کلمه جو
صفحه اصلی

shadowing

انگلیسی به فارسی

سایه، سایه افکندن بر، سایه افکندن، پنهان کردن، سایه انداختن، رد پای کسی را گرفتن


انگلیسی به انگلیسی

• shading; protecting from light; act of secretly following someone; technique for accelerating computers by copying the contents of the bios read only memory into the faster random access memory (computers)

جملات نمونه

1. I noticed a police car shadowing us.
[ترجمه ترگمان]متوجه شدم که یه ماشین پلیس داره دنبالمون میاد
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم ماشین پلیس ما را سایه می زند

2. The mountains were shadowing into blackness.
[ترجمه ترگمان]کوه ها به تاریکی سایه افکنده بودند
[ترجمه گوگل]کوه ها به تاریکی فرو رفته بودند

3. She also spent time shadowing health-care professionals and getting hands-on work experience.
[ترجمه ترگمان]او همچنین وقت خود را صرف بررسی متخصصان مراقبت های بهداشتی و دریافت تجربه کاری کرده است
[ترجمه گوگل]او همچنین مراقبت از متخصصان مراقبت های بهداشتی و دستکاری در کار را صرف کرد

4. The latter ranges from job shadowing and community service to paid career internships.
[ترجمه ترگمان]مورد دوم از سایه کار و خدمت اجتماعی برای پرداخت دوره انترنی شغلی است
[ترجمه گوگل]این دوم از سایه شغل و خدمات اجتماعی به کارآموزی حرفه ای پرداخت می شود

5. This shadowing phenomenon can be used to determine nearest neighbour interatomic distances in surfaces.
[ترجمه ترگمان]این پدیده shadowing می تواند برای تعیین نزدیک ترین همسایه به فواصل در سطوح استفاده شود
[ترجمه گوگل]این پدیده شبیه سازی می تواند برای تعیین نزدیکترین فاصله بین اتمی همسایه در سطوح استفاده شود

6. As expected, shadowing did result in a significant reduction in right field advantage for the verbal task.
[ترجمه ترگمان]همانطور که انتظار می رفت، shadowing منجر به کاهش قابل توجهی در مزیت میدان مناسب برای کار شفاهی شده بود
[ترجمه گوگل]همانطور که انتظار می رفت، سایه سازی موجب کاهش قابل توجهی در مزیت درست میدان برای کارهای کلامی شد

7. Management development opportunities through shadowing managerial roles and processes provide a contrast and comparison for reflection on the management of education.
[ترجمه ترگمان]فرصت های توسعه مدیریت از طریق سایه نقش ها و فرایندهای مدیریتی، کنتراست و مقایسه را برای بازتاب در مدیریت آموزش فراهم می کند
[ترجمه گوگل]فرصت های توسعه مدیریت از طریق نقش و فرایندهای مدیریتی، یک کنتراست و مقایسه را برای بازتاب در مدیریت آموزش فراهم می کند

8. Several students spent a week in the office, shadowing attorneys and office staff.
[ترجمه ترگمان]چندین دانش آموز یک هفته را در این دفتر گذراندند، وکلا و کارکنان دفتر را تعقیب کردند
[ترجمه گوگل]چندین دانش آموز یک هفته در دفتر گذراندند، وکلا و کارکنان دفتر را سایه انداختند

9. Relations among the average - shadowing property, totally transitive, topologically weakly mixing and chaos were discussed.
[ترجمه ترگمان]روابط بین ویژگی average - shadowing، متعدی، topologically، اختلاط ضعیف و هرج و مرج مورد بحث قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]روابط میان اموال متوسط ​​- سایه دار، کاملا انتقالی، تقسیم بندی توپولوژیکی ضعیف و هرج و مرج مورد بحث قرار گرفت

10. There followed ten weeks of training in shadowing suspects of an observation.
[ترجمه ترگمان]بعد از ده هفته تمرین، تعقیب مظنونین یک مشاهده صورت گرفت
[ترجمه گوگل]ده هفته آموزش در مظنونین سایه از مشاهدات پیگیری شد

11. Hovsgol is the northernmost of Mongolia's 21 provinces, shadowing Russia's border and sharing the great Siberian taiga (subarctic coniferous forest).
[ترجمه ترگمان]Hovsgol شمالی ترین ایالات مغولستان است و بر مرز روسیه سایه افکنده است و the بزرگ سیبری (جنگل مخروطی)را به اشتراک بگذارد
[ترجمه گوگل]Hovsgol شمالی ترین استان های مغولستان 21 استان است، سایه مرز روسیه و به اشتراک گذاری بزرگ تاجیک سیبری (جنگل های مخروطی زیرکریستال)

12. He is capable of shadowing the better players.
[ترجمه ترگمان]او قادر است بر بازیکنان بهتر سایه بیندازد
[ترجمه گوگل]او توانایی بازیکنان بهتر را دارد

13. The dusk was shadowing into the trees.
[ترجمه ترگمان]شفق بر درخت ها سایه افکنده بود
[ترجمه گوگل]غروب خورشید در درخت سجده کرد

14. Shadowing the wings of your rooster watercolor painting is a great way to add character to your artistic design.
[ترجمه ترگمان]کشیدن بال های نقاشی rooster به عنوان یک روش عالی برای اضافه کردن کاراکتر به طراحی هنری تان است
[ترجمه گوگل]سایه زدن بال نقاشی آبرنگ شما یک روش عالی برای اضافه کردن شخصیت به طراحی هنری خود است

پیشنهاد کاربران

ناملموس

دنبال کردن، پیروی کردن، صرف کردن

تعقیب سایه به سایه


کلمات دیگر: