کلمه جو
صفحه اصلی

immunity


معنی : بخشودگی، ازادی، معافیت، مصونیت، جواز، مقاومت در برابر مرض
معانی دیگر : (پزشکی) ایمنی، زینهاری، استثنا، آسیب ناپذیری

انگلیسی به فارسی

مصونیت، آزادی، بخشودگی، معافیت، جواز


انگلیسی به انگلیسی

• condition of being insusceptible to a disease; exemption, freedom, protection

اسم ( noun )
حالات: immunities
(1) تعریف: the state or condition of being immune to a disease.
متضاد: susceptibility

(2) تعریف: the state or an instance of not being subject to a common liability or specific obligation.
متضاد: liability

- a diplomat's legal immunity to arrest
[ترجمه ترگمان] مصونیت قانونی یک دیپلمات برای دستگیری
[ترجمه گوگل] مصونیت قانونی دیپلمات برای دستگیری

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] مصونیت
[بهداشت] ایمنی - مصونیت
[حقوق] مصونیت

مترادف و متضاد

بخشودگی (اسم)
absolution, impunity, immunity, acquittance, indemnity

ازادی (اسم)
release, emancipation, immunity, option, liberty, toleration, relief, freedom, independence, freeness, manumission

معافیت (اسم)
immunity, freedom, exemption

مصونیت (اسم)
immunity, inviolability

جواز (اسم)
pass, immunity, permit, sanction, paper, license, laissez-passer

مقاومت در برابر مرض (اسم)
immunity

privilege, exemption


Synonyms: amnesty, charter, exoneration, franchise, freedom, impunity, indemnity, invulnerability, liberty, license, prerogative, protection, release, resistance, right


Antonyms: defenselessness, responsibility, susceptibility, vulnerability


جملات نمونه

1. acquired immunity
ایمنی اکتسابی

2. parliamentary immunity
مصونیت پارلمانی

3. temporary immunity from taxation
معافیت موقت از مالیات

4. antibodies give us immunity against disease
پادتن ها در برابر بیماری به ما ایمنی می دهند.

5. this alloy has complete immunity to rust
این آلیاژ فلزی نسبت به زنگ زدگی کاملا مقاوم است.

6. The island's inhabitants had no immunity to the diseases carried by the explorers and quickly succumbed.
[ترجمه ترگمان]ساکنان این جزیره نسبت به بیماری هایی که by حمل می کردند مصونیت نداشتند و بسرعت تسلیم شدند
[ترجمه گوگل]ساکنان جزیره ایمنی را به بیماری هایی که توسط اکتشاف ها منتقل می شود و به سرعت سرکوب شده اند

7. The vaccine provides longer immunity against flu.
[ترجمه ترگمان]این واکسن ایمنی بیشتری را در برابر آنفولانزا فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این واکسن ایمنی بلندتری نسبت به آنفلوانزا به وجود می آورد

8. They respected diplomatic immunity as valid.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مصونیت دیپلماتیک به عنوان معتبر احترام می گذاشتند
[ترجمه گوگل]آنها مصونیت دیپلماتیک را معتبر می دانستند

9. The embassy official claimed diplomatic immunity and was later released.
[ترجمه ترگمان]این مقام سفارت مسئولیت مصونیت دیپلماتیک را بر عهده گرفت و بعدا آزاد شد
[ترجمه گوگل]مقامات سفارت مصونیت دیپلماتیک را پذیرفتند و بعدا آزاد شدند

10. Several ministers were stripped of parliamentary immunity as a prelude to facing corruption charges.
[ترجمه ترگمان]چندین وزیر مصونیت پارلمانی را به عنوان مقدمه ای برای مقابله با اتهام های فساد تعطیل کردند
[ترجمه گوگل]چندین وزیر از مصونیت پارلمانی به عنوان مقدماتی برای مقابله با اتهام فساد محروم شدند

11. He was granted immunity from prosecution because he confessed the names of the other spies.
[ترجمه ترگمان]اون مصونیت از پی گرد قانونی بود چون اون به اسم جاسوس دیگه اعتراف کرد
[ترجمه گوگل]او مصونیت از سوی پیگرد قانونی را به عهده گرفت زیرا او نامهای جاسوسان دیگر را اعتراف کرد

12. The newspaper claimed public interest immunity when threatened with prosecution for publishing the story .
[ترجمه ترگمان]این روزنامه مدعی مصونیت عمومی در هنگام تهدید به پی گرد قانونی برای انتشار این داستان شد
[ترجمه گوگل]این روزنامه هنگامی که با پیگرد قانونی برای انتشار داستان، تهدید به مصونیت از منافع عمومی شد، اعتراض کرد

13. The advisers were granted diplomatic immunity.
[ترجمه ترگمان]مشاوران از مصونیت دیپلماتیک برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]مشاوران مصونیت دیپلماتیک دریافت کردند

14. They were granted immunity from prosecution.
[ترجمه ترگمان]آن ها از پی گرد قانونی مصون بودند
[ترجمه گوگل]آنها مصونیت از پیگرد قانونی را دریافت کردند

15. Birds in outside cages develop immunity to airborne bacteria.
[ترجمه ترگمان]پرندگان در قفس های خارج نسبت به باکتری هوابرد مصونیت ایجاد می کنند
[ترجمه گوگل]پرندگان در قفس های بیرونی ایمنی را به باکتری های هوادهی می کشند

16. The law effectively grants the company immunity from prosecution.
[ترجمه ترگمان]این قانون بطور موثر مصونیت شرکت را از پی گرد قانونی بهره مند می سازد
[ترجمه گوگل]این قانون به طور موثر مصونیت شرکت را از پیگرد قانونی می دهد

Antibodies give us immunity against disease.

پادتن‌ها در برابر بیماری به ما ایمنی می‌دهند.


acquired immunity

ایمنی اکتسابی


parliamentary immunity

مصونیت پارلمانی


temporary immunity from taxation

معافیت موقت از مالیات


This alloy has complete immunity to rust.

این آلیاژ فلزی نسبت به زنگ‌زدگی کاملاً مقاوم است.


پیشنهاد کاربران

بخشش، عفو

ایمنی

ایمنی - مصونیت - معافیت

Immunity from diseases : ایمنی و مصونیت در برابر بیماری ها

مقاوم بودن در برابر. . .
مصون بودن


کلمات دیگر: