1. to requisition a town for food
از یک شهر آذوقه مطالبه کردن
2. to requisition food for troops
برای قشون خوراک مصادره کردن
3. to send a written requisition to the headquarters
درخواست کتبی به ستاد فرستادن
4. a dentist was in constant requisition
دندانپزشک دائما مورد نیاز بود.
5. every sort of vehicle is put in requisition
انواع وسایط نقلیه را به کار می گیرند.
6. he had been arrested in france on the requisition of the italian government
طبق درخواست استرداد واصله از دولت ایتالیا در فرانسه بازداشت شده بود.
7. They will allocate funds to you if you requisition it.
[ترجمه ترگمان]اگر آن را درخواست کنید، آن ها را به شما اختصاص خواهند داد
[ترجمه گوگل]آنها اگر شما آن را درخواست کنید، وجوه را به شما اختصاص می دهند
8. Nevertheless, feel free to requisition him at any time for your needs.
[ترجمه ترگمان]با این حال، احساس رهایی از او در هر زمانی برای نیازهای شما را دارم
[ترجمه گوگل]با این وجود، در هر زمان برای نیازهایتان احساس راحتی می کنید
9. Secondly, the controversial decision to expand the land requisition by the scope.
[ترجمه ترگمان]دوم، تصمیم جنجالی برای توسعه درخواست زمین از طریق این حوزه
[ترجمه گوگل]دوم، تصمیم بحث برانگیز برای گسترش مجدد زمین توسط دامنه
10. With the semiconductor laser used widely, the requisition of its power is higher and higher.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از لیزر نیمه هادی به طور گسترده، نیاز به قدرت آن بالاتر و بالاتر است
[ترجمه گوگل]با لیزر نیمه هادی که به طور گسترده استفاده می شود، نیاز به قدرت آن بالاتر و بالاتر است
11. Easily handle create purchase requisition, edit, audit, approved post function.
[ترجمه ترگمان]رسیدگی به راحتی، درخواست خرید، ویرایش، حسابرسی، عملکرد پست تایید شده را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]به راحتی رسیدگی به ایجاد درخواست خرید، ویرایش، ممیزی، تایید پست تابع
12. In this paper, the building requisition of the anechoic room is introduced and the free sound field is emphasized.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، از اتاقک ضد انعکاس استفاده می شود و میدان صوتی آزاد مورد تاکید قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، احداث ساختمان اتاق بیخوابی معرفی شده است و زمینه صدای آزاد تأکید شده است
13. Complete Test Requisition Form firstly before any test application.
[ترجمه ترگمان]ابتدا فرم آزمون آزمایشی را قبل از هر نوع درخواست تست انجام دهید
[ترجمه گوگل]فرم درخواست تکمیل فرم ابتدا قبل از هر برنامه آزمون
14. Formulate purchase orders based on relevant purchase requisition.
[ترجمه ترگمان]سفارش های خرید را براساس درخواست خرید مرتبط خریداری کنید
[ترجمه گوگل]سفارشات خرید را براساس درخواست خرید مربوطه تهیه کنید
15. Place purchase orders or purchase requisition to ABB vendor or logistic dept . according to sales contract.
[ترجمه ترگمان]دستور خرید و یا خرید را به فروشنده ABB و یا dept منطقی دهید بر طبق قرارداد فروش
[ترجمه گوگل]سفارشات خرید و یا درخواست خرید را به نماینده ABB یا بخش لجستیک سفارش دهید با توجه به قرارداد فروش
16. To make sure Intertek receive the requisition form, kindly follow up with a phone call.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه مطمئن شوم که Intertek به کار احتیاج دارد، گوشی را بردار و با تلفن همراه من بیا
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از اینکه Intertek فرم فرم درخواست را دریافت می کند، لطفا با تماس تلفنی پیگیری کنید
17. This paper introduces the basic requisition, grid driving power, grid resistance and driving circuit modality of the IGBT. Furthermore, introduces the driving module M57962L of the driving circuit.
[ترجمه ترگمان]این مقاله، تقاضای پایه، قدرت محرک شبکه، مقاومت شبکه و modality مدار محرک of را معرفی می کند علاوه بر این، ماژول های محرک مدار رانندگی را معرفی می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله پیشنهاد اولیه، قدرت رانندگی شبکه، مقاومت شبکه و شیوه حرکت راننده IGBT را معرفی می کند علاوه بر این، ماژول رانندگی M57962L رانندگی را معرفی می کند