1. prescription drugs
داروهای قابل خرید با نسخه
2. prescription drugs and over-the-counter drugs
داروهایی که نسخه لازم دارند و داروهایی که می توان بی نسخه خرید
3. prescription glasses
عینک طبی
4. the prescription of an individual's duties toward others
تعیین وظایف فرد نسبت به دیگران
5. a doctor's prescription
نسخه ی دکتر
6. i write a prescription for the pharmacist to fill
من نسخه می نویسم که داروساز آنرا بپیچد.
7. the doctor scrawled the prescription
دکتر نسخه را باشتاب و خط بد نوشت.
8. You will have to take your prescription to a chemist.
[ترجمه ترگمان]شما باید نسخه شما را به داروخانه ببرید
[ترجمه گوگل]شما باید مجوز خود را به یک شیمیدان بدهید
9. We are trying to cut the price of prescription drugs .
[ترجمه ترگمان]ما می کوشیم تا قیمت داروهای تجویزی را کاهش دهیم
[ترجمه گوگل]ما در حال تلاش برای کاهش قیمت داروهای تجویزی هستیم
10. Antibiotics are only available on prescription.
[ترجمه ترگمان]آنتی بیوتیک ها تنها بر روی نسخه در دسترس هستند
[ترجمه گوگل]آنتی بیوتیک ها فقط بر روی نسخه قابل دسترس هستند
11. They are not available without a prescription.
[ترجمه ترگمان]آن ها بدون یک نسخه در دسترس نیستند
[ترجمه گوگل]آنها بدون نسخه در دسترس نیستند
12. Pensioners are automatically exempt from prescription charges.
[ترجمه ترگمان]Pensioners به طور خودکار از هزینه های تجویز معاف هستند
[ترجمه گوگل]بازنشستگان به طور خودکار از هزینه های تجویز معاف می شوند
13. Children under 16 are exempt from prescription charges.
[ترجمه ترگمان]کودکان زیر ۱۶ سال از اتهامات تجویز معاف هستند
[ترجمه گوگل]کودکان زیر 16 ساله از هزینه های تجویز معاف هستند
14. The doctor gave me a prescription for pain-killers.
[ترجمه شهلا شفیعیان] دکتر به من نسخه ای برای مسکّن ها داد.
[ترجمه ترگمان] دکتر بهم یه سری دارو برای قاتل داد
[ترجمه گوگل]دکتر به من نسخه ای برای دردسرها داد
15. The doctor gave me a prescription for antibiotics.
[ترجمه ترگمان] دکتر به من یه نسخه برای آنتی بیوتیک داده
[ترجمه گوگل]دکتر به من نسخه ای برای آنتی بیوتیک ها داد
16. "Have this prescription filled out at the drugstore," said the doctor.
[ترجمه ترگمان]دکتر گفت: \" این نسخه را در داروخانه پر کنید \"
[ترجمه گوگل]دکتر گفت: �این نسخه در داروخانه پر شده است
17. The doctor wrote her a prescription for more antibiotics.
[ترجمه ترگمان] دکتر براش نسخه بیشتری براش نوشت
[ترجمه گوگل]دکتر او نسخه ای برای آنتی بیوتیک ها نوشت
18. The prescription of drugs is a doctor's responsibility.
[ترجمه سردار دلها] تجویز داروها وظیفه پزشک است.
[ترجمه ترگمان]نسخه داروها، مسئولیت پزشک است
[ترجمه گوگل]تجویز داروها مسئولیت پزشک است
19. So what is his prescription for success?
[ترجمه ترگمان]پس نسخه او برای موفقیت چیست؟
[ترجمه گوگل]بنابراین تجویز وی برای موفقیت چیست؟
20. She made a mental note to have his prescription refilled.
[ترجمه ترگمان]او یک یادداشت ذهنی درست کرد که prescription را دوباره پر کند
[ترجمه گوگل]او یک یادداشت ذهنی برای تجویز نسخه خود را دوباره پر کرد