1. What time will we have to set off for the station tomorrow?
[ترجمه Mohammad] چه وقت ما باید عازم بشیم ( آماده بشیم ) برای ایستگاه اتوبوس؟
[ترجمه babak_ri] چه زمانی فردا عازم ایستگاه خواهیم شد؟
[ترجمه zahra] کی عازم ایستگاه اتوبوس بشیم فردا؟
[ترجمه Arya] فردا چه موقع به ایستگاه می رویم؟
[ترجمه ghgjghg] فردا چه ساعتی عازم ایستگاه اتوبوس شویم ؟
[ترجمه mahsa royayi] چه وقتی باید برای ایستگاه فردا اماده بشیم؟؟؟؟؟
[ترجمه Amir Hossein] زمان رفتن ما به ایستگاه اتوبوس کی است؟
[ترجمه ترگمان]چه ساعتی باید برای ایستگاه حرکت کنیم؟
[ترجمه گوگل]چه وقت ما باید برای ایستگاه فردا آماده کنیم؟
2. The sun was already up when they set off.
[ترجمه TT] زمانی که که آنها سرکار بودند ، خورشید بالا رفته بود
[ترجمه Danial] خورشید هنوز بالا بود زمانی که آنها آماده بودند
[ترجمه اسي] خورشید هنوز در اسمان بود وقتی اونها رفتند
[ترجمه Arya] هنگامی که به راه افتادند، خورشید طلوع کرده بود.
[ترجمه AMIR] هنگامی که راه افتادند خورشید طلوع کرده بود
[ترجمه ترگمان]خورشید که غروب کرده بود خورشید بالا رفته بود
[ترجمه گوگل]خورشید وقتی شروع شد، خاموش شد
3. We ate a hearty breakfast before we set off.
[ترجمه Sina] قبل از اینکه سفر کنیم ( سفر را شروع کنیم ) یک صبحانه ی دلچسب خوردیم
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه راه بیفتیم، یه صبحونه عالی خوردیم
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه ما را ترک کنیم صبحانه صبحانه خوردیم
4. People set off fireworks and tooted their car horns.
[ترجمه ترگمان]مردم آتش بازی به راه انداختند و بوق اتومبیل ها را پر کردند
[ترجمه گوگل]مردم آتش بازی می کنند و محصولات خود را شاخ خودرو می کنند
5. He proposed to set off immediately.
[ترجمه ترگمان]او پیشنهاد کرد که بلافاصله دست به کار شود
[ترجمه گوگل]او پیشنهاد کرد بلافاصله شروع به کار کند
6. I set off for a new adventure in the United States on the first day of the new year.
[ترجمه ترگمان]برای یک ماجراجویی جدید در ایالات متحده در اولین روز سال نو شروع کردم
[ترجمه گوگل]من در اولین روز از سال جدید برای یک ماجراجویی جدید در ایالات متحده شروع به کار کردیم
7. 'Ready?' She nodded at me and we set off.
[ترجمه ترگمان]آماده ای؟ او سرش را به طرف من تکان داد و ما راه افتادیم
[ترجمه گوگل]'آماده؟' او به من خندید و رفتیم
8. They set off at once along the lane in pursuit.
[ترجمه ترگمان]بلافاصله راه افتادند و در جاده پیش رفتند
[ترجمه گوگل]آنها یک بار در طول مسیر در تعقیب هستند
9. The explorers set off to conquer new territories.
[ترجمه ترگمان]این سیاحان برای فتح سرزمین های جدید رهسپار شدند
[ترجمه گوگل]کاشفان برای تسخیر سرزمین های جدید راه اندازی شدند
10. Without more/much/further ado, we set off.
[ترجمه ترگمان]بدون معطلی بیش از حد، راه افتادیم
[ترجمه گوگل]بدون بیشتر / بیشتر / بیشتر ado، ما راه اندازی
11. He climbed onto his horse and set off at a relaxed trot down the lane.
[ترجمه ترگمان]سوار اسبش شد و با یورتمه آهسته از جاده پایین رفت
[ترجمه گوگل]او بر روی اسب خود صعود کرد و در یک مسیر صاف و صعب العاده قرار گرفت
12. They set off with the wind at their backs .
[ترجمه ترگمان]با باد پشت سرشان حرکت می کردند
[ترجمه گوگل]آنها با باد به عقب برگشتند
13. Finally, the great expedition set off for the long journey to the Holy Land.
[ترجمه ترگمان]سرانجام سفر بزرگ عازم سفری طولانی به سرزمین مقدس شد
[ترجمه گوگل]سرانجام، عملیات بزرگی برای سفر طولانی به سرزمین مقدس انجام شد
14. The slightest touch will set off the alarm.
[ترجمه ترگمان]کوچک ترین تماس، زنگ خطر را خاموش می کند
[ترجمه گوگل]کوچکترین لمس زنگ هشدار را تنظیم می کند
15. The crisis has set off a wave of nationalist feelings in Quebec.
[ترجمه ترگمان]این بحران باعث ایجاد موجی از احساسات ملی گرایانه در کبک شده است
[ترجمه گوگل]بحران موجی از احساسات ناسیونالیستی در کبک را به وجود آورد
16. The purchaser will incorporate an express right of set-off in the sale agreement.
[ترجمه ترگمان]در قرارداد فروش، خریدار از یک حق اظهار نظر در قرارداد فروش استفاده خواهد کرد
[ترجمه گوگل]خریدار یک حق تعریف حقوقی را در توافقنامه فروش می گیرد
17. The setoff game external formidable function, lets play the family sufficiently to be able enjoys the true pleasure which in "Misty rain Variant Reason" tours to the knight-errant net.
[ترجمه ترگمان]بازی setoff external external، اجازه بدهید خانواده را به اندازه کافی برای لذت بردن از لذت واقعی در فصل باران در تور شوالیه سرگردان لذت ببرد
[ترجمه گوگل]عملکرد فوق العاده بی نظیر بی نظیر، اجازه می دهد خانواده را به اندازه کافی بازی کند تا بتواند لذت واقعی را که در 'Reason Variant Reason' باران مه آلود به شبکه خلبان شوالیه می دهد، لذت برساند
18. Losses of the PBC shall be setoff by allocations of the central finance.
[ترجمه ترگمان]خسارات وارده به PBC باید با تخصیص بودجه مرکزی تامین گردد
[ترجمه گوگل]از دست دادن PBC باید با تخصیص بودجه مرکزی تنظیم شود
19. There are also introduction about banker's right of setoff in common law and civil law, which are used to improve that in China.
[ترجمه ترگمان]همچنین در مورد حق بانکی setoff در قانون مشترک و قانون مدنی، که برای بهبود آن در چین به کار می رود، وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین در مورد حقوق و دستمزد بانکدار در قانون مشترک و قانون مدنی، که برای بهبود آن در چین مورد استفاده قرار می گیرد، معرفی می شود
20. After all preparations were made, they setoff secretly.
[ترجمه ترگمان]بعد از این همه مقدمات، به طور پنهانی از هم جدا شدند
[ترجمه گوگل]بعد از تمام آماده سازی ها، آنها مخفیانه راه افتادند
21. The right of setoff in law of bankruptcy is based on the seto ff of obligation in civil law, thereby it has some characteristics of that in ci vil law.
[ترجمه ترگمان]حق ورشکستگی در قانون ورشکستگی بر پایه the بر تعهد در حقوق مدنی استوار است، در نتیجه برخی از ویژگی های این قانون در اداره ده ارائه شده است
[ترجمه گوگل]حق صدور مجوز در قانون ورشکستگی بر اساس الزام قانونی در قانون مدنی است، در نتیجه، برخی از ویژگی های آن در قانون مجازات
22. The Written Notice will specify the basis for the setoff.
[ترجمه ترگمان]اعلان کتبی اساس for را مشخص خواهد کرد
[ترجمه گوگل]اطلاعیه نوشتار پایه ای برای بازنشستگی را مشخص می کند
23. This is free and unrestrained and the acme among cold mountains whilst remote peaks, lonely boat, mist and drizzle and desolate temple are but admirable setoff.
[ترجمه ترگمان]اینک در میان کوه های سرد و پنهان در میان کوه های سرد و قله های دور و دور، میان کوه های دوردست، مه، مه و معبد متروک، اما setoff قابل تحسینی هستند
[ترجمه گوگل]این آزاد و بدون محدودیت است و در میان کوه های سرد و در حالی که قله های دوردست، قایق تنها، غبار و چکه و معبد ویران است اما مقداری قابل تحسین است
24. On the field of generated result, your perseverance often can setoff with the talent.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه کار تولید شده، پشت کار شما اغلب با این استعداد همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]در زمینه نتیجه تولید، استقامت شما اغلب می تواند با استعداد کنار بیاید
25. Anti-setoff spray: Device on the delivery end of the printing machine to prevent setoff by projecting a fine spray of liquid or powder AT the sheet.
[ترجمه ترگمان]اسپری ضد setoff: دستگاه در انت های تحویل دستگاه چاپ برای جلوگیری از setoff با استفاده از اسپری مناسب مایع و یا پودر در صفحه
[ترجمه گوگل]دستگاه ضد انفجار دستگاه در انتهای تحویل دستگاه چاپ برای جلوگیری از راه اندازی با اسپری خوب از مایع و یا پودر در ورق
26. At last, the author reviews insurance brokers process the debt setoff stipulated in the civil law, especially about the setoff ways and their respective conditions and legal outcomes.
[ترجمه ترگمان]در نهایت، نویسنده به بررسی سهامداران بیمه، میزان بدهی تصریح شده در قانون مدنی، به ویژه در مورد روش های setoff و شرایط و پیامدهای قانونی آن ها را بررسی می کند
[ترجمه گوگل]در نهایت، نویسنده، کارگزاران بیمه را بررسی می کند که بدهی ها در قانون مدنی، بویژه در مورد راه های پیشنهادی و شرایط مربوطه و نتایج قانونی آنها، تعیین شده است
27. B. The stacks of the presswork shall be controlled appropriately. Setoff may be caused and the ink may dry slowly if too much presswork is stacked.
[ترجمه ترگمان]ب دسته های of باید به طور مناسب کنترل شوند ممکن است Setoff ایجاد شده و ممکن است جوهر به آرامی خشک شود اگر بیش از حد presswork روی هم انباشته شده اند
[ترجمه گوگل]ب پشته های مطبوعات باید به طور مناسب کنترل شوند Setoff ممکن است باعث شود و جوهر ممکن است به آرامی خشک شود، اگر فشار بیش از حد زیاد است
28. More attentions have been given to enhancement of discernibleness, anti setoff properties, anti-skid properties, smooth-riding, reflectiveness in rainy days and at night time.
[ترجمه ترگمان]توجه بیشتری به افزایش of، خواص ضد setoff، خواص ضد -، سواری نرم، reflectiveness در روزه ای بارانی و در طول شب داده شده است
[ترجمه گوگل]توجه بیشتری به افزایش دیسکسیون، خواص ضد تنظیم، خواص ضد لغزش، صاف کردن، انعکاس در روزهای بارانی و در هنگام شب داده شده است
29. Cuts the postprocessing smooth finish to be highest many times may reach 1um, may with walk the silk engine bed setoff slowly.
[ترجمه ترگمان]قسمت اعظم آن قسمت صاف و هموار را که ممکن است در بسیاری از مواقع ممکن است به ۱ برسد، ممکن است با صدای آهسته و آهسته از خواب بلند شود
[ترجمه گوگل]پس از پایان پردازش صحیح پس از پردازش بیشترین تعداد بار ممکن است به 1μm رسیده باشد، ممکن است به آرامی روی تخت موتور ابریشم قرار گیرد