لرزندگی، تزلزل، سستی، ضعف، بی ثباتی
shakiness
لرزندگی، تزلزل، سستی، ضعف، بی ثباتی
انگلیسی به فارسی
شکنندگی
انگلیسی به انگلیسی
• quality of being shaky; tendency to tremble; unsteadiness; lack of soundness; precariousness
جملات نمونه
1. These revelations threw a spotlight on the shakiness of the economy.
[ترجمه ترگمان]این revelations بر جنبه های اقتصادی اقتصاد تمرکز کردند
[ترجمه گوگل]این آگهی ها توجه ویژه ای به زرق و برق اقتصاد داشت
[ترجمه گوگل]این آگهی ها توجه ویژه ای به زرق و برق اقتصاد داشت
2. The impact includes the feeling of drowsiness, disorientation, shakiness, dry mouth, blurred vision and an inability to concentrate.
[ترجمه ترگمان]این تاثیر شامل احساس خواب آلودگی، حواس پرتی، دهان خشک، دهان خشک، دید تار و ناتوانی در تمرکز است
[ترجمه گوگل]تأثیر شامل احساس خواب آلودگی، عدم تمرکز، شکنندگی، خشکی دهان، تاری دید و عدم توانایی تمرکز است
[ترجمه گوگل]تأثیر شامل احساس خواب آلودگی، عدم تمرکز، شکنندگی، خشکی دهان، تاری دید و عدم توانایی تمرکز است
3. Under certain velocities, locomotive transverse shakiness is so sever that it prevents locomotive raising speed further.
[ترجمه ترگمان]در سرعت های معین، shakiness عرضی لوکوموتیو چنان شدید است که مانع افزایش سرعت لوکوموتیو می شود
[ترجمه گوگل]با سرعت های خاص، تراکم عرضی لوکوموتیو بسیار زیاد است و مانع از افزایش سرعت حرکت لوکوموتیو می شود
[ترجمه گوگل]با سرعت های خاص، تراکم عرضی لوکوموتیو بسیار زیاد است و مانع از افزایش سرعت حرکت لوکوموتیو می شود
4. The shakiness in world stock markets did not help the dollar, which is at levels against the yen last seen 1years ago.
[ترجمه ترگمان]The در بازارهای بورس جهان به دلار کمک نکردند، که برابر با ین است که سال گذشته شاهد آن بود
[ترجمه گوگل]شکنندگی در بازارهای سهام جهانی به دلار کمک نمیکند، که در مقیاس علیه ین اخیرا 1 سال پیش مشاهده شده است
[ترجمه گوگل]شکنندگی در بازارهای سهام جهانی به دلار کمک نمیکند، که در مقیاس علیه ین اخیرا 1 سال پیش مشاهده شده است
5. The symptoms of hypoglycemia may include hunger, sweating, shakiness, palpitation, faintness, dizziness, nausea or a headache.
[ترجمه ترگمان]علایم of ممکن است شامل گرسنگی، عرق ریختن، shakiness، palpitation، سرگیجه، سرگیجه، تهوع یا سردرد باشند
[ترجمه گوگل]علائم هیپوگلیسمی ممکن است شامل گرسنگی، عرق کردن، شکنندگی، طاسی، ضربان، سرگیجه، حالت تهوع یا سردرد باشد
[ترجمه گوگل]علائم هیپوگلیسمی ممکن است شامل گرسنگی، عرق کردن، شکنندگی، طاسی، ضربان، سرگیجه، حالت تهوع یا سردرد باشد
6. The shakiness in world stock markets did not help the dollar.
[ترجمه ترگمان]The در بازارهای بورس جهانی به دلار کمک نکردند
[ترجمه گوگل]شکنندگی در بازارهای سهام جهانی به دلار کمک نمی کند
[ترجمه گوگل]شکنندگی در بازارهای سهام جهانی به دلار کمک نمی کند
7. Shakiness, cold sweating, palpitation, and hunger sensation are some of the initial symptoms of hypoglycemia which result from adrenergic effect.
[ترجمه ترگمان]عرق سرد، عرق سرد، و احساس گرسنگی برخی از نشانه های اولیه of هستند که باعث اثر α می شوند
[ترجمه گوگل]شکنندگی، عرق سرد، طحال و احساس گرسنگی بعضی از علائم اولیه هیپوگلیسمی است که منجر به اثر آدرنرژیک می شود
[ترجمه گوگل]شکنندگی، عرق سرد، طحال و احساس گرسنگی بعضی از علائم اولیه هیپوگلیسمی است که منجر به اثر آدرنرژیک می شود
8. Trying to control the shakiness of my voice, I asked for the Center on Sexuality and Disability.
[ترجمه ترگمان]در حالی که سعی می کردم لحن صدایم را کنترل کنم، از مرکز sexuality و disability درخواست کردم
[ترجمه گوگل]تلاش برای کنترل زدگی صدای من، از مرکز جنسی و معلولیت خواسته شدم
[ترجمه گوگل]تلاش برای کنترل زدگی صدای من، از مرکز جنسی و معلولیت خواسته شدم
9. Very low glucose, called hypoglycemia, is a condition that poses risks for people with either form of diabetes, potentially causing shakiness, dizziness, seizures, coma or even death.
[ترجمه ترگمان]قند بسیار پایین، به نام hypoglycemia، شرایطی است که خطرات برای افراد مبتلا به نوعی دیابت را به همراه دارد که به طور بالقوه موجب گیجی، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه گوگل]گلوکز بسیار پایین، که به نام هیپوگلیسمی نامیده می شود، وضعیتی است که خطری برای افراد مبتلا به هر نوع دیابت ایجاد می کند، که به طور بالقوه سبب تکان دادن، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
[ترجمه گوگل]گلوکز بسیار پایین، که به نام هیپوگلیسمی نامیده می شود، وضعیتی است که خطری برای افراد مبتلا به هر نوع دیابت ایجاد می کند، که به طور بالقوه سبب تکان دادن، سرگیجه، تشنج، کما یا حتی مرگ می شود
10. The quality of the cinematography is quite good, except for a little shakiness in the beginning.
[ترجمه ترگمان]کیفیت فیلمبرداری بسیار خوب است، به جز کمی shakiness در ابتدای کار
[ترجمه گوگل]کیفیت فیلمبرداری بسیار خوب است، به استثنای اینکه در ابتدا کمی تیز بودن
[ترجمه گوگل]کیفیت فیلمبرداری بسیار خوب است، به استثنای اینکه در ابتدا کمی تیز بودن
11. This has got to be the first step you take on the path to freedom. That will help you turn the shakiness into strength.
[ترجمه ترگمان]این اولین قدم است که شما مسیر را به سمت آزادی طی می کنید این کار به شما کمک می کند the را به قدرت تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]این اولین قدم برای رسیدن به آزادی است این به شما کمک خواهد کرد که شکنندگی را به قدرت تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]این اولین قدم برای رسیدن به آزادی است این به شما کمک خواهد کرد که شکنندگی را به قدرت تبدیل کنید
12. Conclusion:The result of colonic transit test possesses fortuity and independability since the shakiness of colonic function.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: نتیجه آزمون حمل و نقل colonic دارای fortuity و independability از زمان اجرای تابع colonic است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: نتیجه آزمون حمل و نقل کولون از زمان شکستن عملکرد کولون، خوش خیم و مستقل بودن است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: نتیجه آزمون حمل و نقل کولون از زمان شکستن عملکرد کولون، خوش خیم و مستقل بودن است
13. Maybe they'll damage my brain, and they also give me side effects such as sleeping during the day and shakiness that can make writing more difficult, but they keep me alive.
[ترجمه ترگمان]شاید به مغزم آسیب ببینند، و همچنین اثرات جانبی زیادی از قبیل خوابیدن در طول روز و shakiness که می تواند نوشتن را مشکل تر کند به من می دهند، اما آن ها مرا زنده نگه می دارند
[ترجمه گوگل]شاید آنها به مغز من آسیب برساند، و همچنین به من عوارض جانبی مانند خواب در طول روز و shakiness که می تواند نوشتن مشکل تر است، اما آنها من زنده نگه داشتن
[ترجمه گوگل]شاید آنها به مغز من آسیب برساند، و همچنین به من عوارض جانبی مانند خواب در طول روز و shakiness که می تواند نوشتن مشکل تر است، اما آنها من زنده نگه داشتن
14. Nobody yet knows how long and how seriously the shakiness in the financial system will drag down the economy.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس هنوز نمی داند تا چه مدت و چه میزان جدی بودن وضعیت مالی در سیستم مالی، اقتصاد را پایین خواهد کشید
[ترجمه گوگل]هیچ کس هنوز نمی داند که چقدر طول می کشد و به طور جدی سستی در سیستم مالی اقتصاد را تسری می دهد
[ترجمه گوگل]هیچ کس هنوز نمی داند که چقدر طول می کشد و به طور جدی سستی در سیستم مالی اقتصاد را تسری می دهد
کلمات دیگر: