کلمه جو
صفحه اصلی

capital gains

انگلیسی به انگلیسی

• capital gains are the profits that you make when you buy something and then sell it again.

دیکشنری تخصصی

[حقوق] سود سرمایه ای

جملات نمونه

1. He has climbed down on pledges to reduce capital gains tax.
[ترجمه ترگمان]او به تعهدات خود برای کاهش مالیات بر درآمد بالا رفته است
[ترجمه گوگل]او به تعهدات خود مبنی بر کاهش مالیات بر درآمد سرمایه وارد شده است

2. He called for the reform of capital gains tax.
[ترجمه ترگمان]او خواستار اصلاح مالیات بر سود سرمایه شد
[ترجمه گوگل]او خواستار اصلاح مالیات بر درآمد سرمایه شد

3. Then when you sell it, you pay capital gains rates, capped at 28 percent.
[ترجمه ترگمان]سپس زمانی که آن را می فروشید، نرخ سود سرمایه به ۲۸ درصد می رسد
[ترجمه گوگل]سپس هنگامی که شما آن را به فروش می رسانید، نرخ بهره سود سرمایه را به میزان 28 درصد افزایش می دهید

4. The capital gains tax controversy coincides with another heated national debate affecting white people.
[ترجمه ترگمان]پایتخت، نزاع مالیاتی با بحث ملی داغ دیگری که بر مردم سفید تاثیر می گذارد، همزمان شد
[ترجمه گوگل]مناقشات مالی با افزایش سرمایه همزمان با یکی دیگر از بحث های داغ ملی است که بر روی مردم سفید پوستان تاثیر می گذارد

5. Such an argument relies on the capital gains being unanticipated.
[ترجمه ترگمان]چنین بحثی بر سوده ای سرمایه ای ناشی از غیرقابل پیش بینی بودن تکیه دارد
[ترجمه گوگل]چنین استدلالی بر سود سرمایه که غیرقابل پیش بینی است، متکی است

6. This conforms the state with a new federal capital gains law.
[ترجمه ترگمان]این وضعیت با دولت فدرال جدید همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]این دولت با قانون سرمایه گذاری جدید فدرال سازگار است

7. These include a capital gains tax cut, a 15% investment tax allowance and across-the-board tax rate cuts.
[ترجمه ترگمان]این موارد شامل کاهش مالیات، کاهش ۱۵ درصدی میزان مالیات سرمایه گذاری و کاهش نرخ مالیات بر روی عرشه می شوند
[ترجمه گوگل]اینها عبارتند از کاهش مالیات بر درآمد سرمایه، کاهش 15 درصدی مالیات سرمایه گذاری و کاهش نرخ مالیات در سطح کلان

8. Clinton has urges a narrower capital gains cut that would benefit homeowners.
[ترجمه ترگمان]کلینتون خواستار کاهش سرمایه های اجتماعی شده است که به نفع مالکان است
[ترجمه گوگل]کلینتون اصرار دارد که درآمد سرپائی باریک کاهش یابد که به مالکان خانه کمک می کند

9. In concept it was an equivalent to the capital gains tax which would have been levied had the building been sold.
[ترجمه ترگمان]در مفهوم، آن معادل با مالیات سوده ای سرمایه ای بود که به موجب آن ساختمان به فروش گذاشته می شد
[ترجمه گوگل]در مفهوم، معادل مالیات بر درآمد سرمایه ای بود که در صورت تخریب ساختمان مورد استفاده قرار می گرفت

10. The capital gains on the transactions are deferred until they complete the transaction at a future date by replacing the borrowed shares.
[ترجمه ترگمان]سود سرمایه در معاملات به تعویق می افتد تا زمانی که معامله را در یک تاریخ آینده با جایگزین کردن سهام قرض شده تکمیل کنند
[ترجمه گوگل]دستاوردهای سرمایه در معاملات تا زمانی که معامله را در یک تاریخ آتی به پایان برساند، با جایگزین کردن سهام قرض گرفته شده اند

11. The third was the abolition of capital gains tax on unit trust portfolios in 1980.
[ترجمه ترگمان]سوم، لغو مالیات بر روی اوراق بهادار واحد اعتماد در سال ۱۹۸۰ بود
[ترجمه گوگل]سوم، لغو مالیات بر درآمد سرمایه در اوراق بهادار اعتماد واحد در سال 1980 بود

12. The businessman will pay $ 5 000 in capital gains tax, leaving him with a negative after-tax return on investment.
[ترجمه ترگمان]این تاجر مبلغ ۵۰۰۰ دلار مالیات به سود سرمایه را پرداخت خواهد کرد و پس از بازگشت مالیات از مالیات بر سرمایه گذاری وی را ترک خواهد کرد
[ترجمه گوگل]بازرگان 5،000 دالر در مالیات بر درآمد سرمایه را پرداخت می کند و او را پس انداز منفی از سرمایه گذاری را منفی می سازد

13. Capital gains, dividends and other unearned income would not be taxed.
[ترجمه ترگمان]سود سرمایه، سود سهام و دیگر درآمد کسب نشده، مشمول مالیات نمی شود
[ترجمه گوگل]سود سرمایه، سود سهام و سایر درآمد ناخالص از نظر مالیاتی محاسبه نخواهد شد

14. To conservatives, it means abolishing the capital gains tax, lowering the top rate on millionaires.
[ترجمه ترگمان]برای محافظه کاران، این به معنی لغو مالیات، کاهش نرخ بالای میلیونرها می باشد
[ترجمه گوگل]به محافظه کاران، این به معنای لغو مالیات بر درآمد سرمایه است، کاهش میزان بالای میلیونرها

15. In a very real sense, payment of dividends represents a choice between future capital gains and current cash payments.
[ترجمه ترگمان]در یک حس بسیار واقعی، پرداخت سود سهام، یک انتخاب بین سود سرمایه آتی و پرداخت های نقدی فعلی را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]به لحاظ بسیار واقعی، پرداخت سود سهام نشان دهنده انتخاب بین درآمد سرمایه آتی و پرداخت های نقدی فعلی است

پیشنهاد کاربران

سود سنواتی

سود حاصل از خرید و فروش


کلمات دیگر: