توانایی، زور مندی، بزرگی، عظمت
mightiness
توانایی، زور مندی، بزرگی، عظمت
انگلیسی به فارسی
توانایی
انگلیسی به انگلیسی
• strength, power; greatness
جملات نمونه
1. Music creation because had it of mightiness but clear character characteristic but be full of magic power.
[ترجمه ترگمان]آفرینش موسیقی به این خاطر که دارای ویژگی های شخصیتی ساده اما روشنی بود اما پر از قدرت جادویی بود
[ترجمه گوگل]ایجاد موسیقی به دلیل آن بود که توانایی اما شخصیت مشخص مشخص، اما پر از قدرت جادویی است
[ترجمه گوگل]ایجاد موسیقی به دلیل آن بود که توانایی اما شخصیت مشخص مشخص، اما پر از قدرت جادویی است
2. Don't complain enemy who is mightiness.
[ترجمه ترگمان]از دشمن شکایت نکن که mightiness است
[ترجمه گوگل]دشمن را که توانایی دارد شکایت نکنید
[ترجمه گوگل]دشمن را که توانایی دارد شکایت نکنید
3. Red symbolizes the courage and mightiness, white symbolizes the chasteness and cleanly, blue symbolizes the guard, persistent, dauntless and justice.
[ترجمه ترگمان]قرمز نماد شجاعت و شجاعت است، سفید نماد the و تمیز، آبی نماد گارد، پشت کار، بی باک و عدالت است
[ترجمه گوگل]قرمز نماد شجاعت و توانایی است، سفید نمادی از شفقت و پاک است، آبی نماد گارد، پایدار، بی رحم و عدالت است
[ترجمه گوگل]قرمز نماد شجاعت و توانایی است، سفید نمادی از شفقت و پاک است، آبی نماد گارد، پایدار، بی رحم و عدالت است
4. His high and mightiness Mr. Darcy.
[ترجمه ترگمان]آقای دار سی با صدای بلند گفت: آقای دار سی
[ترجمه گوگل]او بالا و توانایی آقای دارسی
[ترجمه گوگل]او بالا و توانایی آقای دارسی
5. The silk's elegance and palace's mightiness amaze the guests.
[ترجمه ترگمان]میهمانان آراسته و مجلل قصر، میهمان خانه را شگفت زده می کنند
[ترجمه گوگل]Elegance ابریشمی و توانایی کاخ ها مهمانان را خیره می کنند
[ترجمه گوگل]Elegance ابریشمی و توانایی کاخ ها مهمانان را خیره می کنند
6. The performance of the sketch dint have mightiness of image pleasant impression with not commutability of alone of art magic power.
[ترجمه ترگمان]کارایی این اسکیس دارای تاثیر مطلوب تصویر با not از قدرت جادویی هنر است
[ترجمه گوگل]عملکرد طرح نازک، توانایی تصوری دلپذیر را دارد که تغییرات آن تنها از قدرت جادویی هنری نیست
[ترجمه گوگل]عملکرد طرح نازک، توانایی تصوری دلپذیر را دارد که تغییرات آن تنها از قدرت جادویی هنری نیست
7. There is no denying the mightiness of the sea.
[ترجمه ترگمان]هیچ شکی نیست که در دریا وجود دارد
[ترجمه گوگل]هیچ انسانی توانایی دریا وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ انسانی توانایی دریا وجود ندارد
8. In early modem England, the overseas trade experienced a process from weakness to mightiness.
[ترجمه ترگمان]در اوایل modem انگلیس، تجارت خارجی یک فرآیند از ضعف به mightiness را تجربه کرد
[ترجمه گوگل]در مدرن مودم انگلستان، تجارت در خارج از کشور از روند ضعف به توانایی رسیده است
[ترجمه گوگل]در مدرن مودم انگلستان، تجارت در خارج از کشور از روند ضعف به توانایی رسیده است
9. Grow the new servicing business of credit to have mightiness power of processing credit product.
[ترجمه ترگمان]رشد کسب وکار جدید اعتبار برای داشتن قدرت شارژ مجدد محصول اعتباری
[ترجمه گوگل]کسب و کار جدید خدمات اعتباری را افزایش می دهد تا قدرت توانایی پردازش محصول اعتباری را داشته باشد
[ترجمه گوگل]کسب و کار جدید خدمات اعتباری را افزایش می دهد تا قدرت توانایی پردازش محصول اعتباری را داشته باشد
10. Therefore, his color is bright but the work of mightiness, then and accurately refract one this plateau race humanities of generous, the Tan concuss, simple and optimistic.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، رنگ او روشن است، اما کار of، پس و به طور دقیق این فلات را به دقت شکسته می کند: انسانی بخشنده، ساده و خوش بین
[ترجمه گوگل]بنابراین، رنگ او روشن است، اما کار قدرتمندی، پس از آن و به درستی ریزش یکی از این پلاتو نژاد علوم انسانی سخاوتمندانه، قهوهای مایل به زرد concuss، ساده و خوش بینانه است
[ترجمه گوگل]بنابراین، رنگ او روشن است، اما کار قدرتمندی، پس از آن و به درستی ریزش یکی از این پلاتو نژاد علوم انسانی سخاوتمندانه، قهوهای مایل به زرد concuss، ساده و خوش بینانه است
11. Our factory specially manufactures a series of furniture articles, such as transparence cupula with hook, mightiness dauby hook, pothook, key buckle, opening bottle ware, soapbox, and so on.
[ترجمه ترگمان]کارخانه ما به طور ویژه یک سری مقالات مبلمان را تولید می کند، مانند transparence cupula با قلاب، قلاب dauby، قلاب دار، قلاب کردن کلید، باز کردن بطری، صابون، و غیره
[ترجمه گوگل]کارخانه ما به طور خاص تولید مجموعه ای از مقالات مبلمان، از قبیل شفافیت کاپولا با قلاب، قلاب قلاب قریب به اتفاق، pothook، دستگیره کلیدی، باز کردن ظروف بطری، soapbox، و غیره
[ترجمه گوگل]کارخانه ما به طور خاص تولید مجموعه ای از مقالات مبلمان، از قبیل شفافیت کاپولا با قلاب، قلاب قلاب قریب به اتفاق، pothook، دستگیره کلیدی، باز کردن ظروف بطری، soapbox، و غیره
12. The results show that the subtropical high over West Pacific changes from puniness to mightiness and Baikal cyclone maintains is one of cause of rainy weather in the 2000' s autumn.
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که بالای نیمه استوایی اقیانوس آرام غربی از puniness تا mightiness و cyclone (Baikal)یکی از علل هوای بارانی در پاییز ۲۰۰۰ است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که سطح زیراتومی بالا نسبت به غرب اقیانوس آرام از پانسیون به توانایی تغییر می کند و سیکلون باکال حفظ می کند یکی از دلایل بارش باران در پاییز 2000 است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که سطح زیراتومی بالا نسبت به غرب اقیانوس آرام از پانسیون به توانایی تغییر می کند و سیکلون باکال حفظ می کند یکی از دلایل بارش باران در پاییز 2000 است
13. Our company is talent showing myself with several years of sales experience and mightiness strength.
[ترجمه ترگمان]شرکت ما استعداد خود را با چندین سال تجربه فروش و قدرت mightiness نشان می دهد
[ترجمه گوگل]شرکت ما استعداد خود را نشان می دهد با چند سال تجربه فروش و قدرت توانایی
[ترجمه گوگل]شرکت ما استعداد خود را نشان می دهد با چند سال تجربه فروش و قدرت توانایی
14. The rock physics mechanics property is bad, weathering and the soil erosion are mightiness.
[ترجمه ترگمان]خاصیت مکانیک سنگی صخره بد است، هوازدگی و فرسایش خاک mightiness هستند
[ترجمه گوگل]خصوصیات مکانیک فیزیک سنگ بد است، آب و هوا و فرسایش خاک، توانایی است
[ترجمه گوگل]خصوصیات مکانیک فیزیک سنگ بد است، آب و هوا و فرسایش خاک، توانایی است
کلمات دیگر: