کلمه جو
صفحه اصلی

to infinity


علی غیر النهایه، تا بی نهایت، بی حد و حصر، بیکران

انگلیسی به انگلیسی

• forever, indefinitely

جملات نمونه

1. It is impossible to count up to infinity.
[ترجمه ترگمان]تا ابد که نمی شود حساب کرد
[ترجمه گوگل]غیرممکن است شمارش تا بی نهایت باشد

2. Traditionally, these patterns repeat to infinity.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی، این الگوها تا بی نهایت تکرار می شوند
[ترجمه گوگل]به طور سنتی، این الگوها به بی نهایت تکرار می شوند

3. Everett wanted mazes that extended to infinity.
[ترجمه ترگمان]اورت خواهان mazes بودند که تا بی نهایت امتداد داشت
[ترجمه گوگل]Everett آرزوهای کوچک را که به بی نهایت ادامه داد، خواستند

4. And so on, to infinity.
[ترجمه ترگمان]و از این به بعد تا ابد
[ترجمه گوگل]و غیره، به بی نهایت

5. Numbers go on forever to infinity.
[ترجمه ترگمان]اعداد برای همیشه تا بی نهایت ادامه دارد
[ترجمه گوگل]اعداد برای همیشه به بی نهایت می روند

6. The bald, bare landscape widened about him to infinity.
[ترجمه ترگمان]منظره لخت و برهنه در اطراف او گشاد شد
[ترجمه گوگل]چشم انداز پهن و پهن در مورد او به بی نهایت گسترش یافته است

7. The cutoff does not have to be taken to infinity.
[ترجمه ترگمان]این قطع اتصال باید به بی نهایت گرفته شود
[ترجمه گوگل]برش لازم نیست به بی نهایت برسد

8. Curves running from the origin to infinity may serve as branch cuts.
[ترجمه ترگمان]Curves در حال اجرا از مبدا تا بی نهایت، ممکن است به عنوان کاهش شاخه به کار رود
[ترجمه گوگل]منحنی که از مبدأ به بی نهایت در حال اجرا است ممکن است به عنوان کاهش شعاع باشد

9. Boundaries of the polygon may extend to infinity.
[ترجمه ترگمان]مرزه ای چند ضلعی ممکن است تا بی نهایت امتداد یابد
[ترجمه گوگل]مرزهای چند ضلعی ممکن است به بی نهایت گسترش یابد

10. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!

11. There's a group of them, all intellectuals, all educated to infinity and beyond in poetry and stuff.
[ترجمه ترگمان]گروهی از آن ها، همه روشنفکران، همه افراد تحصیل کرده تا بی نهایت و فراتر از شعر و چیزهای دیگر هستند
[ترجمه گوگل]گروهی از آنها، همه روشنفکران، همه در شعر و چیزهای دیگر به بی نهایت و فراتر از آن تحصیل کرده اند

12. This is the reason we can have solid bodies that do not collapse to a point or radiate away to infinity.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که ما می توانیم بدن توپر داشته باشیم که تا یک نقطه سقوط نکنند یا به سمت بی نهایت تابش یابند
[ترجمه گوگل]این به این دلیل است که ما می توانیم بدنهای جامد داشته باشیم که به یک نقطه نزول نکنند و یا به بی نهایت بیاندازند

13. This invariably shows some modest dip in earnings in the immediate future to be followed by continual improvement stretching to infinity.
[ترجمه ترگمان]این امر همواره کمی شیب کم در درآمدها را در آینده نزدیک نشان می دهد تا با پیشرفت مستمر تا بی نهایت ادامه یابد
[ترجمه گوگل]این به طور مداوم نشان می دهد برخی از شیب متوسط ​​در درآمد در آینده نزدیک به دنبال بهبود مستمر کشش به بی نهایت

14. It was built like a hub and spokes, with great arches that went to infinity.
[ترجمه ترگمان]این ساختمان مانند مرکز و میله ساخته شده بود، با قوس های بزرگ که تا بی نهایت ادامه داشت
[ترجمه گوگل]آن را مانند یک توپی و اسپیک ساخته شده بود، با آرک های بزرگ که به بی نهایت می رفتند

15. It may be simplified by assuming that the share is held to infinity.
[ترجمه ترگمان]ممکن است با فرض این که سهم تا بی نهایت نگه داشته می شود، ساده می شود
[ترجمه گوگل]این ممکن است ساده با فرض اینکه سهم به بی نهایت برگزار می شود


کلمات دیگر: