کلمه جو
صفحه اصلی

tobacconist


(انگلیس)، سیگار فروش، تنباکو فروش، توتون فروش، توتونچی

انگلیسی به فارسی

تنباکو فروش، توتون فروش، توتونچی


توتون و تنباکو، توتونچی، تنباکو فروش، توتون فروش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one who sells tobacco products at retail, esp. pipe tobaccos.

• dealer or manufacturer of tobacco
a tobacconist or tobacconist's is a shop where things such as tobacco, cigarettes, and cigars are sold.

جملات نمونه

1. The law prohibits tobacconists from selling cigarettes to young men.
[ترجمه ترگمان]این قانون ممنوعیت فروش سیگار به مردان جوان را ممنوع کرده است
[ترجمه گوگل]این قانون توتون و تنباکو را از فروش سیگار به مردان جوان ممنوع می کند

2. The law prohibits tobacconists from selling cigarettes to children.
[ترجمه ترگمان]این قانون ممنوعیت فروش سیگار به کودکان را ممنوع کرده است
[ترجمه گوگل]قانون ممنوعیت توتون و تنباکو از فروش سیگار به کودکان ممنوع است

3. What is equally disturbing is the number of tobacconists selling cigarettes to children under
[ترجمه ترگمان]چیزی که به همان اندازه آزاردهنده است، شمار of فروش سیگار به کودکان زیر است
[ترجمه گوگل]همانقدر ناراحت کننده است که تعداد توتون و تنباکوئی که سیگار را به کودکان عرضه می کند

4. There was a bubble-gum machine outside the tobacconists.
[ترجمه ترگمان]یه ماشین آدامس بادکنکی در بیرون the بود
[ترجمه گوگل]در خارج از توتون و تنباکو دستگاه حباب دندان وجود داشت

5. The tobacconist shops fared worst, hit by the fall in shopper-numbers on high streets.
[ترجمه ترگمان]مغازه های tobacconist بدترین وضعیت را داشتند، که با کاهش تعداد خریداران در خیابان های بالا دست به گریبان بودند
[ترجمه گوگل]فروشگاه های توتون و تنباکو بدترین وضعیت را داشتند، که در اثر کاهش تعداد خریداران در خیابان های بالا رخ داد

6. The owner of chains of tobacconists, newsagents and convenience stores, its success depends on large numbers of small purchases.
[ترجمه ترگمان]صاحب زنجیره ای of، newsagents و تسهیلات رفاهی، موفقیت آن به تعداد زیادی از خریده ای کوچک بستگی دارد
[ترجمه گوگل]صاحب زنجیرهای توتون و تنباکو، خبرنگاران و فروشگاههای راحت، موفقیت آن بستگی به تعداد زیادی از خرید های کوچک دارد

7. What is equally disturbing is the number of tobacconists selling cigarettes to children under Very few are prosecuted for this.
[ترجمه ترگمان]آنچه که به همان اندازه آزاردهنده است، شماره فروش سیگار به کودکان زیر چند سال است که تحت پی گرد قانونی قرار دارند
[ترجمه گوگل]به همان اندازه ناراحتی تعداد توبیخی است که سیگار را به کودکان می فروشند بسیار کم است که برای این قضیه تحت تعقیب قرار می گیرند

8. He set up shop as a retail tobacconist in the High Street.
[ترجمه ترگمان]او مغازه را به عنوان خرده فروشی در خیابان اصلی برپا کرد
[ترجمه گوگل]او فروشگاه را به عنوان یک توتون و تنباکو خرده فروشی در خیابان بالا راه اندازی کرد

9. Tobacconist is very annoyed about improve tax rates.
[ترجمه ترگمان]Tobacconist در مورد بهبود نرخ مالیات بسیار ناراحت است
[ترجمه گوگل]Tobacconist در مورد بهبود نرخ مالیات بسیار متاسف است

10. The tobacconist wasn't even fluttered at his buying the ounce of tobacco' he knows that he purchases the same quantity of the same sort of tobacco every week.
[ترجمه ترگمان]توتون فروش حتی در خریدن یک اونس تنباکو، هر هفته همان مقدار توتون را خرید
[ترجمه گوگل]توتون و تنباکو حتی در خرید او اونس تنباکو نداشت، او می داند که او هر روز همان مقدار از تنباکو را خریداری می کند

11. Supermarkets can afford to retail cigarettes at a couple of cents below the price charged by most tobacconists.
[ترجمه ترگمان]در دو سنت پایین تر از قیمت که توسط اکثر tobacconists هزینه می شود، سوپرمارکت ها قادر به خرید سیگارهای خرده فروشی هستند
[ترجمه گوگل]سوپرمارکت ها می توانند به قیمت خرده فروشی سیگار کمتر از قیمت که اغلب توتون و تنباکو به آن متوسل می شوند، کمک کنند

12. Besides, he could pick up some Nazionali from Zen's tame tobacconist as well.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، او می توانست مقداری از توتون فروشی را از tobacconist رام نشدنی بو ببرد
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، او همچنین می تواند برخی از Nazionali را از توتون و تنباکو دلفریز Zen را انتخاب کنید

13. In 1846 Cooke married Sophia Elizabeth Biggs, the daughter of a tobacconist.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۴۶ با سوفیا الیزابت بیگز، دختر of ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1846 کوک ازدواج کرد سوفیا الیزابت بیگز، دختر توتون و تنباکو

14. There was also evidence that Drew had visited several other tobacconists, purchasing pipes to send to friends.
[ترجمه ترگمان]همچنین شواهدی وجود داشت مبنی بر اینکه درو چندین tobacconists دیگر را بازدید کرده، لوله های خرید را برای ارسال به دوستان خود خریداری کرده بود
[ترجمه گوگل]همچنین شواهدی وجود داشت که درو به چندین tobacconists دیگر مراجعه کرده بود، خرید لوله را برای ارسال به دوستان


کلمات دیگر: