1. probate duty
هزینه ی تصدیق وصیت نامه
2. grant probate of a will
درستی وصیت نامه را گواهی کردن
3. Before probate can be granted, all business assets have to be identified and valued.
[ترجمه ترگمان]قبل از آنکه تایید شود تمام دارایی های کسب وکار باید شناسایی و ارزش گذاری شوند
[ترجمه گوگل]قبل از امتحان، می توان تمام دارایی های تجاری را شناسایی و ارزیابی کرد
4. a judge of a probate court.
[ترجمه ترگمان] یه قاضی از دادگاه انحصار وراثت بشه …
[ترجمه گوگل]یک قاضی دادگاه پرونده
5. Probate cases can go on for two years or more.
[ترجمه ترگمان]این موارد می توانند به مدت دو سال یا بیشتر ادامه پیدا کنند
[ترجمه گوگل]موارد پرونده ممکن است برای دو سال یا بیشتر ادامه یابد
6. The investigation explores the possibility of using probate inventories to cast light on this and related questions.
[ترجمه ترگمان]در این تحقیق به بررسی امکان استفاده از پرسشنامه های probate برای روشن کردن این سوالات و پرسش های مربوطه می پردازد
[ترجمه گوگل]این تحقیق به بررسی امکان استفاده از موجودات آزمایشی برای روشن کردن این و سؤالات مرتبط می پردازد
7. Leffingwell even held probate court there.
[ترجمه ترگمان]Leffingwell حتی دادگاه انحصار وراثت را هم در اختیار گرفته بود
[ترجمه گوگل]Leffingwell حتی دادگاه پرونده در آنجا برگزار شد
8. The computer methodology for probate inventories has been further developed so that it can now handle large numbers of complete inventories.
[ترجمه ترگمان]روش شناسی کامپیوتری برای رسیدگی به بایگانی به گونه ای توسعه داده شده است که در حال حاضر می تواند تعداد زیادی از فهرست های کامل را مدیریت کند
[ترجمه گوگل]روش های رایانه ای برای موجودیت پرونده ها بیشتر توسعه یافته است تا بتواند تعداد زیادی از موجودی های کامل را اداره کند
9. Conveyancing, divorce, probate and criminal matters concerning adults were all in this category.
[ترجمه ترگمان]Conveyancing، طلاق، probate و امور کیفری مربوط به بزرگسالان در این رده قرار دارند
[ترجمه گوگل]تحویل، طلاق، پرونده و مسائل جنایی در مورد بزرگسالان همه در این دسته بودند
10. Besides, until probate is granted, all is conjecture.
[ترجمه ترگمان]در ضمن، تا زمانی که انحصار وراثت بشه فقط حدس و گمان هست
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، تا زمانی که امتحان به دست می آید، همه چیز حدس است
11. The probate clerk sets up an index of all wills deposited.
[ترجمه ترگمان]دفتر انحصار وراثت یک فهرست از تمام وصیتنامه را تنظیم کرده
[ترجمه گوگل]کارگزار آزمایشی فهرستی از تمام اراده های سپرده را ایجاد می کند
12. The probate court ordered that the marital home be sold and the net proceeds divided equally.
[ترجمه ترگمان]دادگاه تایید شده دستور داد که خانه زناشویی فروخته شود و درآمد خالص به طور مساوی تقسیم شود
[ترجمه گوگل]دادگاه پرونده دستور داد که خانه زناشویی فروخته شود و درآمد خالص به طور مساوی تقسیم شود
13. Probate: Use probate law and procedures.
[ترجمه ترگمان]probate: از قانون و رونده ای تایید شده تایید کنید
[ترجمه گوگل]Probate استفاده از پرونده قانون و رویه ها