کلمه جو
صفحه اصلی

shammed

انگلیسی به فارسی

ضعیف، وانمود کردن، بخود بستن، تظاهر کردن


انگلیسی به انگلیسی

• fraudulent; faked, feigned

جملات نمونه

1. i shammed headache
وانمود کردم که سردرد دارم.


کلمات دیگر: