کلمه جو
صفحه اصلی

public nuisance

انگلیسی به فارسی

مزاحمت عمومی


انگلیسی به انگلیسی

• element that is unacceptable to the public as a whole
if someone causes a public nuisance, they do something that harms or disturbs members of the public and is illegal; a legal term.
you say that a person or thing is a public nuisance when they annoy and bother other people.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] مزاحمت عمومی

جملات نمونه

1. Back in the 1980s drug users were a public nuisance in Zurich.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، مصرف کنندگان مواد مخدر در زوریخ مزاحمت عمومی بودند
[ترجمه گوگل]در سال های دهه 1980 مصرف کنندگان مواد مخدر در زوریخ اختلال عمومی داشتند

2. Door-to-door salesmen are a public nuisance.
[ترجمه ترگمان]فروشنده های در مزاحم مردم هستن
[ترجمه گوگل]فروشندگان درب به درب یک مزاحم عمومی هستند

3. He was charged with committing a public nuisance.
[ترجمه ترگمان]او به ارتکاب یک مزاحمت عمومی متهم شده بود
[ترجمه گوگل]او متهم به انجام اعتراض عمومی بود

4. He was charged with committing public nuisance.
[ترجمه ترگمان]او متهم به ارتکاب مزاحمت عمومی بود
[ترجمه گوگل]او متهم به اعمال مزاحمت عمومی بود

5. The nightclub has been declared a public nuisance .
[ترجمه ترگمان]کلوب شبانه اعلام خطر عمومی رو اعلام کرده
[ترجمه گوگل]کلوب شبانه مزاحمت عمومی است

6. People who park on the pavement are a public nuisance.
[ترجمه ترگمان]مردمی که در پیاده رو پارک می کنند مایه رنجش مردم است
[ترجمه گوگل]افرادی که بر روی پیاده رو پارک می کنند ناراحتی عمومی هستند

7. He was charged with causing a public nuisance.
[ترجمه ترگمان]او متهم به ایجاد مزاحمت عمومی بود
[ترجمه گوگل]او متهم به ایجاد ناراحتی عمومی شد

8. We have considered the tort of private nuisance; public nuisance should also be mentioned.
[ترجمه ترگمان]ما زیان بخش خصوصی را مورد توجه قرار داده ایم؛ مزاحمت عمومی نیز باید ذکر شود
[ترجمه گوگل]ما محرمانه مزاحمت خصوصی را در نظر گرفته ایم؛ مزاحمت عمومی نیز باید ذکر شود

9. She should be declared a public nuisance and paved over for a parking lot.
[ترجمه ترگمان]او باید به عنوان یک مزاحمت عمومی اعلام شود و برای پارکینگ آسفالت شود
[ترجمه گوگل]او باید یک مزاحمت عمومی اعلام شود و برای یک پارکینگ هموار شود

10. Tell that woman she is a public nuisance.
[ترجمه ترگمان]به آن زن بگویید که او یک آدم آزار دهنده است
[ترجمه گوگل]به این زن بگویید او مزاحم عمومی است

11. The aim of the law of public nuisance is to prevent interference with the rights of the public at large.
[ترجمه ترگمان]هدف از قانون آزار و اذیت مردم جلوگیری از دخالت در حقوق مردم است
[ترجمه گوگل]هدف قانون مزاحمت عمومی جلوگیری از دخالت در حقوق عمومی است

12. The overgrown vacant lot was declared a public nuisance.
[ترجمه ترگمان]زمین های خالی و پر از علف برای مردم دردسر عمومی اعلام شد
[ترجمه گوگل]تعداد زیاد خالی از رشد، یک مزاحمت عمومی بود

13. Consequently, odours may amount to a public nuisance if they substantially inconvenience a sufficient number of people.
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اگر تعداد کافی از مردم مزاحمت ایجاد کنند، این بو ممکن است باعث ایجاد مزاحمت عمومی شود
[ترجمه گوگل]در نتیجه، بوی ها ممکن است به یک مزاحمت عمومی در صورتی که آنها به طور قابل توجهی ناراحتی تعداد کافی از مردم

14. I therefore reject the submission that a public nuisance requires an unlawful act.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این اطاعت را رد می کنم که مزاحمت عمومی مستلزم یک عمل غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]بنابراین من را رد می کند که یک مزاحمت عمومی نیاز به یک اقدام غیرقانونی دارد

15. A public nuisance offends the public at large.
[ترجمه ترگمان]آزار و اذیت عمومی، مردم را به ستوه می آورد
[ترجمه گوگل]مزاحمت عمومی باعث می شود که عموم مردم را تحت فشار قرار دهد

پیشنهاد کاربران

مردم آزاری


کلمات دیگر: