یک دوره طولانی در حال توسعه شکل گرفته است
[ترجمه گوگل]فریب ناشی از قانون ناخودآگاه انگلستان است و پس از یک دوره طولانی در حال توسعه تشکیل شده است

9. These things were never told directly to people, it was simply an unwritten law.
[ترجمه ترگمان]این چیزها هرگز مستقیما به مردم نمی گفتند، این تنها یک قانون غیر مدون بود
[ترجمه گوگل]اینها هرگز به طور مستقیم به مردم نگفتند، این فقط یک قانون ناخواسته بود


کلمات دیگر: