کلمه جو
صفحه اصلی

pithiness


پرمغزی، نیرومندی

انگلیسی به فارسی

اندیشمندی، تقوی


تساوی


انگلیسی به انگلیسی

• brevity, conciseness, succinctness, terseness

جملات نمونه

1. Her work is known for pithiness of style.
[ترجمه ترگمان]کار او به سبک pithiness معروف است
[ترجمه گوگل]کار او شناخته شده است برای تطبیق سبک است

2. Expertise takes time, and pithiness comes with a cost.
[ترجمه ترگمان]متخصص زمان می برد و pithiness با هزینه همراه می شود
[ترجمه گوگل]تخصص زمان کافی را بر می دارد، و سودآوری با هزینه ای همراه است

3. Her works are known for pithiness of style.
[ترجمه ترگمان]آثار او به سبک pithiness معروف است
[ترجمه گوگل]آثار او به دلیل تطبیق سبک شناخته شده است

4. A priestess Pithiness, usually a respected older woman, went intoatrancetocommunicate withthegods.
[ترجمه ترگمان]یک کاهنه بزرگ که معمولا یک زن مسن محترم و محترم است، به خانه withthegods رفت
[ترجمه گوگل]تقدس زاده، که معمولا یک زن مسن تر محسوب می شود، با همکارانش ارتباط برقرار می کند

5. A priestess, called the Pithiness, usually a respected older woman, went into a trance to communicate with the gods.
[ترجمه ترگمان]یک کاهنه، که معمولا یک زن مسن با احترام بود، به خلسه رفته بود تا با خدایان ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]یک زادآوری، که به نام اعتماد به نفس، معمولا یک زن مسن تر محسوب می شود، برای برقراری ارتباط با خدایان رفت و آمد می کند

6. The form with external entity and internal emptiness and pithiness pureness, accord with the expression which school building would call for.
[ترجمه ترگمان]فرم با موجودیت خارجی و فضای خالی داخلی و pithiness pureness، با حالتی که ساختمان مدرسه آن را فراخوانی می کند، هماهنگ است
[ترجمه گوگل]شکل با موجودیت بیرونی و خلأ داخلی و خلوص پذیری، مطابق با بیاناتی است که ساختمان مدرسه خواستار آن است

7. It's ironic that a Web awards ceremony celebrates, even imposes, pithiness.
[ترجمه ترگمان]طعنه آمیز و کنایه آمیز است که مراسم اهدای جوایز، حتی imposes، را جشن می گیرد
[ترجمه گوگل]حیرت انگیز است که یک مراسم جوایز وب جشن می گیرد، حتی تحمیل می کند

8. Our company believes that enhancing the training of the employees is the pithiness guarantee to providing knight service and reducing cost.
[ترجمه ترگمان]شرکت ما بر این باور است که افزایش آموزش کارکنان تضمین pithiness برای ارائه خدمات شوالیه و کاهش هزینه است
[ترجمه گوگل]شرکت ما معتقد است که ارتقاء آموزش کارمندان، تضمین تعهد به ارائه خدمات شوالیه و کاهش هزینه است

9. I agree. Dao before Ming dynasty is simple and pithiness .
[ترجمه ترگمان]موافقم دوران پیش از خاندان مینگ ساده و pithiness است
[ترجمه گوگل]موافقم دائو قبل از سلسله مینگ، ساده و محکم است


کلمات دیگر: