کلمه جو
صفحه اصلی

masking


نقاب گذارى، مانع دید شدن کامپیوتر : پوشش روانشناسى : پوشاندن علوم نظامى : پوشاندن

انگلیسی به فارسی

پوشش دادن، پوشاندن، پنهان کردن، ماسک زدن


انگلیسی به انگلیسی

• disguising, camouflaging, hiding, concealing; covering

دیکشنری تخصصی

[سینما] سبک ماسکینگ - نقابگذاری
[کامپیوتر] پوشش ؛ نقاب ؛ گذاری
[برق و الکترونیک] پوشانه گذاری - پوشاندن، پوشاننده 1. مقدار آستانه قابل شنیدن صدا که با حضور صدای دیگر افزایش پیدا می کند . واحد آن دسی بل است . آن را پوشش شنیداری و پوشش شنوایی نیز می نامند . 2. مراحل برمنامه ریزی شده برای حذف پوشش رادار در مناطقی ه چنین ارسالی می تواند در مقاصد ناوبری برای دشمن مفید باشد . با تضعیف باریکه در آن جهتها با استفاده از فرستنده های اضافی روی همان بسامد در مکانهای مناسب برای تداخل با جهت یابی 3. استفاده از پوشش یا روکشی روی سطح نیمرسانا برای آماده سازی سطح پوشیده شده برای زدودن یا نشاندن انتخابی 4. به کار گیری تنها، نویز، موسیقی یا صداهای دیگر برای مخفی کردن یا پوشاندن یک سیگنال واضح برای مقاصد سری . سیگنال پوشاننده باید در پایانه ی گیرنده در دسترس باشد . تا از سیگنال دریافتی تفریق شود و سیگنال مطلوب به دست آید .
[زمین شناسی] نقاب گذاری فرایندی برای کنار گذاشتن قسمتی از تصویر یا نقشه به منظور جلوگیری از پردازش بیش از حد آن قسمت. وسایلی برای ذخیره با ظرفیت ذخیره بسیار زیاد.
[ریاضیات] پوشش، روکش، روپوشانی
[آمار] درون آوری

جملات نمونه

1. He put masking tape round the edges of the glass while he painted the window frame.
[ترجمه Saleheh] او هنگامی که قاب پنجره را رنگ میزد، دور لبه های شیشه را با نوار ( چسب ) پوشاند.
[ترجمه ترگمان]او نوار را دور لبه لیوان گذاشت در حالی که قاب پنجره را رنگ زد
[ترجمه گوگل]او در حالی که قاب پنجره را نقاشی می کند، نوار لایه های شیشه را پوشانده است

2. He is good at masking his real character behind an assumed manner.
[ترجمه ترگمان]او در مخفی کردن شخصیت واقعی خود در پشت یک حالت فرضی، خوب است
[ترجمه گوگل]او خوب است که شخصیت واقعی خود را پشت سر بگذارد

3. In brightness masking, a homogeneous bright field is used after the target word.
[ترجمه ترگمان]در ماسک درخشندگی، یک میدان روشن همگن بعد از کلمه هدف مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در رنگ آمیزی روشنایی، یک پس زمینه همگن رنگ پس از کلمه مورد استفاده قرار می گیرد

4. Then I borrowed some masking tape from the office and hung them on the cafeteria wall.
[ترجمه ترگمان]بعد چند تا نوار مخفی از دفتر قرض گرفتم و آن ها را روی دیوار کافه تریا آویزان کردم
[ترجمه گوگل]سپس من بعضی از نوارهای پوشاننده را از اداره قرض گرفتم و آنها را بر روی دیوار کافه تریا آویزان کردم

5. He sticks like glue, and thinks he is masking his intentions.
[ترجمه ترگمان]مثل چسب است و فکر می کند که او قصد خود را پنهان کرده است
[ترجمه گوگل]او مانند چسب می کشد و فکر می کند او اهداف خود را پنهان می کند

6. Some readings seemed high, possibly because of imperfect masking of the plant boxes.
[ترجمه ترگمان]بعضی از خوانش ها، احتمالا به خاطر پوشش ناقص جعبه های گیاه، بالا به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]بعضی از خواندن ها به نظر می رسید بالا، احتمالا به دلیل پوشیدن ناقص جعبه های گیاه

7. They were bound and gagged with masking tape.
[ترجمه ترگمان]هر دو دست و پا بسته و دست و پا بسته بودند
[ترجمه گوگل]آنها با نوار پوشاننده محدود و خم شده بودند

8. First, you should not use masking tape under any circumstances.
[ترجمه ترگمان]اول، تو نباید از نوار پنهان سازی در هر شرایطی استفاده کنی
[ترجمه گوگل]اول، نباید نوار تحت پوشش در هر شرایطی استفاده کنید

9. Masking his doubts with machismo, he feels he is not really a man unless he can seize whatever he wants.
[ترجمه ترگمان]از doubts با machismo، احساس می کند که او واقعا یک مرد نیست مگر اینکه بتواند هر چیزی را که می خواهد بگیرد
[ترجمه گوگل]او تردید خود را نسبت به ماشینیسم تلقی می کند، او احساس می کند که او واقعا مرد نیست، مگر اینکه بتواند آنچه را که می خواهد به دست بیاورد

10. Next stick strips of low-tack masking tape over the areas of background colour that you want to remain.
[ترجمه ترگمان]نوار چسب بعدی نوار چسب با رویه کم را بر روی قسمت های رنگی که می خواهید باقی بماند نوار چسب قرار دهید
[ترجمه گوگل]نوار های بعدی نوار تسکین کم نوار در زمینه های رنگ پس زمینه که می خواهید باقی بمانید

11. I found that ordinary narrow masking tape was the answer.
[ترجمه ترگمان]من متوجه شدم که یک نوار پلاستیکی معمولی جواب را دارد
[ترجمه گوگل]من متوجه شدم که نوار نوار عادی باریک پاسخ مناسبی بود

12. Each was lined with several layers of black plastic U. S. Government burn bag and the plastic sealed with masking tape.
[ترجمه ترگمان]هر کدامشان با چند لایه پلاستیکی سیاه پوشیده شده بودند اس دولت کیسه را آتش زد و پلاستیک با نوار چسب بسته شد
[ترجمه گوگل]هر کدام با لایه های مختلفی از پلاستیکی سیاه و سفید U S قرار داده شده بود دولت سوزاندن کیسه و پلاستیکی مهر و موم شده با نوار پوشش

13. For years I tried to paint around grasses and tried masking fluid; however neither approach gave me a satisfactory result.
[ترجمه ترگمان]سال ها تلاش کردم که چمن ها را رنگ بزنم و سعی کنم سیال را پنهان کنم؛ با این وجود، هیچ کدام از این روش ها نتایج رضایت بخشی به من ندادند
[ترجمه گوگل]سالها تلاش کردم تا در اطراف علفها رنگی بزنم و سعی کردم ماسک را پوشانده باشم با این وجود، هیچ یک از رویکردهای من نتیجه ای رضایت بخش نبود

14. Wrap the bottom corner with a couple of layers of masking tape to prevent the scraper from cutting the device.
[ترجمه ترگمان]گوشه پایین را با چند لایه چسب بپوشانید تا از برش دستگاه جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]گوشه پایین را با چند لایه نوار پاشنه زده کنید تا جلوی بریدن دستگاه را بگیرد

پیشنهاد کاربران

masking ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: پوشش 5
تعریف: 1. فرستادن صدا به گوش غیرآزمایشی برای عدم مشارکت آن، در هنگام آزمایش گوش دیگر 2. مقدار صدایی که به وسیلۀ آن آستانۀ شنوایی یک صدا با وجود صدای دیگر بالا می رود


کلمات دیگر: