• shamanist, of or pertainigng to shamanism (belief in supernatural forces to heal illness or predict the future)
shamanistic
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Shamanistic Rage is no longer a magic ability and cannot be purged or mass dispelled in any way.
[ترجمه ترگمان]خشم، دیگر توانایی جادویی نیست و نمی تواند به هر نحوی از بین برود یا از بین برود
[ترجمه گوگل]خشم شامپانی دیگر توانایی سحر و جادو نیست و به هیچ وجه نمیتواند پاک شود یا جرمی نابود شود
[ترجمه گوگل]خشم شامپانی دیگر توانایی سحر و جادو نیست و به هیچ وجه نمیتواند پاک شود یا جرمی نابود شود
2. Chinese Numerology traces its origin back to the Shamanistic culture of our predecessors and is one of the main supports of Taoist culture.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ چینی ریشه خود را به فرهنگ shamanistic پیشینیان ما باز می گرداند و یکی از حمایت های اصلی فرهنگ Taoist است
[ترجمه گوگل]عدد زایی چینی نشان دهنده مبدأ آن به فرهنگ شامانی پیشینیان ما است و یکی از حمایت های اصلی فرهنگ دایمی است
[ترجمه گوگل]عدد زایی چینی نشان دهنده مبدأ آن به فرهنگ شامانی پیشینیان ما است و یکی از حمایت های اصلی فرهنگ دایمی است
3. These mysterious cultists wear shamanistic clothing, clawed-gauntlets, and a wolf-mask. When the Worgen die, their corpses revert back to a Cultist.
[ترجمه ترگمان]این لباس های مرموز، لباس های پشمی، چنگال دار و یک ماسک گرگ را می پوشند وقتی مردگان می میرند، corpses به a برمی گردند
[ترجمه گوگل]این کولیست های مرموز لباس های شامانی، دست و پنجه نرم و ماسک گرگ را پوشانده اند هنگامی که Worgen می میرد، جسد آنها به یک کولتی بازگشته است
[ترجمه گوگل]این کولیست های مرموز لباس های شامانی، دست و پنجه نرم و ماسک گرگ را پوشانده اند هنگامی که Worgen می میرد، جسد آنها به یک کولتی بازگشته است
4. And now, traces If shamanistic culture decrease little by little, shamanism became a surviving belief.
[ترجمه ترگمان]و اکنون، اگر فرهنگ shamanistic اندک اندک کاهش یابد، shamanism به یک باور بازمانده تبدیل شد
[ترجمه گوگل]و اکنون، اثبات اگر فرهنگ شامانی کمی کمرنگ شود، شامپوزی تبدیل به یک باور ماندگار شد
[ترجمه گوگل]و اکنون، اثبات اگر فرهنگ شامانی کمی کمرنگ شود، شامپوزی تبدیل به یک باور ماندگار شد
5. We are so kind of shamanistic that we are dreaming more often than not.
[ترجمه ترگمان]ما آنقدر kind که بیشتر به رویا فرو می رویم تا نه
[ترجمه گوگل]ما خیلی شومنیستیم که بیشتر به خواب می رویم
[ترجمه گوگل]ما خیلی شومنیستیم که بیشتر به خواب می رویم
6. Shamanistic Rage – No longer has a mana cost and regenerates mana equal to 15% of your attack power.
[ترجمه ترگمان]خشم خشم - دیگر هزینه mana ندارد و mana برابر با ۱۵ % توان حمله شما را تولید می کند
[ترجمه گوگل]خشم شانانی - دیگر هزینه مانا ندارد و مانا را به میزان 15٪ از قدرت حمله شما بازسازی می کند
[ترجمه گوگل]خشم شانانی - دیگر هزینه مانا ندارد و مانا را به میزان 15٪ از قدرت حمله شما بازسازی می کند
7. Shamanistic culture has typicalness and incomparable specific character in all the primitive religions on the world.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ shamanistic شخصیت ویژه ای در همه مذاهب اولیه جهان دارد
[ترجمه گوگل]فرهنگ شامانی در همه ادیان اولیه در جهان، ویژگی و شخصیتی غیر قابل تقسیم دارد
[ترجمه گوگل]فرهنگ شامانی در همه ادیان اولیه در جهان، ویژگی و شخصیتی غیر قابل تقسیم دارد
8. The primitive Shamanistic culture, one of the representative cultures of the northern cultural system, has been attracting more and more attention of the researchers.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ shamanistic بدوی، یکی از فرهنگ های معرف سیستم فرهنگی شمالی، توجه بیشتری را به محققان جلب کرده است
[ترجمه گوگل]فرهنگ ابتدایی شامانی، یکی از فرهنگهای نمایشی سیستم فرهنگی شمالی، توجه بیشتری را به محققان جلب کرده است
[ترجمه گوگل]فرهنگ ابتدایی شامانی، یکی از فرهنگهای نمایشی سیستم فرهنگی شمالی، توجه بیشتری را به محققان جلب کرده است
9. They are nominally Christians, but shamanistic beliefs persist.
[ترجمه ترگمان]آن ها اسما مسیحی هستند، اما اعتقادات shamanistic اصرار دارند
[ترجمه گوگل]آنها مسیحی هستند، اما اعتقادات شمانیستی همچنان ادامه دارد
[ترجمه گوگل]آنها مسیحی هستند، اما اعتقادات شمانیستی همچنان ادامه دارد
10. Shamanistic practices were once much more prevalent in the world, and considered a profound foundation of the tribes that believed in them.
[ترجمه ترگمان]اقدامات shamanistic بار دیگر در جهان رایج تر بود، و یک بنیان عمیق از قبایلی که به آن ها ایمان داشتند، در نظر گرفته بودند
[ترجمه گوگل]شیوه های شامانی در جهان یک بار بیشتر شایع بوده و پایه و اساس عمیقی از قبایل که به آنها اعتقاد داشتند، در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]شیوه های شامانی در جهان یک بار بیشتر شایع بوده و پایه و اساس عمیقی از قبایل که به آنها اعتقاد داشتند، در نظر گرفته شد
11. The result is that certain rituals that appear on the surface to be Buddhist or Shinto are essentially shamanistic in content.
[ترجمه ترگمان]نتیجه این است که برخی آداب و رسوم خاصی که در سطح به نظر می رسند لزوما در محتوا shamanistic هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که مراسم خاصی که روی سطح به نظر می رسد بودایی یا شینتو هستند، اساسا در محتوا شومنیستی هستند
[ترجمه گوگل]نتیجه این است که مراسم خاصی که روی سطح به نظر می رسد بودایی یا شینتو هستند، اساسا در محتوا شومنیستی هستند
12. Whereas most attempts sought eastward directions, Oodds proposes the alternative of Scythia and Thrace with their shamanistic traditions.
[ترجمه ترگمان]در حالی که بیشتر تلاش ها در جهت شرق دنبال می گردد، Oodds جایگزین of و تراکیه با سنت های shamanistic را پیشنهاد می کند
[ترجمه گوگل]در حالی که اکثر تلاش ها جهت رو به سوی شرق را دنبال می کند، اوودس جایگزین اسکیتیا و تراکیه را با سنت های شامانی خود پیشنهاد می دهد
[ترجمه گوگل]در حالی که اکثر تلاش ها جهت رو به سوی شرق را دنبال می کند، اوودس جایگزین اسکیتیا و تراکیه را با سنت های شامانی خود پیشنهاد می دهد
13. He tried to cultivate a reputation for dangerous magical power by engaging in narcotic shamanistic seances.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد به خاطر قدرت جادویی خطرناک، با استفاده از مواد مخدر shamanistic، شهرتی به دست آورد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با ادای احترام به قدرت های جادویی خطرناک، از طریق نشست های شومیزیکی مواد مخدر، شهرت پیدا کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با ادای احترام به قدرت های جادویی خطرناک، از طریق نشست های شومیزیکی مواد مخدر، شهرت پیدا کند
14. You effectively get what I like to call, shammy shield wall, when you time pain suppression and Shamanistic rage, which is given staying power by the dispel protection given by pain suppression.
[ترجمه ترگمان]شما به طور موثر آنچه را که دوست دارم به آن تماس بگیرید، دیوار محافظ دار را به دست می آورید، زمانی که شما به سرکوبی درد و عصبانیت شدید نیاز دارید که با حفاظت از برطرف کردن حفاظت از درد به دست می آید
[ترجمه گوگل]شما به طور موثری آنچه را که دوست دارید تماس بگیرید، دیوار محافظ چشمی، زمانی که شما زمان سرکوب درد و خشم شانانی را می دهید، به شما داده می شود که از طریق محافظت از بین رفته توسط سرکوب درد باقی می ماند
[ترجمه گوگل]شما به طور موثری آنچه را که دوست دارید تماس بگیرید، دیوار محافظ چشمی، زمانی که شما زمان سرکوب درد و خشم شانانی را می دهید، به شما داده می شود که از طریق محافظت از بین رفته توسط سرکوب درد باقی می ماند
پیشنهاد کاربران
جادویی
shamanistic ( باستانشناسی )
واژه مصوب: شمنی
تعریف: مربوط به شمن و شمن گرایی
واژه مصوب: شمنی
تعریف: مربوط به شمن و شمن گرایی
کلمات دیگر: