• period of time that one is in service
term of office
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[حقوق] دوره تصدی
جملات نمونه
1. The Government is elected for a five-year term of office.
[ترجمه ترگمان]دولت برای دوره پنج ساله ریاست جمهوری انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]دولت برای یک دوره پنج ساله انتخاب می شود
[ترجمه گوگل]دولت برای یک دوره پنج ساله انتخاب می شود
2. An American President's term of office is four years.
[ترجمه ترگمان]دوره ریاست جمهوری رئیس جمهور آمریکا چهار سال است
[ترجمه گوگل]دوران ریاست جمهوری آمریکا چهار سال است
[ترجمه گوگل]دوران ریاست جمهوری آمریکا چهار سال است
3. His term of office expires at the end of June.
[ترجمه ترگمان]دوره ریاست جمهوری او در پایان ماه ژوئن به پایان می رسد
[ترجمه گوگل]دوران حبس او در پایان ماه ژوئن منقضی می شود
[ترجمه گوگل]دوران حبس او در پایان ماه ژوئن منقضی می شود
4. The President has just entered upon another term of office.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور تازه وارد یک دوره دیگر شده است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور تازه وارد شده است
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور تازه وارد شده است
5. Felipe Gonzalez won a fourth term of office in Spain's election.
[ترجمه ترگمان]فلیپ گونزالس به عنوان چهارمین دوره از انتخابات در اسپانیا برنده شد
[ترجمه گوگل]فلیپ گونزالس چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در انتخابات اسپانیا را کسب کرد
[ترجمه گوگل]فلیپ گونزالس چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در انتخابات اسپانیا را کسب کرد
6. Governments often lose momentum in their second term of office.
[ترجمه ترگمان]دولت ها اغلب در دوره دوم خود قدرت را از دست می دهند
[ترجمه گوگل]دولت ها در دوره دوم دوم خاتمه می یابند
[ترجمه گوگل]دولت ها در دوره دوم دوم خاتمه می یابند
7. Like most governments in their first term of office, they promised the earth.
[ترجمه ترگمان]آن ها نیز مانند اکثر دولت ها در اولین دوره خود، به زمین قول دادند
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از دولت ها در اولین دوره ریاست جمهوری، آنها زمین را وعده داده اند
[ترجمه گوگل]همانند بسیاری از دولت ها در اولین دوره ریاست جمهوری، آنها زمین را وعده داده اند
8. He is beginning his fourth consecutive term of office.
[ترجمه ترگمان]او چهارمین دوره متوالی ریاست جمهوری خود را آغاز می کند
[ترجمه گوگل]او چهارمین دوره متوالی پست خود را آغاز می کند
[ترجمه گوگل]او چهارمین دوره متوالی پست خود را آغاز می کند
9. The chairman's term of office has already expired.
[ترجمه ترگمان]دوره ریاست دفتر قبلا منقضی شده است
[ترجمه گوگل]دوران ریاست جمهوری تاکنون منقضی شده است
[ترجمه گوگل]دوران ریاست جمهوری تاکنون منقضی شده است
10. The president was sworn in for his second term of office.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور به خاطر دوره دوم ریاست جمهوری سوگند یاد کرد
[ترجمه گوگل]ریاست جمهوری برای دومین دوره ریاست جمهوری او سوگند یاد کرد
[ترجمه گوگل]ریاست جمهوری برای دومین دوره ریاست جمهوری او سوگند یاد کرد
11. General Herrera was elected to a third term of office as President.
[ترجمه ترگمان]ژنرال Herrera برای دوره سوم ریاست جمهوری انتخاب شد
[ترجمه گوگل]ژنرال هررا به عنوان رئیس جمهور به سومین دوره ریاست جمهوری انتخاب شد
[ترجمه گوگل]ژنرال هررا به عنوان رئیس جمهور به سومین دوره ریاست جمهوری انتخاب شد
12. Their term of office was due to end in June 2000.
[ترجمه ترگمان]دوره ریاست آن ها در ژوئن ۲۰۰۰ به پایان رسید
[ترجمه گوگل]سرپرستی آنها در ماه ژوئن 2000 پایان یافت
[ترجمه گوگل]سرپرستی آنها در ماه ژوئن 2000 پایان یافت
13. Their term of office has been extended without any legal justification.
[ترجمه ترگمان]دوره آن ها بدون هیچ توجیه قانونی تمدید شده است
[ترجمه گوگل]مدت اعتبار آنها بدون هیچ توجیه قانونی تمدید شده است
[ترجمه گوگل]مدت اعتبار آنها بدون هیچ توجیه قانونی تمدید شده است
14. In Sao Paulo, after one term of office, right wing parties regained the government.
[ترجمه ترگمان]در سائوپائولو، پس از یک دوره اداره، احزاب جناح راست دولت را دوباره به دست آوردند
[ترجمه گوگل]در سائو پائولو، پس از یک دوره ریاست، احزاب راستین دولت را به دست گرفتند
[ترجمه گوگل]در سائو پائولو، پس از یک دوره ریاست، احزاب راستین دولت را به دست گرفتند
پیشنهاد کاربران
مدت اعتبار
دوره صلاحیت
( طول ) دوره ( ریاست جمهوری، . . . . )
*** به جمله های نمونه داده شده در بالا توجه کنید.
*** به جمله های نمونه داده شده در بالا توجه کنید.
کلمات دیگر: