خرد شده، کپک زدن
mildewed
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• mouldy; covered with mildew; affected by mildew
جملات نمونه
1.
کپک زده
2. It mildewed towels, made sleeping bags clammy, soaked the pressed bamboo of the cockpit floor so it was unpleasantly slimy.
[ترجمه ترگمان]حوله ها را خیس کرده بود و کیسه خوابش را خیس کرده بود و the را خیس کرده بود به طوری که به طور ناخوشایندی کثیف بود
[ترجمه گوگل]این حوله ها را خرد کرده، کیسه های خواب را خیس کرده و بامبو فشرده شده از کف کابین خلبان را خیس کرده، بنابراین ناخوشایند باریک است
[ترجمه گوگل]این حوله ها را خرد کرده، کیسه های خواب را خیس کرده و بامبو فشرده شده از کف کابین خلبان را خیس کرده، بنابراین ناخوشایند باریک است
3. Those grains were mildewed by water, polluted by aluminium phosphate and foreign matter.
[ترجمه ترگمان]این دانه ها توسط آب، آلوده به فسفات و مواد خارجی آلوده شده اند
[ترجمه گوگل]این غلات به وسیله آب، آلوده به فسفات آلومینیوم و مواد خارجی خرد شده است
[ترجمه گوگل]این غلات به وسیله آب، آلوده به فسفات آلومینیوم و مواد خارجی خرد شده است
4. Pay respect to maintaining green, preventing mildewed and brown, the best protecting-colour agent of sauerkraut are: 0. 05% Phytic acid, 0. 02% Na2S2O 0. 02% Cu(Ac) 0. 03% Zn(Ac)
[ترجمه ترگمان]توجه به حفظ سبز، جلوگیری از mildewed و قهوه ای، بهترین عامل حفاظت از رنگ کلم ترش هستند: ۰ ۰۵ % Phytic اسید، ۰ ۰۲ \/ Na۲S۲O ۰ ۰۲ \/ Cu (Ac)۰ ۳ % Zn (Ac)
[ترجمه گوگل]احترام به حفظ سبز، جلوگیری از خفیف و قهوه ای، بهترین رنگ محافظ رنگ نارگیل، عبارتند از: 0 05٪ اسید فیتیک، 0 02٪ Na2S2O 0 02٪ Cu (Ac) 0 03٪ Zn (Ac)
[ترجمه گوگل]احترام به حفظ سبز، جلوگیری از خفیف و قهوه ای، بهترین رنگ محافظ رنگ نارگیل، عبارتند از: 0 05٪ اسید فیتیک، 0 02٪ Na2S2O 0 02٪ Cu (Ac) 0 03٪ Zn (Ac)
5. After mildewed, the nutritive substance in soybean will decrease, and the color and flavor of seed will change.
[ترجمه ترگمان]پس از mildewed، ماده غذایی دانه سویا کاهش خواهد یافت و رنگ و طعم دانه تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پس از خردل، ماده مغذی در سویا کاهش می یابد و رنگ و طعم دانه تغییر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]پس از خردل، ماده مغذی در سویا کاهش می یابد و رنگ و طعم دانه تغییر خواهد کرد
6. Watertightness, antisepsis and do not become mildewed, do not living the characteristic of the insect, Can obstructs availably congealed, prevent the piping congelation .
[ترجمه ترگمان]Watertightness، antisepsis، و do شده، ویژگی های حشرات را زنده نمی کنند، و مانع منجمد شدن availably می شود
[ترجمه گوگل]ضد آب بودن، آنتیسپسی و خمیر دگرسان نیستند، ویژگی مشخصی از حشره را نمی گذارند، می توانند مانع از انقباض پوسیدگی شوند، مانع تراشیدن لوله ها شوند
[ترجمه گوگل]ضد آب بودن، آنتیسپسی و خمیر دگرسان نیستند، ویژگی مشخصی از حشره را نمی گذارند، می توانند مانع از انقباض پوسیدگی شوند، مانع تراشیدن لوله ها شوند
7. Three days later, bowl of noodle soup mildewed.
[ترجمه ترگمان]سه روز بعد کاسه سوپ ماکارونی
[ترجمه گوگل]سه روز بعد، کاسه سوپ ماکارونی خرد شده
[ترجمه گوگل]سه روز بعد، کاسه سوپ ماکارونی خرد شده
8. Things easily get mildewed in the rainy season.
[ترجمه ترگمان]چیزها به راحتی در فصل باران به رنگ سبز درآمده است
[ترجمه گوگل]به راحتی در فصل بارانی خیس می شود
[ترجمه گوگل]به راحتی در فصل بارانی خیس می شود
9. Since then, befouled water, mildewed fodder and the relentless whip have been a way of life for the horse.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد، آب کثیف و علوفه خشک و شلاق بی رحما نه راهی برای رسیدن به اسب بود
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، آب کشیده شده، علوفه خرد شده و شلاق بی رحمانه، یک روش زندگی برای اسب بوده است
[ترجمه گوگل]از آن به بعد، آب کشیده شده، علوفه خرد شده و شلاق بی رحمانه، یک روش زندگی برای اسب بوده است
10. She retreated back downstairs, and climbed on to the mildewed sofa, hugging her knees up to her chin.
[ترجمه ترگمان]از پله ها به طبقه پایین رفت و از روی نیمکت کپک زده بالا رفت و زانوهایش را در حالی که زانوانش را در بغل گرفته بود بالا برد
[ترجمه گوگل]او عقب نشینی کرد و به مبل صاف شده صعود کرد، زانوهایش را به چانه اش آغوش کرد
[ترجمه گوگل]او عقب نشینی کرد و به مبل صاف شده صعود کرد، زانوهایش را به چانه اش آغوش کرد
11. He led me into his parlor, a clutter of mildewed books, yellowed newspapers and battered filing cabinets.
[ترجمه ترگمان]او مرا به اتاق نشیمن خودش برد، یک مشت کتاب های کپک زده، روزنامه های زرد زرد و قفسه های بایگانی بایگانی
[ترجمه گوگل]او من را به اتاق نشیمن، سر و صدا از کتاب های خفیف، روزنامه های زرد و کابینت های ضرب و شتم کتک زد
[ترجمه گوگل]او من را به اتاق نشیمن، سر و صدا از کتاب های خفیف، روزنامه های زرد و کابینت های ضرب و شتم کتک زد
12. If turned, two or three times, the heap will decompose without getting too hot or becoming mildewed.
[ترجمه ترگمان]اگر تبدیل به دو یا سه بار بشود، توده بدون اینکه زیاد داغ شود، از هم می پاشد
[ترجمه گوگل]اگر دو یا سه بار تبدیل شود، پشته بدون گرم شدن زیاد شدن یا تبدیل شدن به خیس شدن آن تجزیه می شود
[ترجمه گوگل]اگر دو یا سه بار تبدیل شود، پشته بدون گرم شدن زیاد شدن یا تبدیل شدن به خیس شدن آن تجزیه می شود
13. They would be useless on a voyage on the wide ocean, and anyhow the coastal charts would soon grow mildewed.
[ترجمه ترگمان]آن ها در سفری در پهنه وسیع اقیانوس بی فایده خواهند بود، و در هر حال نقشه های ساحلی به زودی رشد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]آنها در سفر به اقیانوس وسیع بی فایده خواهند بود و هرچند نمودارهای ساحلی به زودی رشد می کنند
[ترجمه گوگل]آنها در سفر به اقیانوس وسیع بی فایده خواهند بود و هرچند نمودارهای ساحلی به زودی رشد می کنند
14. Open your eyes that you may see, Oh men of mildewed minds, and listen to me ye bewildered millions!
[ترجمه ترگمان]چشم هایت را باز کن تا ببینی، اوه، ای مردان ذهنشان را باز کن و به من گوش کن میلیون ها نفر سرگردان!
[ترجمه گوگل]چشمان خود را باز کنید که ممکن است ببینید، آه مردانی از ذهن خسته، و به من گوش فرا دهید، شما میلیونها نفر را نابود کنید!
[ترجمه گوگل]چشمان خود را باز کنید که ممکن است ببینید، آه مردانی از ذهن خسته، و به من گوش فرا دهید، شما میلیونها نفر را نابود کنید!
15. I kick aside an abandoned bag of swimming gear, damp and mildewed.
[ترجمه ترگمان]یک کیسه پر از وسایل شنا، مرطوب و کپک زده را کنار می زنم
[ترجمه گوگل]من یک کیسه رها شده از دنده شنا، منجمد و خرد شده را کنار زدم
[ترجمه گوگل]من یک کیسه رها شده از دنده شنا، منجمد و خرد شده را کنار زدم
کلمات دیگر: