سرویس فرایند
service of process
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• transfer of documents related to a trial
دیکشنری تخصصی
[حقوق] ابلاغ (احضاریه، اجراییه، قرار و غیره)
جملات نمونه
1. This is called "service of process" In most cases, personal service is required, which means you must have someone hand deliver a copy to the other party.
[ترجمه ترگمان]این \"سرویس فرآیند\" نامیده می شود در بیشتر موارد، خدمات شخصی مورد نیاز است، که به این معنی است که شما باید کسی را داشته باشید که نسخه ای از آن را به طرف دیگر تحویل دهد
[ترجمه گوگل]این �خدمات فرآیند� نامیده می شود در اغلب موارد، سرویس شخصی مورد نیاز است، یعنی شما باید دست کسی را به طرف طرف دیگر ارسال کنید
[ترجمه گوگل]این �خدمات فرآیند� نامیده می شود در اغلب موارد، سرویس شخصی مورد نیاز است، یعنی شما باید دست کسی را به طرف طرف دیگر ارسال کنید
2. Address of service of process shall be included of Association.
[ترجمه ترگمان]آدرس خدمات باید شامل انجمن باشد
[ترجمه گوگل]آدرس سرویس فرایند باید از انجمن باشد
[ترجمه گوگل]آدرس سرویس فرایند باید از انجمن باشد
3. S. agent for service of process complies with the requirements of our agent regulation and will be placed in our registry of agents.
[ترجمه ترگمان]این در حالی است که ما در بخش ثبت عوامل، خدمات را با یکدیگر تطبیق می دهیم و در فهرست ما قرار خواهیم گرفت
[ترجمه گوگل]نماینده S برای سرویس فرآیند با الزامات مقررات نمایندگی ما مطابقت دارد و در رجیستری نمایندگی ما قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]نماینده S برای سرویس فرآیند با الزامات مقررات نمایندگی ما مطابقت دارد و در رجیستری نمایندگی ما قرار می گیرد
4. Where the manner of announcement is adopted in service of process, other ways of service of process may be adopted simultaneously.
[ترجمه ترگمان]در جایی که شیوه اعلام در خدمت فرآیند اتخاذ می شود، راه های دیگر خدمات فرآیند ممکن است به طور همزمان اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]در جایی که شیوه اعلامیه در خدمت فرایند تصویب می شود، دیگر روش های خدمت فرآیند ممکن است به طور همزمان اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]در جایی که شیوه اعلامیه در خدمت فرایند تصویب می شود، دیگر روش های خدمت فرآیند ممکن است به طور همزمان اتخاذ شود
5. Where the manner of announcement is adopted in service of process, the form of posting announcements in border ports may be adopted except cases of personal relation.
[ترجمه ترگمان]در جایی که شیوه اعلام در خدمات فرآیند اتخاذ می شود، فرم اعلامیه های پست در بنادر مرزی ممکن است به جز موارد رابطه شخصی تصویب شود
[ترجمه گوگل]در جایی که نحوه اعلامیه در خدمت فرایند تصویب می شود، فرم اعلامیه های پست در پورت های مرزی می تواند به جز موارد مربوط به رابطه شخصی مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه گوگل]در جایی که نحوه اعلامیه در خدمت فرایند تصویب می شود، فرم اعلامیه های پست در پورت های مرزی می تواند به جز موارد مربوط به رابطه شخصی مورد استفاده قرار گیرد
6. Address of service of process shall be included in the Articles of Association.
[ترجمه ترگمان]آدرس خدمات باید در اساسنامه انجمن گنجانده شود
[ترجمه گوگل]آدرس خدمات فرایند باید در مقررات انجمن گنجانده شود
[ترجمه گوگل]آدرس خدمات فرایند باید در مقررات انجمن گنجانده شود
7. Chapter eight is about service of process, challenging jurisdiction and practicing forum shopping.
[ترجمه ترگمان]فصل هشت درباره خدمات فرآیند، چالش چالش برانگیز و خرید فروم می باشد
[ترجمه گوگل]فصل هشت در مورد خدمات فرآیند، به چالش کشیدن صلاحیت و تمرین فروم خرید است
[ترجمه گوگل]فصل هشت در مورد خدمات فرآیند، به چالش کشیدن صلاحیت و تمرین فروم خرید است
8. Personal jurisdiction is obtained over the defendant through service of process to that person.
[ترجمه ترگمان]صلاحیت شخصی از طریق خدمت به این فرد از طریق خدمت به دست می آید
[ترجمه گوگل]صلاحیت شخصی از طرف متهم به وسیله خدمات فرآیند به آن فرد به دست می آید
[ترجمه گوگل]صلاحیت شخصی از طرف متهم به وسیله خدمات فرآیند به آن فرد به دست می آید
9. In this case, service of process is difficult, even without the conditions for service by.
[ترجمه ترگمان]در این مورد، خدمات فرآیند، حتی بدون شرایط خدمت، دشوار است
[ترجمه گوگل]در این مورد، سرویس فرآیند دشوار است، حتی بدون شرایطی برای سرویس
[ترجمه گوگل]در این مورد، سرویس فرآیند دشوار است، حتی بدون شرایطی برای سرویس
10. Those differences were important despite the fact that the actual concept of service of process is relatively straight forward.
[ترجمه ترگمان]این تفاوت ها به رغم این واقعیت که مفهوم واقعی خدمات فرآیند نسبتا مستقیم است، اهمیت داشت
[ترجمه گوگل]این اختلافات به رغم این واقعیت که مفهوم واقعی سرویس فرایند نسبتا مستقیم است، اهمیت دارد
[ترجمه گوگل]این اختلافات به رغم این واقعیت که مفهوم واقعی سرویس فرایند نسبتا مستقیم است، اهمیت دارد
11. The common law rules of jurisdiction can be summarized: jurisdiction depends on service of process, and service may be made upon a defendant present within the jurisdiction as of right.
[ترجمه ترگمان]قواعد عرفی صلاحیت می تواند بصورت خلاصه شرح داده شود: حوزه صلاحیت به خدمت به فرآیند وابسته است و ممکن است به متهم حاضر در حوزه قضایی به عنوان حق رای داده شود
[ترجمه گوگل]قوانین عرفی قضایی را می توان به صلاحیت خلاصه کرد، بستگی به خدمت فرآیند دارد، و ممکن است در مورد متهمین حاضر در حوزه قضایی به درستی داده شود
[ترجمه گوگل]قوانین عرفی قضایی را می توان به صلاحیت خلاصه کرد، بستگی به خدمت فرآیند دارد، و ممکن است در مورد متهمین حاضر در حوزه قضایی به درستی داده شود
12. Its practical significance lies in, in the big background of the civil judicial reform, it provide some possible to supply the reference the plan for the civil service of process.
[ترجمه ترگمان]اهمیت عملی آن، در زمینه بزرگ اصلاحات قضایی مدنی، ارائه طرحی برای خدمات مدنی فرآیند را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]اهمیت عملی آن بستگی دارد، در زمینه پیش زمینه اصلاحات قضایی مدنی، برخی از امکان ارائه مرجع طرح برای خدمات مدنی روند
[ترجمه گوگل]اهمیت عملی آن بستگی دارد، در زمینه پیش زمینه اصلاحات قضایی مدنی، برخی از امکان ارائه مرجع طرح برای خدمات مدنی روند
کلمات دیگر: