مارشال تیتو (رهبر یوگسلاوی)
tito
مارشال تیتو (رهبر یوگسلاوی)
انگلیسی به فارسی
تیتو
مارشال تیتو (رهبر یوگسلاوی)
انگلیسی به انگلیسی
• family name; marshal tito (1892-1980), yugoslavian politician who was the resistance leader against nazi occupation during world war ii and established independence from the ussr in 1948, president of yugoslavia from 1953 to 1980
جملات نمونه
1. Our decision to back Tito led to our ally Mihailovich's execution and today's Yugoslav bloodbath.
[ترجمه ترگمان]تصمیم ما به \"تیتو\" منجر به اعدام our و حمام خون امروز شد
[ترجمه گوگل]تصمیم ما برای بازگرداندن تیتو به اعدام متحد میهی لیوویچ و خونریزی امروز یوگسلاوی منجر شد
[ترجمه گوگل]تصمیم ما برای بازگرداندن تیتو به اعدام متحد میهی لیوویچ و خونریزی امروز یوگسلاوی منجر شد
2. Tito felt an irresistible desire to go up to her.
[ترجمه ترگمان]بی اختیار دلش می خواست به او نزدیک شود
[ترجمه گوگل]تیتو احساس تمایلی نداشت تا او را برساند
[ترجمه گوگل]تیتو احساس تمایلی نداشت تا او را برساند
3. The group headed by Marshal Tito took full control upon German expulsion in 194
[ترجمه ترگمان]گروهی به ریاست مارشال تیتو به رهبری مارشال تیتو کنترل کامل آلمان را در دست گرفت
[ترجمه گوگل]گروهی تحت عنوان مارشال تیتو تحت کنترل اخراج آلمان در سال 194 قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]گروهی تحت عنوان مارشال تیتو تحت کنترل اخراج آلمان در سال 194 قرار گرفتند
4. The partisans under Tito wrested weapons from German hands.
[ترجمه ترگمان]طرفداران تیتو سلاح های خود را از دست آلمان ها تهیه کردند
[ترجمه گوگل]حزب سوسیالیست های تحت تیتو از دست آلمان ها سلاح های خود را از دست داد
[ترجمه گوگل]حزب سوسیالیست های تحت تیتو از دست آلمان ها سلاح های خود را از دست داد
5. Tito was ready, and scarified the epigram to Scala's content.
[ترجمه ترگمان]تیتو آماده بود و لطیفه گویی را به to < Number > ۱ < \/ Number > s < Number > ۱ < \/ Number > s < Number > ۱ < \/ Number > s < Number > ۱ < \/
[ترجمه گوگل]تیتو آماده بود، و epigram را به محتوا Scala زد
[ترجمه گوگل]تیتو آماده بود، و epigram را به محتوا Scala زد
6. Tito can be seen in vitro a battery box and a wire.
[ترجمه ترگمان]تیتو را می توان در آزمایشگاه یک جعبه باتری و یک سیم دید
[ترجمه گوگل]تیتو را می توان در جعبه باتری و سیم استفاده کرد
[ترجمه گوگل]تیتو را می توان در جعبه باتری و سیم استفاده کرد
7. Tito forged a unique model of communism after breaking with Stalin in 194
[ترجمه ترگمان]تیتو یک مدل منحصر به فرد از کمونیسم را بعد از شکستن با استالین ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]تیتو پس از شکستن استالین در سال 194 یک مدل منحصر به فرد از کمونیسم را جعل کرد
[ترجمه گوگل]تیتو پس از شکستن استالین در سال 194 یک مدل منحصر به فرد از کمونیسم را جعل کرد
8. Tito stood by her without hastening to reach the book.
[ترجمه ترگمان]تیتو بدون عجله در کنار او ایستاد تا به کتاب برسد
[ترجمه گوگل]تیتو بدون اینکه سریعا به کتاب برسد، ایستاد
[ترجمه گوگل]تیتو بدون اینکه سریعا به کتاب برسد، ایستاد
9. Tito was making his way rapidly in high quarters.
[ترجمه ترگمان]تیتو به سرعت راه خود را در طبقه بالا درست می کرد
[ترجمه گوگل]تیتو راه خود را به سرعت در سطح بالا راه اندازی کرد
[ترجمه گوگل]تیتو راه خود را به سرعت در سطح بالا راه اندازی کرد
10. Tito felt a disagreeable chill at this answer.
[ترجمه ترگمان]در پاسخ این سوال، تیتو احساس سرمای ناخوشایندی کرد
[ترجمه گوگل]تیتو در این پاسخ احساس آرامش ناخوشایند داشت
[ترجمه گوگل]تیتو در این پاسخ احساس آرامش ناخوشایند داشت
11. Tito was conscious that some bystanders were laughing at them.
[ترجمه ترگمان]متوجه شد که عده ای از تماشاچیان به آن ها می خندند
[ترجمه گوگل]تیتو آگاه بود که برخی از افراد عادی با آنها خندیدند
[ترجمه گوگل]تیتو آگاه بود که برخی از افراد عادی با آنها خندیدند
12. Tito had at that moment a nauseating weariness of simulation.
[ترجمه ترگمان]در آن لحظه تیتو از شبیه سازی نفرت انگیز شبیه سازی شده بود
[ترجمه گوگل]تیتو در آن لحظه یک خستگی خفیف از شبیه سازی داشت
[ترجمه گوگل]تیتو در آن لحظه یک خستگی خفیف از شبیه سازی داشت
13. Because experts suspected Soma to be cueing Tito, she taught him to write.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که متخصصان در سوم به cueing تیتو مشکوک بودند، او به او یاد داد که بنویسد
[ترجمه گوگل]از آنجا که متخصصان مظنون به سما می شوند تا تیتو را رد کنند، او به او یاد داد که نوشتن کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که متخصصان مظنون به سما می شوند تا تیتو را رد کنند، او به او یاد داد که نوشتن کند
کلمات دیگر: