علت
causa
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• reason, motive (latin)
دیکشنری تخصصی
[حقوق] علت، مبنی، انگیزه، به دلیل، دعوای مطروح
جملات نمونه
1. a law degree honoris causa
لیسانس حقوق با فرمندی
2. Darwin's vera causa argumentation shows that natural selection is not tautologous for one reason, ultimately.
[ترجمه ترگمان]استدلال causa ورا s نشان می دهد که انتخاب طبیعی یک دلیل برای یک دلیل نیست
[ترجمه گوگل]استدلال دارو به علت داروین نشان می دهد که انتخاب طبیعی برای یک دلیل، در نهایت به دلیل یک توهمات نیست
[ترجمه گوگل]استدلال دارو به علت داروین نشان می دهد که انتخاب طبیعی برای یک دلیل، در نهایت به دلیل یک توهمات نیست
3. Ex turpi causa means that from a bad cause no action arises.
[ترجمه ترگمان]Ex causa به این معنی است که از یک دلیل بد هیچ اقدامی صورت نمی گیرد
[ترجمه گوگل]Expirapyasea به معنی آن است که از یک دلیل بد هیچ اقدام ناشی می شود
[ترجمه گوگل]Expirapyasea به معنی آن است که از یک دلیل بد هیچ اقدام ناشی می شود
4. Strings, bassoon, tuba, timpani and gran causa ( bass drum ) march along with moody determination.
[ترجمه ترگمان]Strings، باسون، tuba، timpani و gran causa (طبل بیس)همراه با عزم moody حرکت می کنند
[ترجمه گوگل]رشته ها، باسن، توبام، تامپانی و گران عذا (درام باس) همراه با عزت نفس
[ترجمه گوگل]رشته ها، باسن، توبام، تامپانی و گران عذا (درام باس) همراه با عزت نفس
5. Objective Explore the causa morbi and treatment of lacunar cerebral infarction.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی the morbi و درمان infarction مغزی است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی علت موربی و درمان انفارکتوس مغزی لکونار
[ترجمه گوگل]هدف بررسی علت موربی و درمان انفارکتوس مغزی لکونار
6. It views that under treating based on causa morbi, possible early coordinating with astringents can improve cure effect, shorten course and speed up recovery.
[ترجمه ترگمان]این دیدگاه نشان می دهد که تحت درمان on morbi، امکان هماهنگی زودرس با astringents می تواند تاثیر درمان را بهبود بخشد، دوره را کوتاه کند و بهبود یابد
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که تحت درمان با عصاره موربی، ممکن است هماهنگی اولیه با رشته های عصبی باعث بهبود اثر درمان، کاهش مدت و بهبود سرعت شود
[ترجمه گوگل]این نشان می دهد که تحت درمان با عصاره موربی، ممکن است هماهنگی اولیه با رشته های عصبی باعث بهبود اثر درمان، کاهش مدت و بهبود سرعت شود
7. Try to explore the causa morbi and mechanism, also the description of ophthalmological blood symptoms in TCM.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید مکانیسم و مکانیسم causa را بررسی کنید، همچنین توصیف علایم خونی ophthalmological در TCM را نیز شرح دهید
[ترجمه گوگل]سعی کنید به بررسی علل و عوامل مؤثر بر آن، همچنین توصیف علائم چشم پزشکی در TCM
[ترجمه گوگل]سعی کنید به بررسی علل و عوامل مؤثر بر آن، همچنین توصیف علائم چشم پزشکی در TCM
8. Today, at Plovdiv, Carlo Ancelotti received his "honoris causa" degree in Communications and Sport.
[ترجمه ترگمان]امروز در Plovdiv کارلو Ancelotti مدرک دکترای خود را در رشته ارتباطات و ورزش دریافت کرد
[ترجمه گوگل]امروز کارلو آنچلوتی در Plovdiv مدرک honoris causa خود را در ارتباطات و ورزش دریافت کرد
[ترجمه گوگل]امروز کارلو آنچلوتی در Plovdiv مدرک honoris causa خود را در ارتباطات و ورزش دریافت کرد
9. This essay discusses the disease name, its disease causa morbi and mechanism, then reiterates its treatment by differentiation of signs and symptoms.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به بررسی نام بیماری، بیماری آن و مکانیزم آن می پردازد و سپس رفتار خود را با تمایز نشانه ها و نشانه ها تکرار می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد نام بیماری، بیماری آن، بیماری مریبی و مکانیسم صحبت می کند و سپس درمان آن با تمایز علائم و نشانه ها را تکرار می کند
[ترجمه گوگل]این مقاله در مورد نام بیماری، بیماری آن، بیماری مریبی و مکانیسم صحبت می کند و سپس درمان آن با تمایز علائم و نشانه ها را تکرار می کند
10. It considers senile dementia has causa morbi and mechanism of deficiency of kidney, mutual piling of sputum and blood stasis.
[ترجمه ترگمان]این بیماری در نظر گرفته می شود که زوال عقل در دوران پیری ریشه و مکانیزم کمبود کلیه، و انباشته شدن خلط و خون را دارد
[ترجمه گوگل]این زوال عقل سالخوردگی، علایم موری و مکانیسم کمبود کلیه، اختلال خلط خلط و خونریزی است
[ترجمه گوگل]این زوال عقل سالخوردگی، علایم موری و مکانیسم کمبود کلیه، اختلال خلط خلط و خونریزی است
11. The narrow sense of actio libera in causa should be used in our country. The legislation mode that the theory and specific provisions are integrated should be adopted.
[ترجمه ترگمان]حس محدود of libera در causa باید در کشور ما مورد استفاده قرار گیرد حالت قانون گذاری که نظریه و مقررات خاص باید با هم ادغام شوند، باید اتخاذ شوند
[ترجمه گوگل]حس تنگی actio libera در causa باید در کشور ما استفاده شود حالت قانونی که نظریه و مقررات خاص یکپارچه می شود باید اتخاذ شود
[ترجمه گوگل]حس تنگی actio libera در causa باید در کشور ما استفاده شود حالت قانونی که نظریه و مقررات خاص یکپارچه می شود باید اتخاذ شود
12. Dr Yang Liwei, Doctor of Science, honoris causa.
[ترجمه ترگمان]دکتر یانگ Liwei، دکتر علوم، honoris causa
[ترجمه گوگل]دکتر یانگ لیوی، دبیر علمی، honoris causa
[ترجمه گوگل]دکتر یانگ لیوی، دبیر علمی، honoris causa
13. It makes its origin discussion from four points:name, causa morbi, mechanism and treatment.
[ترجمه ترگمان]این موضوع بحث اصلی خود را از چهار نقطه شروع می کند: نام، causa morbi، مکانیزم و درمان
[ترجمه گوگل]این بحث مبدأ خود را از چهار نام نقطه، causa morbi، مکانیزم و درمان می کند
[ترجمه گوگل]این بحث مبدأ خود را از چهار نام نقطه، causa morbi، مکانیزم و درمان می کند
14. She was awarded a degree honoris causa.
[ترجمه ترگمان]او مدال honoris دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او مدرک تحصیلی درجه را دریافت کرد
[ترجمه گوگل]او مدرک تحصیلی درجه را دریافت کرد
کلمات دیگر: