صمیمیت، حسن نیت، خلوص نیت، پاک نهادی، پاک نهادی he performed his duties in good faith او وظایف خود را با خلوص نیت انجام داد
good faith
صمیمیت، حسن نیت، خلوص نیت، پاک نهادی، پاک نهادی he performed his duties in good faith او وظایف خود را با خلوص نیت انجام داد
انگلیسی به فارسی
صمیمیت، حسن نیت، خلوص نیت، پاک نهادی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a state of honesty, sincerity, and good intentions (usu. prec. by in).
- He acted in good faith.
[ترجمه ترگمان] او به خوبی عمل می کرد
[ترجمه گوگل] او با ایمان عمل کرد
[ترجمه گوگل] او با ایمان عمل کرد
• honest intention, good intention
دیکشنری تخصصی
[حقوق] حسن نیت
مترادف و متضاد
honest intentions
Synonyms: bona fides, bonne foi, pledge, promise, troth, word
جملات نمونه
1. He bought the painting in good faith .
[ترجمه ترگمان]او نقاشی را با حسن نیت خرید
[ترجمه گوگل]او نقاشی را با حسن نیت خریداری کرد
[ترجمه گوگل]او نقاشی را با حسن نیت خریداری کرد
2. This report was published in good faith but we regret any confusion which may have been caused.
[ترجمه ترگمان]این گزارش به خوبی منتشر شد اما ما از هر گونه اغتشاش دیگری که ممکن است ایجاد شود متاسف هستیم
[ترجمه گوگل]این گزارش با حسن نیت منتشر شده است، اما ما از هر گونه سردرگمی که ممکن است ناشی از آن است، متاسفیم
[ترجمه گوگل]این گزارش با حسن نیت منتشر شده است، اما ما از هر گونه سردرگمی که ممکن است ناشی از آن است، متاسفیم
3. She signed the letter in good faith, not realizing its implications.
[ترجمه ترگمان]او نامه را با حسن نیت امضا کرد و معانی آن را درک نکرد
[ترجمه گوگل]نامه ای را با حسن نیت امضا کرد، و پیامدهای آن را تحقق نیافت
[ترجمه گوگل]نامه ای را با حسن نیت امضا کرد، و پیامدهای آن را تحقق نیافت
4. A ceasefire was declared as a sign of good faith.
[ترجمه ترگمان]آتش بس به عنوان نشانه ای از ایمان خوب اعلام شد
[ترجمه گوگل]آتش بس به عنوان نشانه ای از اعتماد به نفس اعلام شد
[ترجمه گوگل]آتش بس به عنوان نشانه ای از اعتماد به نفس اعلام شد
5. I don't doubt your good faith.
[ترجمه ترگمان]من به ایمان خوبت شک ندارم
[ترجمه گوگل]من اعتماد به نفس تو را تردید نمی کنم
[ترجمه گوگل]من اعتماد به نفس تو را تردید نمی کنم
6. I doubt whether he is in good faith.
[ترجمه ترگمان]من شک دارم که او ایمان خوبی داشته باشد
[ترجمه گوگل]من شک دارم که آیا او با ایمان است
[ترجمه گوگل]من شک دارم که آیا او با ایمان است
7. She was acting in good faith for her client.
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر موکلش خیلی خوب رفتار می کرد
[ترجمه گوگل]او برای خدمتش با حسن نیت رفتار کرد
[ترجمه گوگل]او برای خدمتش با حسن نیت رفتار کرد
8. His defence was that he had acted in good faith.
[ترجمه ترگمان]دفاع او این بود که او به درستی عمل کرده بود
[ترجمه گوگل]دفاع او این بود که او با ایمان عمل کرده بود
[ترجمه گوگل]دفاع او این بود که او با ایمان عمل کرده بود
9. We printed the report in good faith but have now learnt that it was incorrect.
[ترجمه ترگمان]ما این گزارش را با حسن نیت چاپ کردیم اما اکنون فهمیدم که این گزارش نادرست است
[ترجمه گوگل]ما این گزارش را با حسن نیت منتشر کردیم، اما اکنون متوجه شدیم که این نادرست است
[ترجمه گوگل]ما این گزارش را با حسن نیت منتشر کردیم، اما اکنون متوجه شدیم که این نادرست است
10. As proof of his good faith he deposited with the business agents the sum of £000 pounds which he had in savings.
[ترجمه ترگمان]به عنوان گواه حسن نیت او، مبلغ < Number > ۱۰۰۰ < \/ Number > پوندی را که پس انداز کرده بود نزد ماموران بازرگانی گذاشت
[ترجمه گوگل]به عنوان مدرک اعتماد به نفس او با عوامل کسب و کار، مبلغ £ پوند £ که در پس انداز بود، سپرد
[ترجمه گوگل]به عنوان مدرک اعتماد به نفس او با عوامل کسب و کار، مبلغ £ پوند £ که در پس انداز بود، سپرد
11. In good faith, mind bulging with information, the reader staggers on.
[ترجمه ترگمان]با ایمان خوب، ذهن از اطلاعات برآمده می شود، خواننده سکندری خوران روی می دهد
[ترجمه گوگل]با اعتماد به نفس، ذهن پر از اطلاعات است، خواننده متزلزل است
[ترجمه گوگل]با اعتماد به نفس، ذهن پر از اطلاعات است، خواننده متزلزل است
12. Any person who acts in good faith will not, however, be required to make repayment.
[ترجمه ترگمان]با این حال، هر فردی که به حسن نیت خود عمل کند، ملزم به بازپرداخت آن نخواهد بود
[ترجمه گوگل]با این وجود هر فردی که با حسن نیت رفتار می کند، مجبور به پرداخت آن نخواهد شد
[ترجمه گوگل]با این وجود هر فردی که با حسن نیت رفتار می کند، مجبور به پرداخت آن نخواهد شد
13. We bargained in good faith all the way through.
[ترجمه ترگمان]همه راه را با ایمان پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]ما از طریق حسن نیت به خوبی ایمان داریم
[ترجمه گوگل]ما از طریق حسن نیت به خوبی ایمان داریم
14. He would prove his good faith, his irreproachable character, once in the boat and on the waves.
[ترجمه ترگمان]او ایمان good را که یک بار در قایق و روی امواج بود ثابت می کرد
[ترجمه گوگل]او اعتماد به نفس خود را، شخصیت بی نظیر او، یک بار در قایق و در امواج ثابت می کند
[ترجمه گوگل]او اعتماد به نفس خود را، شخصیت بی نظیر او، یک بار در قایق و در امواج ثابت می کند
15. Have both the parties acted in good faith?
[ترجمه ترگمان]هر دو طرف با حسن نیت عمل کردند؟
[ترجمه گوگل]آیا هر دو طرف در حسن نیت عمل می کنند؟
[ترجمه گوگل]آیا هر دو طرف در حسن نیت عمل می کنند؟
He performed his duties in good faith.
او وظایف خود را با خلوص نیت انجام داد.
پیشنهاد کاربران
از روی حسن نیت
[حقوق و حقوق بین الملل] حسن نیّت؛ مترادف: bona fide
پول پیش، پیش پرداخت
کلمات دیگر: