1. automatic landing gear
(در هواپیما) دستگاه فرود خودکار
2. automatic machinery
ماشین آلات خودکار
3. automatic rifle
تفنگ خودکار (مسلسل مانند)
4. automatic data processing
(کامپیوتر) پردازش خودکار داده ها
5. an automatic gesture
حرکت از روی عادت
6. an automatic missile monitor
دستگاه خودکار کنترل موشک
7. an automatic ticketing machine
ماشین خودکار برای دادن بلیت
8. the automatic apparatus created by the two scientists
دستگاه خودکاری که آن دو دانشمند ابداع کرده اند
9. do you want a car with automatic (gearshift) or manual gearshift?
اتومبیل با دنده ی اتوماتیک می خواهید یا (دنده ی) دستی ؟
10. The heating system has an automatic temperature control.
[ترجمه ترگمان]سیستم گرمایش دارای کنترل دمای اتوماتیک است
[ترجمه گوگل]سیستم گرمایش دارای کنترل درجه حرارت اتوماتیک است
11. Eddie slipped the safety catch on his automatic back into place.
[ترجمه ترگمان]ادی به سرعت خود را به جای امنی رساند
[ترجمه گوگل]ادی به طور اتوماتیک وارد ایمنی خود شد
12. The aircraft was set on automatic pilot.
[ترجمه ترگمان]هواپیما بر روی خلبان خودکار تنظیم شده بود
[ترجمه گوگل]این هواپیما به خلبان اتوماتیک تنظیم شد
13. A fine for this offence is automatic.
[ترجمه ترگمان]برای این جرم بسیار خوب است
[ترجمه گوگل]جریمه برای این جرم به صورت خودکار است
14. Citizenship is automatic for children born in this country.
[ترجمه ترگمان]شهروندی برای کودکان متولد این کشور اتوماتیک است
[ترجمه گوگل]شهروندی برای کودکان متولد شده در این کشور اتوماتیک است
15. We heard the rapid crackle of automatic gunfire.
[ترجمه ترگمان]صدای شلیک سریع شلیک گلوله را شنیدیم
[ترجمه گوگل]ما سر و صدای سریع تیراندازی اتوماتیک را شنیدیم
16. You get an automatic promotion after two years.
[ترجمه ترگمان]بعد از دو سال، شما یک تبلیغ اتوماتیک دریافت می کنید
[ترجمه گوگل]شما بعد از دو سال ارتقاء خودکار را دریافت می کنید