کلمه جو
صفحه اصلی

midweek


وسط هفته، چهارشنبه، میان هفته

انگلیسی به فارسی

میدویک، میان هفته، چهار شنبه


میان هفته، چهارشنبه


انگلیسی به انگلیسی

• middle of the week
of the middle of the week; occurring in the middle of the week
occurring in the middle of the week
if you do something midweek, you do it in the middle of the week.

جملات نمونه

1. There are often discounts available for midweek travel.
[ترجمه ترگمان]اغلب تخفیف در دسترس برای سفر midweek وجود دارد
[ترجمه گوگل]اغلب تخفیف هایی برای سفر میانه هفته وجود دارد

2. It was a record attendance for a midweek game.
[ترجمه ترگمان]این یه شرکت ضبط شده برای یه بازی midweek بود
[ترجمه گوگل]این یک بازی رکوردی برای یک بازی نیمه نهایی بود

3. By midweek, the situation had become worrying.
[ترجمه ترگمان]با این حال، اوضاع نگران کننده شده بود
[ترجمه گوگل]در اواسط هفته، وضعیت نگران کننده بود

4. The package includes midweek flights from Gatwick.
[ترجمه ترگمان]این بسته شامل midweek پرواز از Gatwick می باشد
[ترجمه گوگل]این بسته شامل پروازهای میدویک از گاتویک است

5. Midweek is a good time to travel to avoid the crowds.
[ترجمه ترگمان]Midweek برای اجتناب از جمعیت زمان مناسبی است
[ترجمه گوگل]میدویک زمان مناسب برای سفر به اجتناب از جمعیت است

6. They'll be able to go up to London midweek.
[ترجمه ترگمان]می توانند به لندن بروند
[ترجمه گوگل]آنها قادر خواهند بود تا اواسط هفته لندن بروند

7. By midweek he was too tired to go out.
[ترجمه ترگمان]کم کم خسته شد و از خانه بیرون رفت
[ترجمه گوگل]اواسط هفته او خیلی خسته بود که بیرون بیاید

8. The match will be played in midweek.
[ترجمه ترگمان]مسابقه در midweek برگزار خواهد شد
[ترجمه گوگل]مسابقه در نیمه هفته پخش خواهد شد

9. Francisco, with low-season midweek fares from both cities starting at around $ 460.
[ترجمه ترگمان]سان فرانسیسکو با کرایه فصل پایین از هر دو شهر از حدود ۴۶۰ دلار شروع به کار می کند
[ترجمه گوگل]فرانسیسکو، با قیمت های پایین فصل میانه دهه از هر دو شهر با حدود 460 دلار شروع می شود

10. The prices begin at $ 1and include midweek discounts.
[ترجمه ترگمان]قیمت ها از ۱ دلار شروع می شود و شامل تخفیف midweek می شود
[ترجمه گوگل]قیمت ها از $ 1 شروع می شود و شامل تخفیف میانه هفته ای می شود

11. Leicester could only manage a goalless draw midweek with Sutton Coldfield and will be keen to return to winning form.
[ترجمه ترگمان]لس تر تنها می تواند یک تیم goalless را با شرکت ساتون Coldfield اداره کند و مشتاق بازگشت به شکل برنده باشد
[ترجمه گوگل]لستر تنها می تواند نیمه نهایی گلزنی را با Sutton Coldfield مدیریت کند و مشتاق بازگشت به فرم برنده است

12. A meeting is scheduled for midweek.
[ترجمه ترگمان]جلسه برای midweek برنامه ریزی شده است
[ترجمه گوگل]یک جلسه برای میانه هفته برنامه ریزی شده است

13. After a midweek game in London(Sentence dictionary), the cousins went on to a two-day binge.
[ترجمه ترگمان]بعد از بازی midweek در فرهنگ لندن (حکم جمله)، عموزاده به یک پرخوری دو روزه ادامه داد
[ترجمه گوگل]پس از یک بازی نیمه نهایی در لندن (فرهنگ لغت حکم)، پسرعموها به یک دوشاخه دو روز ادامه دادند

14. The midfield player broke an arm during the midweek draw with Arsenal and will be in plaster for six weeks.
[ترجمه ترگمان]بازیکن میانی یک بازویش را در طول تساوی midweek با آرسنال شکست و شش هفته در گچ خواهد بود
[ترجمه گوگل]بازیکن میانهفروشی در طول این فصل آرسنال با تساوی نیمه نهایی شکست خورده و به مدت شش هفته در گچ قرار دارد

15. The magazine comes out midweek.
[ترجمه ترگمان]مجله از midweek بیرون می آید
[ترجمه گوگل]این مجله میانه هفته ای می آید


کلمات دیگر: