کلمه جو
صفحه اصلی

shake hands


دست دادن (با کسی)

انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to take the hand of another person and move it up and down. People shake hands to greet each other or to show that they agree on something.

• press hands with, clasp another's hand (as in greeting)

جملات نمونه

1. Don't forget to shake hands - it's the done thing, you know.
[ترجمه ترگمان]فراموش نکن که دست بدی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید دستانتان را لمس کنید - این کار انجام شده است، شما می دانید

2. Stop fighting you two - shake hands and make peace !
[ترجمه zahrazarin] شما دو نفر جنگ رو تموم کنید - دست بدهید و صلح کنید
[ترجمه 81194] شما دو نفر جنگیدن و بس کنید دست بدید وآشتی کنید
[ترجمه امیر] دست دادن
[ترجمه ترگمان]مبارزه کردن با شما دو دست دادن را رها کنید و صلح را ایجاد کنید!
[ترجمه گوگل]متوقف کردن مبارزه با شما دو - لرزش دست و ایجاد صلح!

3. Do people in Italy shake hands when they meet?
[ترجمه بنفشه] ایا مردم ایتالیا دست می دهند وقتی همدیگر را می بینند؟
[ترجمه ترگمان]آیا هنگامی که یکدیگر را ملاقات می کنند، مردم در ایتالیا دست می دهند؟
[ترجمه گوگل]آیا مردم در ایتالیا هنگامی که با آنها ملاقات می کنند دست به دست می زنند؟

4. He broke off in mid-sentence to shake hands with the new arrivals.
[ترجمه ترگمان]جمله اش را قطع کرد و با تازه وارد دست داد
[ترجمه گوگل]او در اواسط حکم شکست را به دست آوردن دست به دست تازه واردان

5. It's natural to shake hands with sb. you've just met.
[ترجمه ترگمان]طبیعیه که با sb دست بدیم تو تازه با هم آشنا شدی
[ترجمه گوگل]طبیعی است که دستان خود را با اسب تکان بدهد شما فقط ملاقات کردید

6. Would they shake hands and agree to forget the whole thing were he to do so?
[ترجمه ترگمان]آیا با هم دست می دهند و موافقت می کنند که همه چیز را فراموش کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا آنها دست ها را لرزاندند و موافق بودند که همه چیز را فراموش کنند که او این کار را انجام دهد؟

7. McCready did not embrace or even shake hands.
[ترجمه ترگمان]McCready در آغوش هم نبودند و حتی دست یکدیگر را فشردند
[ترجمه گوگل]McCready دست خود را در آغوش نگرفت و یا حتی دستش را تکان نداد

8. They shake hands, kiss greetings, exchange news and rumors, and take snapshots of each other.
[ترجمه ترگمان]با هم دست می دهند و خداحافظی می کنند و اخبار و شایعات و شایعات را می گیرند و عکس هایی از یکدیگر می گیرند
[ترجمه گوگل]آنها دست ها را لمس می کنند، سلام می کنند، اخبار و شایعات را مبادله می کنند و عکس ها را از یکدیگر می گیرند

9. Ma and Father shake hands with everyone and look as if they are having a wonderful time.
[ترجمه ترگمان]مادر و پدر با همه دست می دهند و انگار اوقات خوشی دارند
[ترجمه گوگل]مادرم و پدر با دستان خود را لمس می کنند و به نظر می رسند که زمان شگفت انگیزی دارند

10. Anna and William stand and shake hands formally Well, it was nice to meet you.
[ترجمه ترگمان]آنا و ویلیام می ایستند و به طور رسمی دست می دهند، خوب، ملاقات با شما خوب بود
[ترجمه گوگل]آنا و ویلیام ایستاده و دستان خود را تکان می دهند خوب، خوشحال شدم که با شما ملاقات کنم

11. Eventually she literally dragged him up to shake hands.
[ترجمه ترگمان]بالاخره او را کشید تا دست خود را بفشارد
[ترجمه گوگل]در نهایت او به معنای واقعی کلمه او را کشید تا دستانش را بچرخاند

12. Cruelty and fear shake hands together. Honore de Balzac
[ترجمه ترگمان] و ترس و وحشت دست همدیگه رو فشردند از اونوره دو بالزاک
[ترجمه گوگل]بی رحمی و ترس دست ها را لرزاند هانور د بالزاک

13. It was not until she stood up to shake hands that Julia saw that she was pregnant.
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که ایستاد تا دست بدهد جولیا متوجه شد که او حامله است
[ترجمه گوگل]تا زمانی که او ایستاد تا دست ها را لمس کند، جولیا متوجه شد که او باردار است

14. Auster reached out to shake hands with him, and Quinn realized that he was still holding the yoyo.
[ترجمه ترگمان]auster دستش را دراز کرد تا با او دست بدهد، و کوئین متوجه شد که هنوز تصویر را در دست دارد
[ترجمه گوگل]اوستر با دستان خود را لرزاند و کوین متوجه شد که او هنوز هم یوئه را نگه می دارد

15. He watched them shake hands and embrace.
[ترجمه ترگمان]او آن ها را دید که با هم دست دادند و همدیگر را در آغوش گرفتند
[ترجمه گوگل]او آنها را تماشا کرد و دست ها را در آغوش گرفتند

پیشنهاد کاربران

دست دادن

grasp sb's hand and move it up and down for greeting

دست دوستی دادن


کلمات دیگر: