کلمه جو
صفحه اصلی

rich man

انگلیسی به انگلیسی

• wealthy man, man with a large fortune

جملات نمونه

1. Economy the poor man’s mints; extravagance the rich man’s pitfall.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد the مرد بیچاره را به تعویق می اندازد؛ pitfall مرد ثروتمند را به هدر می دهد
[ترجمه گوگل]اقتصاد مردانه ضعیف مرد عصبانی شدن غول پیکر

2. A rich man’s joke is always funny.
[ترجمه ادریسی] جوک های آدم پولدار ( حتی بی مزه ) همیشه موجب خنده ( دیگران ) می شود
[ترجمه ترگمان]شوخی مرد ثروتمندی همیشه با مزه است
[ترجمه گوگل]جوک غنی همیشه خنده دار است

3. She will wed her daughter to a rich man.
[ترجمه ترگمان]با دخترش به یک مرد ثروتمند ازدواج خواهد کرد
[ترجمه گوگل]او دخترش را به یک مرد ثروتمند می برد

4. The rich man waved the beggar away.
[ترجمه ترگمان]مرد ثروتمند، گدا را به کناری تکان داد
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمند، گدایی را گم کرد

5. He came home a rich man, covered in glory.
[ترجمه ترگمان]مرد ثروتمندی به خانه آمد که پوشیده از افتخار بود
[ترجمه گوگل]او به یک مرد ثروتمند آمد و در جلال افتاد

6. One of his ambitions is to become a rich man.
[ترجمه ترگمان]یکی از جاه طلبی های او تبدیل شدن به یک مرد ثروتمند است
[ترجمه گوگل]یکی از جاه طلبی های او تبدیل شدن به یک مرد ثروتمند است

7. Once a very rich man, he is now down and out and must depend upon his friends for help.
[ترجمه ترگمان]وقتی مرد ثروتمندی بود، حالا پایین و بیرون است و باید به دوستانش کمک کند تا کمک کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک مرد بسیار ثروتمند است، او در حال حاضر پایین و بیرون است و باید به دوستانش کمک کند

8. A rich man has great.
[ترجمه ترگمان]یک مرد ثروتمند خوب است
[ترجمه گوگل]یک مرد ثروتمند عالی است

9. A thousand pounds is nothing to a rich man.
[ترجمه ترگمان]هزار پوند برای یک مرد ثروتمند نیست
[ترجمه گوگل]هزار پوند چیزی برای یک مرد ثروتمند نیست

10. She wants to marry her daughter to that rich man.
[ترجمه ترگمان]اون می خواد با دخترش به اون مرد پول دار ازدواج کنه
[ترجمه گوگل]او می خواهد ازدواج دخترش با آن مرد ثروتمند

11. He posed as a rich man though he owed more than the owned.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک مرد ثروتمند ژست گرفته بود، هر چند که بیش از صاحب ملک مدیون بود
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک مرد ثروتمند ظاهر شد، هرچند که بیش از مالت بدهکار بود

12. The rich man was asked to pay a high ransom for his daughter who was taken away by criminals.
[ترجمه ترگمان]از مرد ثروتمند خواسته شد تا برای دخترش که توسط مجرمان ربوده شده بود باج بالایی بپردازد
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمند خواسته شد که برای دخترش که توسط جنایتکاران گرفته شده است، پول زیادی پرداخت شود

13. The rich man lives in luxurious surroundings.
[ترجمه ترگمان]مرد ثروتمند در محیط لوکس زندگی می کند
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمند در محیط مجلل زندگی می کند

14. The rich man looked down on his poorer neighbors.
[ترجمه ترگمان]مرد ثروتمند به همسایگان فقیرتر خود نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمند همسایگان فقیرش را نگاه کرد

15. The rich man founded a hospital.
[ترجمه ترگمان]مرد ثروتمند بیمارستان را تاسیس کرد
[ترجمه گوگل]مرد ثروتمند یک بیمارستان را تاسیس کرد


کلمات دیگر: