کلمه جو
صفحه اصلی

signatory


معنی : صاحب امضاء، امضاء کننده، امضایی
معانی دیگر : امضا کننده

انگلیسی به فارسی

امضا کننده، صاحب امضا ، امضایی


امضاء کننده، صاحب امضاء، امضایی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: having signed and thus accepted an agreement as binding, esp. an international agreement.
اسم ( noun )
حالات: signatories
• : تعریف: one who has signed and accepted the terms of a document.

• having signed and endorsed a document
signer, one who has signed and endorsed a document
the signatories of an official document are the people who sign it; a formal word.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] امضاء کننده

مترادف و متضاد

صاحب امضاء (اسم)
signatory

امضاء کننده (صفت)
signatory

امضایی (صفت)
signatory

جملات نمونه

1. The document must be signed by an authorized signatory of the company.
[ترجمه ترگمان]این سند باید توسط امضا کننده مجاز شرکت امضا شود
[ترجمه گوگل]سند باید توسط یک امضاء کننده مجاز شرکت امضا شود

2. The UK is a signatory to the Berne convention.
[ترجمه ترگمان]انگلستان یکی از امضاکنندگان پیمان برن است
[ترجمه گوگل]بریتانیا یک امضا کننده کنوانسیون برن است

3. Britain is a signatory to the convention.
[ترجمه ترگمان]بریتانیا یکی از امضاکنندگان پیمان است
[ترجمه گوگل]بریتانیا امضا کننده کنوانسیون است

4. I thought that the hon. Gentleman was a signatory to the report.
[ترجمه ترگمان] فکر می کردم که اون \"هان\" - ه مسئول گزارش بود
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که صلاح جنتلمن یکی از امضا کنندگان این گزارش بود

5. SCL is a signatory to the Global Mutual Recognition Arrangement for National Measurement Institutes operated by the International Bureau of Weights and Measures.
[ترجمه ترگمان]SCL یکی از امضاکنندگان پیمان امنیت جهانی برای موسسات ارزیابی ملی است که توسط اداره بین المللی اوزان و مقیاس ها اداره می شود
[ترجمه گوگل]SCL امضا کننده موافقتنامه جهانی شناخت مشترک برای موسسات اندازه گیری ملی است که توسط اداره بین المللی وزن و اندازه گیری اداره می شود

6. Haiti becomes a signatory to the Buenos Aires copyright treaty.
[ترجمه ترگمان]هائیتی یکی از امضاکنندگان پیمان حق کپی رایت بوینوس آیرس است
[ترجمه گوگل]هائیتی امضاء قرارداد کپی رایت بوئنوس آیرس می شود

7. The specimen signature cards for the new authorized signatory ( ies ) are enclosed for your file.
[ترجمه ترگمان]کارت های امضا نمونه برای امضا کننده مجاز جدید برای فایل شما ضمیمه می شوند
[ترجمه گوگل]کارت امضای نمونه برای امضا کننده مجاز جدید برای پرونده شما محصور شده است

8. a signatory of the Declaration of Independence.
[ترجمه ترگمان]یکی از امضاکنندگان اعلامیه استقلال
[ترجمه گوگل]یک امضاء کننده اعلامیه استقلال

9. Each Signatory shall have a financial interest in the Organization in proportion to its investment share which shall be determined in accordance with the Operating Agreement.
[ترجمه ترگمان]هر یک از طرفین باید نسبت به سهم سرمایه گذاری خود که مطابق با قرارداد اجرایی تعیین خواهد شد بهره مالی در این سازمان داشته باشند
[ترجمه گوگل]هر یک از امضاکنندگان، نسبت به سهم سرمایه گذاری خود که به موجب موافقتنامه عملیاتی تعیین می شود، به نفع مالی سازمان است

10. Costa Rica becomes a signatory to the Buenos Aires copyright treaty.
[ترجمه ترگمان]کاستاریکا به یکی از امضاکنندگان پیمان حق کپی رایت بوینوس آیرس تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]کاستاریکا امضاء قرارداد کپی رایت بوئنوس آیرس می شود

11. "Signatory" means either a Party or an entity designated in accordance with Article 2, for which the Operating Agreement has entered into force.
[ترجمه ترگمان]\"Signatory\" به معنای یک حزب یا یک نهاد تعیین شده مطابق با ماده ۲ است، که در آن قرارداد اجرایی وارد عمل شده است
[ترجمه گوگل]'امضاء کننده' به معنای یک حزب یا یک نهاد تعیین شده مطابق ماده است که موافقتنامه عملیاتی را به اجرا درآورده است

12. The SCL is a signatory to the Global Mutual Recognition Arrangement for National Measurement Institutes operated by the International Bureau of Weights and Measures.
[ترجمه ترگمان]The یکی از امضاکنندگان پیمان امنیت جهانی برای موسسات ارزیابی ملی است که توسط اداره بین المللی اوزان و مقیاس ها اداره می شود
[ترجمه گوگل]SCL امضا کننده موافقتنامه جهانی شناخت مشترک برای موسسات اندازه گیری ملی است که توسط اداره بین المللی وزن و اندازه گیری اداره می شود

13. Any concession made to one signatory country has to be extended to all.
[ترجمه ترگمان]هر گونه امتیازی که به یک کشور امضا کننده داده شود باید به همه گسترش یابد
[ترجمه گوگل]هرگونه امتیاز دادن به یک کشور امضا کننده باید به همه گسترش یابد

14. All signatory countries will hold a meeting today, attended by the ministers of foreign affairs.
[ترجمه ترگمان]تمامی کشورهای امضا کننده امروز جلسه ای را با حضور وزرای امور خارجه برگزار خواهند کرد
[ترجمه گوگل]امروزه همه کشورهای امضا کننده، با حضور وزرای امور خارجه، جلسه ای برگزار می کنند

15. Any Signatory may upon such notification request an immediate meeting of the Committee.
[ترجمه ترگمان]هر گونه توضیحی ممکن است به درخواست یک جلسه فوری از کمیته برسد
[ترجمه گوگل]هر یک از امضاکنندگان ممکن است پس از اعلان چنین درخواست یک جلسه فوری کمیته

one of the signatories of the treaty

یکی از امضا‌کنندگان معاهده


پیشنهاد کاربران

امضا کننده

صاحب منصبان - حق رای داران - بزرگان - مدیران ارشد

signatory ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: امضاکننده
تعریف: شخصی که متن را امضا می‏کند


کلمات دیگر: