کلمه جو
صفحه اصلی

rhesus


(جانورشناسی) میمون رزوس (macaca mulatta که بومی هند است - rhesus monkey هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

(جانورشناسی) میمون رزوس (Macaca mulatta که بومی هند است - rhesus monkey هم می‌گویند)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a monkey of India, often used in biological experimentation and research.

• macaque, species of small monkey native to southern asia (commonly used in medical experimentation)
a rhesus or rhesus monkey is a small short-tailed monkey from northern india which is often used in scientific experiments.

جملات نمونه

1. People whose blood contains the rhesus factor are rhesus positive and those whose blood does not contain it are rhesus negative .
[ترجمه ترگمان]افرادی که خون آن ها حاوی فاکتور rhesus مثبت هستند مثبت هستند و آن هایی که خون آن ها حاوی خون نیستند منفی نیستند
[ترجمه گوگل]افرادی که خونشان حاوی عامل ریسوس هستند، مثبت هستند و افرادی که خون آنها نیستند، منفی هستند

2. For example, V4 in rhesus monkeys contains a very high density of colour coding cells that are unresponsive to white stimuli.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، V۴ در میمون های rhesus دارای چگالی بسیار بالایی از سلول های کد رنگی است که نسبت به محرک های سفید بی توجه هستند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، V4 در میمون های رشت شامل چگالی بسیار زیادی از سلول های کد گذاری رنگ است که به محرک های سفید پاسخ نمی دهند

3. The hospital is desperate for donors from the rhesus negative blood group.
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان برای اهدا کنندگان از گروه خونی منفی rhesus نومید شده است
[ترجمه گوگل]این بیمارستان برای اهداکنندگان از گروه خون منفی رهاوس ناامید است

4. Dozens of the rhesus macaque monkeys have been sold to a firm which breeds animals for medical research.
[ترجمه ترگمان]ده ها نمونه از این میمون ها به شرکتی فروخته شده اند که برای تحقیقات پزشکی حیوانات را پرورش می دهد
[ترجمه گوگل]ده ها تن از میمون های ریز مازاک به شرکتی که حیوانات را برای تحقیقات پزشکی بکار می برند فروخته می شود

5. The result demonstrated that Rhesus monkey immunized by multi epitope PCX could elicit high - level immune responses.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که monkey monkey که توسط multi epitope محافظت می شود می تواند پاسخ های ایمنی سطح بالا را استخراج کند
[ترجمه گوگل]این نتیجه نشان داد که میمون ریز که ایمنی شده توسط PCX چند اپیتوپی می تواند پاسخ های ایمنی بالا را به وجود آورد

6. The researchers conducted experiments with rhesus monkeys, some of which had an acute infection with the Schistosoma mansoni parasitic worm and some of which were parasite-free, normal and healthy.
[ترجمه ترگمان]محققان آزمایش هایی با میمون های rhesus انجام دادند که برخی از آن ها عفونت حاد با کرم های انگلی Schistosoma mansoni داشتند و برخی از آن ها انگل، معمولی و سالم بودند
[ترجمه گوگل]محققان با استفاده از میمونهای ریز مواجه شدند، برخی از آنها دارای عفونت حاد با کرم انگلی شیستوزومای مانسونی بودند و برخی از آنها بدون انگل، طبیعی و سالم بودند

7. Objective To establish a rhesus monkey model of urinary incontinence due to sphincteric deficiency.
[ترجمه ترگمان]هدف ایجاد یک مدل میمون rhesus از بی اختیاری ادراری ناشی از نقص sphincteric
[ترجمه گوگل]هدف: برای ایجاد یک مدل بیضه ادرار به دلیل کمبود اسفنکتریک، یک مدل میمون رشتی

8. The higher evolutive rhesus monkeys were used as experimental materials. GABA-ergic neurons were observed under a light microscope.
[ترجمه ترگمان]بیشتر میمون ها به عنوان مواد آزمایشی مورد استفاده قرار گرفتند نورون های قدامی - ergic زیر میکروسکوپ نوری مشاهده شدند
[ترجمه گوگل]به عنوان مواد تجربی استفاده شد نورون های GABA-ergic تحت یک میکروسکوپ نور مشاهده شد

9. The phenomenon of trichomadesis in Rhesus monkey decreases the economic value of laboratory animals and damages their health.
[ترجمه ترگمان]پدیده of در میمون Rhesus ارزش اقتصادی حیوانات آزمایشگاهی را کاهش داده و به سلامتی آن ها خسارت وارد می کند
[ترجمه گوگل]پدیده تریکومادیس در میمون ریز باعث کاهش ارزش اقتصادی حیوانات آزمایشگاهی و آسیب رساندن به سلامت آنها می شود

10. Compared to Assamese macaques, the golden monkey and rhesus macaques devoted more time to grooming.
[ترجمه ترگمان]میمون طلایی و rhesus macaques در مقایسه با Assamese macaques زمان بیشتری صرف نظافت کردن کردند
[ترجمه گوگل]در مقایسه با میوههای آسامی، میمون طلایی و ماکائوهای رشت، زمان بیشتری را به مراقبت از بدن اختصاص دادند

11. Occupational therapist Mary Schneider and her colleagues studied 33 pregnant rhesus monkeys.
[ترجمه ترگمان]درمانگر حرفه ای مری اشنایدر و همکارانش ۳۳ میمون rhesus باردار را مورد مطالعه قرار دادند
[ترجمه گوگل]مری Schneider درمانگر شغلی و همکارانش 33 راس میمون را بعهده داشتند

12. In the gardens of a Buddhist temple somewhere in the Far East sat a contented looking rhesus monkey.
[ترجمه ترگمان]در باغ های یک معبد بودایی جایی در خاور دور یک میمون زیبا و زیبا نشسته بود
[ترجمه گوگل]در باغهای یک معبد بودایی در جایی که در خاور دور، یک میمون خوش طعم به نظر می رسید

13. Several storeys below, in a cage in the research and development department, sat an unhappy looking rhesus monkey.
[ترجمه ترگمان]چند طبقه پایین تر، در یک قفس در بخش تحقیق و توسعه، یک میمون rhesus looking نشسته بود
[ترجمه گوگل]چند طبقه در زیر، در یک قفس در بخش تحقیق و توسعه، یک میمون ریزوس ناراضی به نظر می رسید

14. This social and hormonal dilemma of young men was illuminated by a series of experiments with Rhesus monkeys in Atlanta.
[ترجمه ترگمان]این معضل اجتماعی و هورمونی جوانان توسط مجموعه ای از آزمایش ها with در آتلانتا روشن شد
[ترجمه گوگل]این معضل اجتماعی و هورمونی مردان جوان توسط یک سری آزمایش با میمونهای ریز در آتلانتا روشن شد

پیشنهاد کاربران

عنتر ( انتر ) شبه قاره هند تا چین Macaca mulatta


کلمات دیگر: