1. a provisional appointment
به کار گماشتگی موقت
2. a provisional government
دولت موقت
3. It was announced that the times were provisional and subject to confirmation.
[ترجمه ترگمان]اعلام شد که زمان، موقتی و منوط به تایید است
[ترجمه گوگل]اعلام شد که زمان های موقت و مورد تایید قرار گرفته است
4. We accept provisional bookings by phone.
[ترجمه ترگمان]ما provisional را با تلفن قبول می کنیم
[ترجمه گوگل]رزروهای موقت را با تلفن قبول میکنیم
5. A provisional military government took office .
[ترجمه ترگمان]یک دولت موقت نظامی دفتر را به دست گرفت
[ترجمه گوگل]یک دولت موقت نظامی در زمان اداری
6. These dates are only provisional.
[ترجمه ترگمان]این تاریخ ها تنها موقتی هستند
[ترجمه گوگل]این تاریخ فقط موقت است
7. You have to get a provisional licence until you pass your test.
[ترجمه ترگمان]تو باید مجوز موقت بگیری تا وقتی که test رو قبول کنی
[ترجمه گوگل]شما مجوز موقت دارید تا زمانی که آزمون تان را تحویل بگیرید
8. If not a provisional card another way of permission to be seen properly at meaningful auditions.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اگر یک کارت موقت دیگر راهی برای اجازه به درستی در نظر سنجی های قابل مشاهده دیده نشود
9. The booking is only provisional.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]رزرو فقط موقت است
10. These tracheoles may be termed the larval or provisional tracheoles, and they extend in bundles into the developing lacunae.
[ترجمه ترگمان]این tracheoles ممکن است فرآیند لاروی یا موقت نامیده شوند، و آن ها در دسته های into در حال توسعه گسترش می یابند
[ترجمه گوگل]این پروستات ممکن است به نام لاروهای یا ترشحات موقت نامیده شوند و در لکونهای در حال رشد در بسته نرم افزاری قرار می گیرند
11. In the year ending March 1991 provisional estimates are 204 thousand such births or 2 7% of total births.
[ترجمه ترگمان]در پایان سال ۱۹۹۱، برآورده ای موقتی در سال ۱۹۹۱، ۲۰۴ هزار مورد از این تولدها یا ۲ درصد از کل تولدها را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]در سال های پایانی مارچ 1991 تخمین های موقت 204 هزار تولد یا 7/2 درصد از کل تولدات است
12. There was talk of preparing an Ulster provisional government and creating an Ulster Volunteer Force.
[ترجمه ترگمان]صحبت هایی در مورد آماده سازی دولت موقت Ulster و ایجاد یک نیروی داوطلب آلستر انجام شد
[ترجمه گوگل]صحبت از تهیه دولت موقت اولستر و ایجاد نیروی داوطلب اولستر بود
13. Cobbled together from 26 provisional decrees and executive orders, the economic-recovery programme is an ambitious inventory of investment and austerity.
[ترجمه ترگمان]از ۲۶ حکم موقتی و دستورها اجرایی، برنامه بهبود اقتصادی یک فهرست بلند پروازانه برای سرمایه گذاری و ریاضت اقتصادی است
[ترجمه گوگل]برنامه ریزی اقتصادی اقتصادی، از 26 حکم قضایی و دستورالعمل اجباری، به شمار می رود و موجودی بلندپروازانه سرمایه گذاری و ریاضتی است
14. Barr's schema was provisional, and although he did later rework the plan he made no major revisions.
[ترجمه ترگمان]طرح بار موقتی بود، و اگر چه او بعدا در این برنامه تجدید نظر کرد، هیچ تجدید نظر بزرگی انجام نداد
[ترجمه گوگل]طرح طرح بار موقت بود، و اگر چه او بعدا برنامه را مجددا اصلاح کرد، او اصلاحات عمده ای را انجام نداد
15. The provisional government, fearing that Santa Anna might be the source of later trouble, agreed to his departure.
[ترجمه ترگمان]دولت موقت، که بیم آن داشت که سانتا آنا ممکن است منشا دردسر بعدی باشد، با رفتن او موافقت کرد
[ترجمه گوگل]دولت موقت، با ترس از اینکه سانتا آنا ممکن است منبع مشکل بعدی باشد، با خروج خود موافقت کرد