tracksuit
tracksuit
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a matching jacket or sweatshirt and pants designed to be worn during exercise or warm-up.
• training suit, loose and outfit made of a sweatshirt and pants (worn by athletes)
a tracksuit is a loose, warm suit consisting of trousers and a top, designed to be worn when exercising.
training suit, practice clothes, sports clothes
a tracksuit is a loose, warm suit consisting of trousers and a top, designed to be worn when exercising.
training suit, practice clothes, sports clothes
جملات نمونه
1. I'll just change back into my tracksuit.
[ترجمه مینا] من میخواستم برگردم و لباس ورزشیمو عوض کنم
[ترجمه ترگمان]من دوباره back رو بررسی می کنم[ترجمه گوگل]من فقط به آهنگ ترانه من برگشتم
2. Have you seen my pyjama/tracksuit bottoms anywhere?
[ترجمه ترگمان]شلوار pyjama رو هیچ جا ندیدی؟
[ترجمه گوگل]آیا پیجامه / tracksuit من در هر نقطه دیده می شود؟
[ترجمه گوگل]آیا پیجامه / tracksuit من در هر نقطه دیده می شود؟
3. Her tracksuit and flying jacket dragged on the ground as she slid and bumped down into the blackness.
[ترجمه ترگمان]در حالی که لیز می خورد و روی زمین می خزید و به تاریکی برخورد می کرد، کتش روی زمین کشیده شد
[ترجمه گوگل]لباس ورزشی و کت پرواز او بر روی زمین کشید و او را به سمت تاریکی فرو کرد
[ترجمه گوگل]لباس ورزشی و کت پرواز او بر روی زمین کشید و او را به سمت تاریکی فرو کرد
4. She wore blue tracksuit bottoms.
[ترجمه ترگمان]اون شلوار پاچه tracksuit رو پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او دندان های ورزشی آبی رنگ را پوشانده بود
[ترجمه گوگل]او دندان های ورزشی آبی رنگ را پوشانده بود
5. A third man stood there; black tracksuit without insignia, balaclava mask covering the head.
[ترجمه ترگمان]مرد سوم آنجا ایستاده بود و کلاه black روی سر گذاشته بود و کلاه balaclava را روی سر گذاشته بود
[ترجمه گوگل]سومین مرد آنجا ایستاد Tracksuit سیاه و سفید بدون علامت، ماسک balaclava پوشش سر
[ترجمه گوگل]سومین مرد آنجا ایستاد Tracksuit سیاه و سفید بدون علامت، ماسک balaclava پوشش سر
6. Raising his tracksuit top, he tore a strip from the exposed white T-shirt underneath.
[ترجمه ترگمان]بالا tracksuit را بالا برد و نواری از تی شرت سفید که در معرض دید قرار داشت پاره کرد
[ترجمه گوگل]بالا بردن لباس ورزشی خود، او نوار از تی شرت سفید در معرض قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بالا بردن لباس ورزشی خود، او نوار از تی شرت سفید در معرض قرار گرفت
7. Jennifer, in a blue tracksuit that showed off her blonde hair to perfection, was sitting in her wheelchair.
[ترجمه ترگمان]جنیفر در یک tracksuit آبی رنگ که موهای بورش را به حد کمال نشان می داد روی ویلچر نشسته بود
[ترجمه گوگل]جنیفر در لباس ورزشی آبی که موهای بلوند خود را به کمال نشان داد، در صندلی چرخدار نشسته بود
[ترجمه گوگل]جنیفر در لباس ورزشی آبی که موهای بلوند خود را به کمال نشان داد، در صندلی چرخدار نشسته بود
8. He'd swopped the black tracksuit for close-fitting washed-out denims and a loose crew-neck navy sweatshirt.
[ترجمه ترگمان]او the سیاه را برای لباس های شسته شده شسته شده و یک گرم کن راه راه دریایی رها کرده بود
[ترجمه گوگل]او لباس ورزشی سیاه را برای جلیقه های شسته شده و جلیقه خزنده دریایی خدمهی گردن فرو برد
[ترجمه گوگل]او لباس ورزشی سیاه را برای جلیقه های شسته شده و جلیقه خزنده دریایی خدمهی گردن فرو برد
9. He had brought his tracksuit and trainers with him to try to keep up his jogging.
[ترجمه ترگمان]او tracksuit و مربیان خود را همراه او آورده بود تا بتواند پیاده روی خود را حفظ کند
[ترجمه گوگل]او لباس ورزشی و مربیانش را با او آورده بود تا تلاش خود را برای ادامه کار خود انجام دهد
[ترجمه گوگل]او لباس ورزشی و مربیانش را با او آورده بود تا تلاش خود را برای ادامه کار خود انجام دهد
10. Get your tracksuit on as soon as possible; the quicker you do this, the less stiffness you will feel post-race.
[ترجمه ترگمان]هرچه زودتر tracksuit را بردارید؛ هرچه زودتر این کار را بکنید، سفتی کمتری خواهید داشت
[ترجمه گوگل]در اسرع وقت خود را به عنوان Tracksuit خود انتخاب کنید سریعتر این کار را انجام می دهید، سختی کمتر شما بعد از مسابقه احساس خواهید کرد
[ترجمه گوگل]در اسرع وقت خود را به عنوان Tracksuit خود انتخاب کنید سریعتر این کار را انجام می دهید، سختی کمتر شما بعد از مسابقه احساس خواهید کرد
11. He pulled on an old army tracksuit and finally tied up his gym shoes.
[ترجمه ترگمان]یه ارتش قدیمی رو بررسی کرد و بالاخره کفش ورزشی ش رو بست
[ترجمه گوگل]او در یک لباس ورزشی ارتش قدیمی کشیده شد و در نهایت کفش ورزشی خود را به هم زد
[ترجمه گوگل]او در یک لباس ورزشی ارتش قدیمی کشیده شد و در نهایت کفش ورزشی خود را به هم زد
12. There were no gaping edges, just warm, wet tracksuit legs, rapidly cooling: I'd peed myself.
[ترجمه ترگمان]لبه های تیز هم دیده نمی شد، درست مثل پاهای گرم و wet که به سرعت خنک شده بود؛ خودم را خیس کرده بودم
[ترجمه گوگل]هیچ لبه خمیده ای وجود نداشت، فقط پاهای گرم و مرطوب بود، به سرعت خنک می شدم و خودم را می لرزیدم
[ترجمه گوگل]هیچ لبه خمیده ای وجود نداشت، فقط پاهای گرم و مرطوب بود، به سرعت خنک می شدم و خودم را می لرزیدم
13. He liked to wear his fleecy tracksuit next to bare skin.
[ترجمه ترگمان]دوست داشت که fleecy را در کنار پوست برهنه بپوشد
[ترجمه گوگل]او دوست داشت که لباسهای پوشیده پوسته خود را در کنار پوست باریک بپوشاند
[ترجمه گوگل]او دوست داشت که لباسهای پوشیده پوسته خود را در کنار پوست باریک بپوشاند
14. Marlon just give me the tracksuit bottoms.
[ترجمه ترگمان] Marlon \"just رو بهم بده\"
[ترجمه گوگل]مارلون فقط کمربند tracksuit را به من نشان می دهد
[ترجمه گوگل]مارلون فقط کمربند tracksuit را به من نشان می دهد
15. He wore a baggy tracksuit with what looked like a jam stain down the front and egg yolk all down the sleeve.
[ترجمه ترگمان]او لباس گشاد و گشاد پوشیده بود و با چیزی که شبیه یک لکه مربا روی جلو و تخم طلایی بود، تمام آستین پیراهنش را پر کرده بود
[ترجمه گوگل]او لباس ورزشی کیسه ای را با چهره ای که به صورت جلوی چشم و زرده تخم مرغ پوشانده بود، پوشانده بود
[ترجمه گوگل]او لباس ورزشی کیسه ای را با چهره ای که به صورت جلوی چشم و زرده تخم مرغ پوشانده بود، پوشانده بود
پیشنهاد کاربران
لباس ورزشی، سوئی شرت ورزشی، گرمکن.
لباس ورزشی
گرمکن ورزشی
گرم کن
ست ورزشی
سرهمی ورزشی
ندومبه
لباس یا گرمکن ورزشی
لباسی که برای ورزش کردن است
سرهم ورزشی یاژاکت ورزشی
ست لباس ورزشی
گرم کن ست
لباس ست گرمکن ست
یعنی گرم کن
وقتی ورزشی
تو میتونی فکر کن. . .
لباس ورزشی لباس گرم کن لباسی که هنگام ورزش به تن میکنیم برای سوزاندن کالری
لباس ورزشی که شامل شلوارش هم میشه
گرم کن
لباس ورزشی
گرم کن پوش
لباس ورزشی
گرم کن پوش
کلمات دیگر: